صدیقه بهزادپور روزنامه نگار: پروژه ساخت 1800 میکرو آپارتمان 25 متری قرار است به زودی توسط یک مجموعه تعاونی انبوهساز در منطقه 19 تهران کلنگ زده شود و بنا به گفته مدیر این طرح قیمت واحدها با تجهیزات کامل کمتر از یک میلیارد تومان است که به صورت مبله و اثاثیه اولیه زندگی در اختیار متقاضیان قرار میگیرد. هر چند این خبر خیلی زود از سوی سخنگوی شهرداری تهران تکذیب شد اما تاکنون بارها خبر ساخت خانه های نقلی برای عرصه به بازار مسکن منتشر شده است و هر بار از سوی نهادها و سازمان های مختلف تکذیب شده است و معلوم نیست در پایان چه زمانی این تاییدیه و تکذیبه ها به مرحله عمل می رسد؟! هر چند ساخت این خانه های نقلی طرفدارانی را نیز داشته است اما این گمان نیز وجود دارد که آیا وعده ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال از سوی دولت، ساخت همین خانه های بند انگشتی است که در تضاد کامل با سیاست های ممانعت از مهاجرت و همچنین جوان سازی جمعیت و فرزندآوری است. چرا که این سیاست هیچ هماهنگی تناسبی با سیاست های دولت در حوزه های دیگر ندارد و مناسبتی نیز با فرهنگ ایرانی نداشته و از سوی دیگر به نظر میرسد ساخت واحدهای 25 متری برای سازندگان مقرون به صرفه نیست و همچنین از لحاظ فرهنگی به نوعی عادی سازی فقر در جامعه است.
وعده ای که زود تکذیب شد
به گزارش «نقش اقتصاد»، خشایار باقرپور مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای عمرانی شهر تهران پیش از تکذیبه این خبر در این باره گفت: پس از مطالعات تقریبا 5/2 ساله بر روی طرح مسکن اقتصادی در روزهای آینده قرارداد اولین پروژه در این قالب در منطقه 19 شهرداری تهران منعقد و طی هفتههای آینده به عملیات اجرایی میرسد. مساحت زمین این طرح 11 هزار متر مربع است که حدود 1800 واحد با مساحت 25 تا 35 متر در این زمین ساخته میشود. مدیریت شهری منطقه 19 نگاه واقعبینانه و مثبتی به این طرح دارد؛ چراکه دیدگاه ما نسبت به احداث این میکرو آپارتمانها ایجاد بستر تشکیل خانواده برای جوانان و افزایش جمعیت در راستای سیاستهای کلی نظام است و حدود چهار سال قبل که موضوع ساخت آپارتمانهای 25 متری توسط شهرداری تهران مطرح شد واکنشهای منفی را به دنبال داشت تا اینکه با نوسانات قیمت زمین و مسکن برخی مسئولان مسئولان دولتی از لزوم ساخت واحدهای کوچک متراژ سخن گفتند. در عین حال نگرانیهایی در بین بعضی افراد نسبت به کاهش کیفیت زندگی در آپارتمانهای کوچک وجود داشت. بنا به گفته مسئولانی که قرار بود این طرح را اجرا کنند ؛ این واحدها دارای نشیمن، آشپزخانه، اتاق خواب، سرویس حمام و دستشویی، پارکینگ و انباری به صورت دلخواه، مبلمان متناسب با سایز واحد و اثاثیه کامل منزل است. سالنهای پذیرایی اشتراکی که ساکنان به صورت زمانی میتوانند از آن استفاده کنند، سالن ورزشی، سالن اجتماعات و رستوران از جمله امکانات رفاهی این پروژه محسوب میشود که قرار بود به قیمت هر متر مربع 25 میلیون تومان به فروش برسد.
پول نداریم!
علی نوذرپور کارشناس مسکن در این باره گفت: وعده های دولت در خصوص ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی بدون پشتوانه بوده و از حمایت در هیچیک از آحاد مختلف حتی آحاد ملت و مردم در در مرحله اجرا برخوردار نیست و این به دلیل یک جمله ساده «پول نداریم» خلاصه می شود و در حقیقت دادن وعده اجرای پروژه های عمرانی و غیرعمرانی در راستای کسب اعتبار از کیسه خالی از اعتبار مالی صورت گرفته است که البته تغییر و تحولی در عمل را به دنبال ندارد و بررسی این نکته بسیار ضروری است که رشد اقتصادی و رشد صنعت مسکن و خانه سازی رابطه ای متقابل با یکدیگر دارند و به همین دلیل رکود در اقتصاد نیز حاکم است.
این کارشناس ادامه داد: نبود مدیران لایق و بالطبع ارائه نشدن برنامه ریزی های مطلوب در این حوزه به بحران مسکن منتهی شده است و تمام مدیران در بخش مسکن، فقط اقدام به تغییر نام پروژه های خود تحت عناوین؛ مسکن مهر، مسکن ملی ، نهضت ملی مسکن و … می کنند و فقط یک بار در دولت پیش از دولتِ احمدی نزاد طرح جامع مسکن با رعایت تمام جوانب به مقوله مسکن پرداخته شد که فرصت اجرا نیافت و پس از آن احمدی نژاد فقط به تامین مسکن نیازمندان بدون در نظر گرفتن زیرساخت مناسب برای اجرای پروژه پرداخت که بعد از گذشت مدت کوتاهی همه مسکن های ساخته شده تحت عنوان مسکن مهر به دلیل کیفیت پایین ساخت و مکان یابی اشتباه به مرحله فرسودگی رسیده اند و در دولت فعلی نیز مدیران ناکارآمد و نبود سرمایه مجموعه ای وعده های بدون اجرا را گردهم آورده است تا همچنان در تامین مسکن برای مردم چالش داشته باشیم.
