فاطیماه میرزایی دخت روزنامه نگار: در پایان معاملات روز چهارشنبه 29 شهریورماه 1402، شاخصهای بورس با روند کاهشی به کار خود پایان دادند؛ به طوری که حدود 40 درصد نمادها در محدوده مثبت قرار گرفتند و گروه بانکی بیشترین خروج پول افراد حقیقی را ثبت کرد. بنابراین، شاخص کل با 34 ٪ درصد بازدهی منفی، 7300 واحد کاهش پیدا کرد و روی عدد 2 میلیون و 121 هزار و 100 واحد قرار گرفت و شاخص هم وزن نیز، با بازدهی 09 ٪ 0 درصد منفی و 600 واحد کاهش، عدد 721 هزار و 700 واحد را ثبت کرد و مجموع ارزش معاملات خُرد بازار تقریباً به 3500 میلیارد تومان رسید و بدین صورت پرونده شهریورماه بورس بسته شد.گفتنی است که روند کاهشی شاخص کل بورس در اولین روز پاییز 1402 نیز ادامه داشت و اگرچه شاهد بازار متعادل و کم حجمی بودیم، اما شاخص کل بازدهی 13 ٪– درصدی داشت و 2800 واحد کاهش پیدا کرد و روی عدد 2 میلیون و 118 هزار و 300 واحد آرام گرفت و شاخص هم وزن، تقریباً بدون تغییر بود و با 10 واحد کاهش به عدد 721 هزار و 700 واحد رسید و مجموع ارزش معاملات خُرد بازار هم، تقریباً 3400 میلیارد تومان بود.
ندا عباسی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفت وگو با «نقش اقتصاد»، در رابطه با روند 6 ماهه نخست سال 1402 و روند شاخص کل و هم وزن بیان کرد: شاخص کل بازار سرمایه در این مدت از 1,773,127 واحد در اول فروردین 1402 به 2,143,915 واحد در آخر شهریور 1402 رسیده است و این رشد برابر با 20.9 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل است. شاخص هم وزن نیز، در این مدت، رشدی برابر با 19.6 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته است. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نوسانات موجود در بورس در این بازه زمانی گفت: ورود و خروج پول به بازار سرمایه در این مدت، نوسانات زیادی داشته است؛ به طوری که براساس آمار منتشر شده توسط سازمان بورس، حجم کل پول وارد شده به بازار سرمایه در شش ماهه نخست سال 1402 برابر با 1,038,000 میلیارد ریال بوده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل که 1,260,000 میلیارد ریال بوده است، کاهش 17.6 درصدی را نشان میدهد. همچنین، حجم کل پول خارج شده از بازار سرمایه در شش ماهه نخست سال 1402 برابر با 1,037,000 میلیارد ریال بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل که 1,259,000 میلیارد ریال بوده است، کاهش 17.6 درصدی را نشان میدهد. بنابراین، تفاوت پول وارد و خارج شده از بازار سرمایه در شش ماهه نخست سال 1402 تنها 1,000 میلیارد ریال بوده که نشان دهنده نبود تعادل در جریان پولی بازار است.
عباسی در پاسخ به این پرسش که «آیا میتوان گفت بورس با سپری کردن فراز و نشیبها در این مدت، پُربازدهترین بازار در مقایسه با بازارهای رقیب بوده است و سه ماهه بهار و سه ماهه تابستان سال 1402، دو فصل متفاوتی در بازار بورس داشتند؟» تصریح کرد: شاخص کل بورس طی یک سال گذشته بیش از 100 درصد رشد داشته است و این شاخص، رشد بازار سرمایه را در 10 سال گذشته، 4700 درصد نشان میدهد که پُر بازدهترین بازار سرمایه گذاری نسبت به سایر بازارهای موازی است؛ به طوری که اگر فردی، 5 سال گذشته 5 میلیون تومان در هر یک از بازارهای مالی مختلف سرمایه گذاری میکرد، امروز، این مقدار به ترتیب به 150 میلیون تومان در بورس، 13 میلیون تومان در طلا، 10 میلیون تومان در دلار و 8 میلیون تومان در سپرده بانکی تبدیل میشد. البته مشکلاتی هم در محاسبهی شاخص کل نسبت به میزان سودآوری پرتفوی سهامداران وجود دارد، ولی تنها با اکتفا به این شاخصه میتوان گفت که مطابق این آمار، بازدهی بازار بورس بسیار بالاتر از سایر بازارها بوده است. البته این دلیل نمیشود که از مشکلات روز افزون بازار سرمایه چشم پوشی کرد چراکه بسیاری از افراد در این 10 سال در بازار سرمایه حضور نداشته و به تازگی وارد این بازار شده اند و به همین دلیل، تنها با بیان این که بورس در طی 10 سال اخیر، بیشترین بازدهی را داشته است نمیتوان از مشکلات موجود در بازار سرمایه و سهامداران چشم پوشی کرد. این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: سه ماهه بهار (فروردین تا خرداد) فصل صعود و رکورد شکنی شاخص کل بود که این روند به علت افزایش قابل توجه قیمت دلار و طلا رخ داد و در مقابل، سه ماهه تابستان (تیر تا شهریور) فصل نزول و رکود بازار بود و با وجود گزارشهای خوب سه ماههی اول شرکتها، تابستان خوبی در بورس نداشتیم.