post

امیر جعفری آزاد پژوهشگر اجتماعی آب و انرژی

سایه تهدید برای مردم کناره ارس

ترکيه چندي پيش «سد يوسفعلي» را که بلندترين سد ترکيه و پنجمين سد بلند جهان در شمال شرقي اين کشور است در استان آرتوين آبگيري کرد. ارتفاع اين سد ۲۷۵ متر است که روي رودخانه «جوروه» رود مشترک ترکيه و گرجستان ساخته شده و فاز جديد برنامه هيدروپولتيک (سياست آب‌محور) اردوغان محسوب مي‌شود. اين سد […]

تاریخ انتشار: 26 شهریور 1402 - 18:02
کد خبر: 11128

ترکيه چندي پيش «سد يوسفعلي» را که بلندترين سد ترکيه و پنجمين سد بلند جهان در شمال شرقي اين کشور است در استان آرتوين آبگيري کرد. ارتفاع اين سد ۲۷۵ متر است که روي رودخانه «جوروه» رود مشترک ترکيه و گرجستان ساخته شده و فاز جديد برنامه هيدروپولتيک (سياست آب‌محور) اردوغان محسوب مي‌شود.

اين سد از منظر زيست‌بوم منطقه‌‌اي، تکميل زنجيره طرح‌هاي آبي ترکيه در سمت آسيايي و صد البته زندگي مردم جنوب قفقاز و تاثيرات آن در شمال غرب ايران بسيار مهم است. دلايل:ترکيه تا سال ۲۰۰۲ ميلادي ۲۷۰ سد بزرگ داشت. از آغاز زمام‌داري اردوغان، ۷۳۰ سد در اين کشور در قالب طرح‌هاي دهگانه آبي ترکيه کليد خورده و قرار است تعداد سدهاي اين کشور تا دو-سه سال آينده به ۱۴۵۰ سد برسد. اين پروژه‌ها با سدهاي بزرگي مثل ايليسو و سدهاي مجموعه «گاپ» در جنوب شرق اين کشور، سوريه و عراق را تحت تاثير قرار داد و عملا رودهاي مهم و تمدن‌ساز دجله و فرات و در ادامه اروندرود، بخش بزرگي از آورد سالانه خود را از دست دادند.در گام بعدي با ساخت سد “توزلوجا” و “کاراکورت” بر روي سرشاخه‌هاي ارس در قالب طرح «داپ» که هدف‌گذاري آن غرب اين کشور است، کشورهاي ارمنستان، ترکيه و آذربايجان از طرح‌هاي توسعه منابع آب ترکيه تاثير گرفتند و اين تاثير و خطر بر مردمان کناره ارس با افتتاح سدهاي ديگر روي سرشاخه‌ها مانند سد “سويلمز” در ارزروم و “ساري قميش” در استان کارس بيشتر و بيشتر نمايان خواهد شد.گام سوم ترکيه همين سد يوسفعلي است که با آبگيري آن در منطقه شمال شرق در قالب طرح «دکاپ» کشور گرجستان و مناطق غربي آن را درگير سياست آبي خود کرده است.نکته غم‌انگيز درباره طرح‌هاي بلندپراوازانه و خودخواهانه کنترل و حبس منابع آب ترکيه اين است که برخلاف معاهدات بين‌المللي براي بهره‌برداري مشترک از رودخانه‌هاي مرزي مانند معاهده ۱۹۷۵ الجزاير براي رودخانه اروند و يا معاهده ۱۳۵۱ رود هيرمند، هيچ معاهده يا قانوني براي کنترل اين طرح‌ها وجود ندارد و ترکيه هر آنچه بخواد انجام مي‌دهد. گويا هنوز حفظ محيط زيست، حيات رودخانه، تمدن و تاريخ حاشيه رودهاي مشترک براي هيچ نهاد بين‌المللي اهميت ندارد و يک کشور با تصميم خودش مي‌تواند سرنوشت مردم منطقه و جغرافيايي به وسعت غرب آسيا و قفقاز را به چالش بکشد.در اين ميان آنچه مستقيم به ايران و ما مربوط مي‌شود از دست رفتن و تهديد سکونتگاه‌ها و محيط‌هاي انساني پايين دست رودهاي بزرگي است که از ترکيه سرچشمه مي‌گيرند. اولين تاثيرات آن، خشکيدن بخش بزرگي از هورالعظيم به ويژه در سمت عراق است که منبع اصلي تامين آن دجله و فرات بود و منجر به تخليه و مهاجرت چندين روستا در خوزستان شد و شهرهايي مثل هويزه، رُفيع و دشت آزادگان تحت تاثير قرار گرفتند.اما تهديد آتي و بزرگتر، آبگيري سدهاي بالادست رودخانه ارس است که مردم سه استان شمال‌غرب ايران را تحت تاثير قرار خواهد داد. مردمي که زندگي و معيشت‌شان وابسته به ارس است، مردمي که براي ارس شعر گفته‌اند و نامش را روي فرزندانشان گذاشته‌اند. زمين‌هايشان را سيراب کرده‌اند و از دست ارس رزق و روزي برداشته‌اند. حال تصور کنيد اين رودخانه هر سال کم‌آب‌تر و نحفيف‌تر بشود و بستر خروشان آن به يک نهر کم‌رمق تبديل شود! علاوه بر دو سد بزرگ ارس و خداآفرين که مشترک بين ايران و همسايه‌هاي شمالي است، بسياري از طرح‌هاي توسعه کشاورزي، آبرساني و آبياري و زهکشي در آذربايجان‌هاي شرقي و غربي و اردبيل از بين خواهد رفت. کم‌آبي ارس، يک تهديد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي شمال‌غرب ايران است و مي‌تواند سرآغاز يک موج مهاجرت به شهرهاي بزرگ باشد. بايد فکري به حال آن کرد تا موضوع هيرمند اين بار در کناره ارس تکرار نشود.










ارسال دیدگاه

< / End-->