مسکن های نقلی و بی پولی دولت
رئیس جامعه مهندسان و شهرسازان ایران در باره ساخت مسکن کوچک و نقلی گفت: این امر بیانگر فقیرتر شدن جامعه و دولت است و علامت خوبی محسوب نمی شود پروژه ساخت مسکن کوچک پیش از این در برخی از کشورها با فرهنگ و آداب و رسوم و اقلیم متفاوت از ایران، مانند بنگلادش اجرا شده است، اما ایران با توجه به برخورداری از منابع غنی و ثروت های کلان در حوزه های مختلف راه حل خوبی تلقی نمی شود و مردم ما لایق چنین خانه هایی نیستند و در این بین مشکلات ناشی از اجرای این طرح در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و … نادیده گرفته شده است. نوذرپور بیان کرد: واحدهای کوچک میتوانند بخش زیادی از دهکهای یکم تا چهارم فقیر را پوشش دهند و 40درصد جمعیت شهری ایران دقیقا در همین چهار دهک قرار دارند. اگر بتوانیم مشکلات عدیده مسکن همین چهار دهک را با طرحهای این چنینی حل کنیم و برای مسئله افزایش جمعیت آنها در ادامه و در بلندمدت فکر کنیم، فیالحال گام بزرگی را با تمام ضعفها طی کردیم. هرچند کیفیت زندگی در بسیاری از پروژههای مسکنی کشور آنگونه که اسناد بالادستی کشور و پیوستهای فرهنگی و اجتماعی آن انتظار دارند، نخواهد بود. این شرایط البته باید در ظرف زمانی خود دیده شود و اینکه انبوه زوجین در یک شهر بهدلیل مشکل مسکن به سر خانه و زندگی نمیروند، خود یک چالش بسیار مهمتر است که باید زودتر از هرچیزی این بحران را حل کرد. وی باتوجه به بحران کمبود مسکن اضافه کرد: اگر تعداد خانوار موجود در کشور چیزی حدود 20میلیون خانوار باشد، موجودی مسکن ما رقمی در حدود 18میلیون واحد است که این نشان میدهد که در همین زمانی که من با شما صحبت میکنم، دو میلیون واحد برای زندگی کسری داریم که رقم بسیار قابل ملاحظهای است. ضمن اینکه هرسال به جمعیت کشور اضافه میشود و این نیاز بیشتر هم میشود. این در کنار بحث نوسازی بسیار مهم است زیرا در همان حال که بحث از ضرورت نوسازی میشود، ما با مشکلات عدیده اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در بافتهای فرسوده مواجهیم و در بسیاری موارد چارهای جز نوسازی برای حل این چالشها نداریم. رئیس جامعه مهندسان و شهرسازان ایران توضیح داد: با توجه به 3.5میلیون واحدی که در کشور بنابر مطالعات صورت گرفته نیازمند نوسازی هستند، توان اقتصادی جامعه و دهکهای ساکن مناطق دارای بافت فرسوده نیز بسیار پایین است و برآوردی که در این زمینه میشود، حاکی از آن است که دو دهک اول فقیر جامعه با درآمدی که دارند میتوانند با درآمد خود از تنها 5متر مربع را پس از سالها مالک شوند. لذا ما از سمت تقاضا نیز مشکل اقتصادی در طبقات فقیر و زحمتکش جامعه مواجه هستیم که مانع از نوسازی بافتها میشود و این مسئله باعث میشود تا دولت خود بهعنوان نهاد متولی وارد شود. نوذرپور بیان کرد: نیاز مردم به مسکن بیشتر از هرچیز دیگری تابع شاخصهای اقتصاد کلان است. از نرخ تورم تا انتظارات تورمی تا شاخصهای مختلف فقر و نرخهای سود تسهیلات بانکی و بهره، همه و همه بر مسئله مسکن و نیاز مسکنی مردم تاثیر میگذارد. اینها مسائلی است که تنها محدود به وزارت راه و شهرسازی نخواهد بود و به کل مشکلات کشور در این زمینه برمیگردد. وجود تحریمها البته باعث کاهش سرمایهگذاری ممکن خارجی در کشور شده است. سهم سرمایهگذاری خارجی در مسکنسازی به قدری میتواند موثر باشد که بسیاری از ما کارشناسان مسکن در تحلیلها معمولا هر بحثی را از دو جنبهی «باوجود تحریمها یا باعدم وجود تحریمها» مورد بررسی قرار میدهیم. متغیرهای کلان اقتصادی در شرایط تحریمی رو به بهبود نیست و متاسفانه در بازار مسکن برخلاف برخی صنایع و مشاغل که به تحریمها گره نخوردند، با گرهخوردن تحریمها به مسئله مسکن مواجه هستیم. افزایش نرخ ارز ترجیحی برای مصالح و تورم بهدلیل افزایش محصولات مصرفی که منجر به افزایش قیمت نیروی کار میشود، همه و همه روی قیمت تمام شده مسکن اثر گذاشته و کار را در ادامه سخت میکند و مسئولان باید برای این امر در بلندمدت چارهای اساسی اندیشه کنند.