post

کارشناس مسائل بينالملل: برکناري مککارتي به دليل تعامل با دولت بود

بازگشت ترامپ به کاخ سفید؟

ماهان نوروزپور روزنامه نگار: گروه بين الملل: کوين مک‌کارتي، رييس مجلس نمايندگان آمريکا روز سه شنبه برکنار شد. چنين اتفاقي که در تاريخ سياسي آمريکا بي‌سابقه بوده است؛ توجه رسانه‌ها و تحليل‌گران را به سياست داخلي آمريکا جلب کرده است. مک گيتز جمهوري خواه تندرو روز سه شنبه طرح برکناري مک‌کارتي را به صحن علني […]

تاریخ انتشار: 15 مهر 1402 - 10:32
کد خبر: 11698

ماهان نوروزپور روزنامه نگار: گروه بين الملل: کوين مک‌کارتي، رييس مجلس نمايندگان آمريکا روز سه شنبه برکنار شد. چنين اتفاقي که در تاريخ سياسي آمريکا بي‌سابقه بوده است؛ توجه رسانه‌ها و تحليل‌گران را به سياست داخلي آمريکا جلب کرده است. مک گيتز جمهوري خواه تندرو روز سه شنبه طرح برکناري مک‌کارتي را به صحن علني کشيد و توانست با کمک دموکرات‌ها، او را صندلي رياست بلند کند. چه انگيزه‌اي براي برکناري مک‌کارتي وجود داشت؟ چه کساني از برکناري او حمايت کردند؟ آيا اين مساله ربطي به نامزدي رياست‌جمهوري ترامپ دارد؟ در اين باره با جهان‌بخش ايزدي کارشناس مسائل بين‌الملل گفت و گو کرديم:

چه کساني از برکناري مککارتي حمايت کردند؟ چه اتفاقي باعث برکناري او شد؟

بايد چند مساله را بايد در رابطه با اين قضيه مد نظر داشت. نخستين مساله اين است که حزب جمهوري‌خواه در چند سال اخير دچار تشتت شده است. يک بخشي جناح سنتي‌تر حزب هستند که به طور طبيعي با دموکرات‌ها تعامل مثبت‌تري دارند و تغييرات را در جامعهٔ آمريکا به صورت هدفمند دنبال مي‌کنند. بخش ديگر که افراطي‌تر هستند و محوريتشان هم با ترامپ هست به دنبال تقابل در سطح داخلي و دو قطبي‌سازي در جامعهٔ آمريکا هستند. آن‌ها فکر مي‌کنند که با اين استراتژي منفعت بيشتري مي‌برند. به دنيا و تغييرات آن نگرش خاصي دارند، زبان تهديد دارند و در عين حال اهل معامله‌اند. به خيلي از ساختارهايي که در جامعهٔ آمريکا کارکرد مثبت داشته است، بي‌ارزش نگاه مي‌کنند. خيلي از سنت‌هايي که از منظر زيبايي‌شناسي و الگوسازي و قدت نرم در آمريکا وجود دارد را کنار گذاشتند. اين طيف افراد در سياست‌داخلي خود ما هم هستند.نکتهٔ دوم عملکرد خود کوين مک‌کارتي است که مهم‌ترين گناهش تعامل با دولت بايدن بوده است. او با تصويب بودجه اجازه نداد که ولو براي يکي دو ماه دولت تعطيل شود. جناح راديکال معتقد است که مک‌کارتي نبايد اين کار مي‌کرد. تعدادشان هم زياد است. در نهايت با عاريت گرفتن ۸ رأي از دموکرات‌ها به ۱۶ رأي بيشتر رسيدند و با ۲۱۶ رأي موافق در برابر ۲۱۰ رأي مخالف مک‌کارتي را برکنار کردند.نکتهٔ سوم در اين مساله بدعتي است که در تاريخ سياسي آمريکا شکل گرفته است. هيچ‌وقت امکان نداشت که رييس‌مجلسي که اکثريت نمايندگان را دارد؛ برکنار شود. همانطور که رييس‌جمهور شدن ترامپ يک اتفاق بود؛ برکناري مک‌کارتي هم يک اتفاق بود.

