در مورد نفت خام و بازار آن باید به چند نکته توجه کرد، یکی اینکه امریکاییها به انتخابات نزدیک میشوند و در شرایط انتخابات هر دوگروه دموکرات و جمهوریخواه برای اینکه بتوانند آرای بیشتری کسب کنند به نفت با قیمت پایینتر نیاز دارند، زیرا پمپبنزینها روی مردم رایدهنده تاثیر دارد و اگر قرار باشد بنزین و گازوئیل گران خریداری کنند میزان آراء کاهش خواهد داشت و بالعکس؛ اگر قیمت بنزین در پمپبنزینها برایشان خوشایند باشد مشارکتشان در انتخابات و خصوصا برای دموکراتها بیشتر میشود و درواقع شانس بایدن افزایش مییابد، بنابراین از این زاویه امریکا به قیمتهای پایین نفت نیاز دارد.
امریکا در شرایطی به قیمت پایین نفت نیاز دارد که با دو اتفاق روبرو است؛ یکی نزدیک شدن به فصل سرما و زمستان است که به طور طبیعی و همیشگی قیمت نفت بالا رفته چون تقاضا بیشتر است و اگر سختگیری به فروش نفت ایران هم به این موضوع اضافه شود و تا حد زیادی از نفت ایران از بازار حذف شود، با نیاز اقتصادی و اجتماعی امریکا برای انتخابات همخوانی ندارد. بنابراین به مصوبه اخیر تحریم نفت ایران میتوان اینگونه نگاه کرد که شاید بیشتر پروپاگاندای سیاسی به نفع اسرائیل در قضیه جنگ اسرائیل و غزه باشد و در حقیقت بخواهند ایران را به عنوان کسی که در جنگ نقش دارد و باید تنبیه شود، معرفی کنند. بعبارت دیگر از نظر روانی بیشتر راضی کردن اسرائیل و دنیای غرب است و احتمالا که در عمل نخواهند وارد اجرای جدی این برنامه شوند.حتی اگر امریکا این ریسک را داشته باشد که تحریم بر صادرات نفت ایران را سختتر کند این کار درواقع به نفع مصرفکنندگان بزرگ و کشورهای صنعتی مثل چین و هند و مشتریهایی که در شرایط تحریم داشتیم خواهد شد چون این کشورها نیاز دارند نفت را وارد کنند و در نتیجه با سخت شدن تحریمها علیه ایران تخفیف بیشتری را درخواست میکنند و طبیعتا ما هم برای اینکه بتوانیم نفت را در شرایط تحریم صادر کنیم تخفیف بیشتری اعمال میکنیم. اما از دیگر سو، به دلیل اینکه پالس و پیامی به بازار داده میشود که نفت ایران تحریم شده و این قیمت را بالا میبرد. نتیجه اینکه در اصل ما در قیمتهای بالاتر سود میکنیم، هرچند روی نفتی که قیمت آن به دلیل تحریم بالا رفته تخفیف اعمال میکنیم تا بتوانیم نفت بیشتری صادر کنیم. ضمن اینکه ممکن است در دور زدن تحریم پیشرفته و پیچیدهتر کنیم بنابراین باید گفت در این بازی امریکائیها برد نخواهند داشت.