عباسی با اشاره به عوامل مهم و تأثیرگذار روی روند نزولی و صعودی بازار و همچنین، نقش مهم اخبار روی رفتار بازار تصریح کرد: عوامل متعددی روی روند نزولی و صعودی بازار سرمایه اثر میگذارند و باعث ایجاد نوسانات در قیمت سهام میشوند. برخی از این عوامل عبارتند از: رشد نقدینگی و تورم، سیاستهای اقتصادی دولت، انتظارات تورمی سهامداران، قیمتهای جهانی کالاها و ارز، پتانسیل سودآوری شرکتها و صنایع مختلف، میزان اطلاعات و شفافیت بازار، احساسات و هیجانات سهامداران و جریانات سیاسی داخلی و خارجی و همچنین، نقش مهم اخبار روی رفتار بازار سرمایه نیز قابل انکار نیست. به طور کلی، اخبار خوب مثبت گرایی را در بازار تقویت میکنند و باعث جذب سرمایه گذاران جدید و حفظ سرمایه گذاران فعلی میشوند. بالعکس، اخبار بد منفی گرایی را در بازار تقویت میکنند و باعث فروش فشار آور و خروج سرمایه گذاران محافظه کار میشوند. البته باید توجه داشت که اثر اخبار بر بازار ممکن است موقتی یا دائمی باشد؛ به طوری که بعضی از اخبار ممکن است تأثیر عمیق و بلندمدتی بر عملکرد شرکتها و صنایع داشته باشند و بعضی دیگر ممکن است تأثیر کوتاه مدت و سطحی داشته باشند. علاوه بر این، برخی از اخبار ممکن است قبل از انتشار در بازار پیشبینی یا پیش خور شده باشند و در نتیجه تأثیر کمتری بر بازار داشته باشند. به همین دلیل، سهامداران باید در تحلیل اخبار به عوامل مختلفی مانند منبع، محتوا، زمان و رابطه بازار با آنها توجه کنند.این کارشناس بازار سرمایه در خصوص نرخ دلار در 6 ماهه دوم سال 1402 و این که تا چه اندازه میتواند به عنوان محرک، بازارهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهد، گفت: پیشبینی قیمت دلار در 6 ماهه دوم سال ممکن است به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد که برخی از این عوامل عبارتند از: تورم، تحریم ها، مذاکرات هسته ای، سیاستهای اقتصادی دولت، عرضه و تقاضا بازار، جریانات سیاسی و اجتماعی و اخبار و رویدادهای داخلی و خارجی و در این میان، شاخصههایی که قیمت دلار را رقم میزنند میزان نقدینگی و رشد تورم، رشد اقتصادی منفی، میزان بهرههای بانکی، ادامه دار بودن کسری بودجه و ناموفق بودن دولت در اجرایی کردن برنامههای توسعهای هستند. بنابراین، در صورتی که افق انتظاری مردم نسبت به هر یک از این عوامل مثبت باشد میتوان گفت میزان تقاضا برای دلار و بدنبال آن، نرخ دلار در آینده کاهشی خواهد بود و در غیر این صورت، با توجه به انتظارات تورمی پیش رو، بسیار بعید به نظر میرسد در شش ماههی دوم سال، کاهش محسوسی در نرخ دلار داشته باشیم. از طرفی با توجه به افزایش قیمت نفت و میزان فروش نفت صادراتی ایران در 6 ماههی دوم نمیشود انتظار رشد شتابزده از دلار را داشته باشیم. بنابراین، سیر صعودی نرخ دلار بسیار آهسته خواهد بود. مگر این که اتفاق فوق العادهای در وضعیت سیاسی و روابط خارجی ایران رخ دهد.
این تحلیلگر بازار سرمایه درمورد قابل پیش بینی بودن یا نبودن بورس در کشور گفت: بورس ایران به عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی وابسته است. بنابراین، پیشبینی دقیق روند آن، کار آسانی نیست. با این حال، برخی از کارشناسان با توجه به شاخصهای موجود و رویدادهای محتمل، تحلیلها و پیشبینیهایی را ارائه میدهند که میتوانند به سرمایه گذاران کمک کنند. انتخابات هم، به عنوان یکی از عوامل مهم سیاسی ممکن است باعث افزایش نااطمینانی و نوسان در بازار شود که به نظر نمیرسد تحولات عمیقی در بازار سرمایه ایجاد شود و صرفاً نوسانات زود گذر را رقم خواهد زد. گفتنی است سهم و صنعت ارزنده در بورس به عوامل مختلفی بستگی دارد. عموماً سهام و صنایعی که درآمدهای خود را به صورت دلار یا سایر ارزهای قابل تبادل دارند، در شرایط نوسان قیمت ارز، تورم و تحریمها مقاومتر هستند. برای مثال؛ صنایع پالایش نفت، فولاد، مس، پتروشیمی از جمله صنایع دلارپسند هستند که در بازار سرمایه جذابتر به نظر میرسند. البته باید توجه داشت که علاوه بر عوامل خارج از بازار، عوامل داخل بازار نظیر سودآوری، نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)، حجم و ارزش معاملات، تقاضا و عرضه و … نیز، روی قیمت سهام تأثیر دارند.