آيا برنامهاي براي تکيه زدن ترامپ به صندلي رياستمجلس نمايندگان وجود دارد؟

در ابتدا ترامپ بايد عضو مجلس نمايندگان باشد تا بتواند رياست اين مجلس را به دست بگيرد. پس از نظر قانوني چنين چيزي امکان پذير نيست. ضمن اينکه انتخابات آمريکا در هم‌زمان با انتخابات رياست‌جمهوري آمريکا برگزار مي‌شود. شما فکر مي‌کنيد ترامپ سطح خود را از رياست‌جمهوري آمريکا به رييس‌مجلس نمايندگان پايين مي‌آورد؟ شما اگر از منظر رواشناسي قدرت به ترامپ نگاه کنيد متوجه مي‌شويد که چنين ايده‌اي محتمل نيست. ترامپ همچنان سوداي رياست‌جمهوري آمريکا را در سر مي‌پروراند.

آيا اين امکانش هست که با برکناري مککارتي اعضاي تندروي حزب جمهوريخواه بودجهٔ در نظر گرفته شده براي کمک به اوکراين را کاهش بدهند؟ ممکن است کمکهاي تسليحاتي و مالي آمريکا به اوکراين کمتر بشود؟

اگر منظورتان از کمک کمتر، شکست خوردن اوکراين در اين جنگ است؛ نه چنين چيزي ممکن نيست. اوکراين يک مسالهٔ استراتژيک براي آمريکا است. آمريکا با روسيه‌اي مي‌جنگد که قرار است در سطح يک قدرت منطقه‌اي باقي بماند. نفرت عليه روس‌ها و ساختار ضد روس در تمام سياست داخلي آمريکا نهادينه شده است. اوکراين يک بهانهٔ سياسي براي جنگيدن با روسيه است. کمک به اوکراين و اين جنگ با روسيه در قالب‌هاي سياسي گنجانده شده است اما اين جنگ يک جنگ استراتژيک است. ممکن است تبصره‌اي و ماده‌اي بگذارند که اين کمک‌ها هدفمندتر بشود اما آمريکا تمام قد در مقولهٔ اوکراين وارد شده است و دليلي براي پا پس کشيدن وجود ندارد.اما نکتهٔ جالب توجهي در اينجا وجود دارد. جو بايدن در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل گفت که اين مخاصمه نبايد طولاني شود. ممکن است آمريکايي‌ها سعي کنند که از طريق ديپلماسي به اين جنگ پايان بدهند. جنگي که در آن اوکراين پيروز نشود؛ روسيه هم با شکست فاحشي تحقير نگردد.

برکناري مککارتي در مجموع روند سياستداخلي آمريکا به نفع ترامپ تمام ميشود يا به ضرر او؟

شما بايد ترامپ را در ساختار سياسي-اجتماعي آمريکا ببينيد. ترامپ با اين پروندهٔ قطوري که در زندگي خصوصي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي خود دارد بايد از صحنهٔ سياسي حذف شود. اما شما در جامعهٔ آمريکا مي‌بينيد که نه تنها اين فرد عقب نشيني نمي‌کند بلکه دوباره براي رياست‌جمهوري نامزد مي‌شود.

آمريکا را صرفاً يک دولت نبينيد بلکه به چشم يک کنسرسيوم به آن نگاه کنيد. آمريکا جايي است که حتي کساني که اصالتاً آمريکايي نيستند در آن رييس‌جمهور مي‌شوند. به همين خاطر حتي اگر دونالد ترامپ به زندان هم بيافتد مي‌تواند رييس‌جمهور بشود و بعد از گذراندن دورهٔ چهارسالهٔ خود دوباره به زندان برگردد. اين ساختار بسيار عجيب و غريب است. ممکن است ترامپ از اين مساله استفادهٔ ابزاري بکند، کما اينکه مي‌کند. او مي‌گويد فشارهايي که روي من هست، حقوقي نيست بلکه سياسي است. تا الان هم در رقابت‌هاي درون حزبي با فاصلهٔ زيادي از رقباي خود محبوبيت دارد.










ارسال دیدگاه

< / End-->