عباسی با بیان این که ارزش کل معاملات خُرد سهام بازار سرمایه نیز، در این مدت فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده است، گفت: ارزش کل معاملات خُرد سهام بازار سرمایه در فروردین 1402 بالاترین حد خود را با رقم 16,892 میلیارد ریال داشته است. اما پس از آن، با کاهش مستمر روبرو شده و در خرداد 1402 به کمترین حد خود با رقم 6,467 میلیارد ریال رسیده است و در امرداد ماه 1402 نیز، این ارزش با رقم 5,406 میلیارد ریال کمترین رقم در 4 ماه اخیر را ثبت کرده است.
این کارشناس بازار سرمایه در خصوص تأثیر مسائل سیاسی روی روند بورس تأکید کرد: پاسخ به این پرسش به نوع و شدت مسائل سیاسی بستگی دارد. بعضی از مسائل سیاسی ممکن است تأثیر مستقیم و قابل اندازه گیری روی بازار داشته باشند. برای مثال؛ تحریمهای اقتصادی علیه ایران، توافق هسته ای، روابط با کشورهای همسایه و … از جمله مسائل سیاسی هستند که روی قیمت ارز، نفت، کامودیتی ها، تورم، رشد اقتصادی و … تأثیر میگذارند و در نتیجه، روی بازار بورس نیز، اثرگذار هستند. بعضی از مسائل دیگر سیاسی ممکن است تأثیر غیرمستقیم و کمتر قابل پیشبینی روی بازار داشته باشند. برای مثال؛ تغییرات در ساختار دولت، اختلافات درون حزبی، اعتراضات خیابانی، تحولات منطقهای و … از جمله مسائل سیاسی هستند که روی اعتماد عمومی، روحیه سرمایه گذاران، نگرش به آینده و … تأثیر میگذارند و در نتیجه، روی بازار بورس هم، اثرگذار هستند.
عباسی با اشاره به عملکرد دولت سیزدهم ادامه داد: تا به این جای کار، عملکرد دولت سیزدهم به نفع صنایع و شرکتها به ویژه شرکتهای سهامی عام نبوده و این تصور در بین سهامداران به وجود آمده است که این شرکتها نه تنها در اولویت دولت قرار نگرفته اند بلکه از نظر آن، چندان اهمیتی هم ندارند؛ به طوری کهدر ماه گذشته، کورسوی امیدی در بازار سرمایه شکل گرفت و سپس، برگشت به فرمول نرخ گاز و کنار گذاشتن نرخ تسعیر 28500 برای کالاهای پتروشیمی و پالایشگاهی از جمله این موارد بودند. اما با این وجود، هنوز وضعیت فرآوردههای ویژه و اصلی پالایشی مشخص نشده است که تعیین تکلیف آن میتواند به ثبات بازار کمک بیشتری کند.این کارشناس بازار سرمایه گفت: موارد دیگری که سهامداران را در تصمیم گیری بلاتکلیف میگذارند مشکلات قیمت گذاری کارخانههای تولید خودروهای سواری، مجوز فروش ارز صادرکنندگان در بازار مبادله ارزی و تعیین تکلیف نشدن افزایش سرمایه و تجدید ارزیابی شرکتها و … است. در حالی که بعد از ریزش دو سالهی بورس، این کوچکترین حق و انتظار سهامدار است که بتواند با عملکرد و حمایت قوی دولت از ویترین اقتصاد خود با قوت قلب بیشتری استفاده کرده و اقدام به سرمایه گذاری کند.اما با وجود مشکلات عدیده و مشخص نشدن تصمیمات دولت در جهت رفع موانع تولید، سهامدار با ترس تکرار سقوط بازار در سال 99، به سرعت اقدام به شناسایی سود میکند و از بازار خارج میشود و یا به دید بلند مدت وارد بازار سرمایه نمیشود. در نتیجهکمبود نقدینگی در بازار و افزایش چشمگیر تأسیس صندوقهای سرمایه گذاری با رویکرد افزایش سرمایه گذاری غیر مستقیم، سهامداران حقیقی و حرفهای را از میدان به در میکنند و نتیجه اش این است که بازار به شدت تحلیل ناپذیر میشود و نمونهی آن را میتوان در تابلوهای بورسی مشاهده کرد.
عباسی در پایان خاطرنشان کرد: آمار غلط گرفتن از شاخص کل بورس که نمایشگر دقیق و درستی از شرایط کلی بازار نیست هم، معضل و دغدغهی بزرگی برای فعالان بورس شده است که دولت با استناد به آن عمل میکند و درک صحیحی از پرتفوهای ورشکستهی سهامداران ندارد. بنابراین، با توجه به موارد عنوان شده بازار منتظر یک محرک است تا بتواند سرپا باقی بماند و یک روند صعودی را در پیش بگیرد.