بحران خودکشی در جامعه پزشکی

0
101

الهه جعفرزاده روزنامه نگار گروه اجتماعی: پدیده «خودکشی رزیدنت‌ها» از حدود چهار سال پیش با عناوین مختلفی همچون «فوت ناگهانی» فلان دستیار پزشک جریان پیدا کرد و با مرگ مشکوک دکتر رسول قائدی، دستیار سال دوم ارتوپدی بیمارستان امام خمینی تهران، در خرداد 1398 پررنگ‌تر شد. از آن تاریخ تا به امروز، جامعه پزشکی دو موج مختلف از خودکشی رزیدنت‌ها را پشت‌سر گذاشت که موج دوم آن در دو سالِ گذشته اتفاق افتاد و طی آن 13 رزیدنت خودکشی کردند. متأسفانه این تجربه دردناک برای بار سوم در حال تکرار است. سیامک بهروان (رزیدنت روانپزشکی)، علی قانع‌فرد (دندانپزشک) و پگاه طلائی‌زاده (رزیدنت چشم‌پزشکی) همه رزیدنت‌هایی بودند که طی ماه جاری (دی 1402) با فاصله چند روز و در مدت یک هفته به زندگی خود پایان دادند.

در پی این تجربیات تلخ، شرایطی مهیا شد که اطلاع‌رسانی از مشکلات و مصائب دوره دستیاری گسترده‌تر شود، حتی از حدود دو سال پیش هم هشتگی تحت عنوان «من یک رزیدنتم» و «از رزیدنتی بگو» در توییتر (ایکس) ترند شد که دربرگیرنده مشکلات و درخواست‌های رزیدنت‌های ایران است.

«گرچه بارها و بارها طی جلسات متعدد و نامه‌های بی‌شمار، درخواست رسیدگی به این معضل، از سوی سازمان نظام پزشکی و روانپزشکی به مقامات بالاتر ابلاغ شده، اما گویا تا وقتی که موضوعی در کشور ما به یک «بحران» بدل نگردد، گوش شنوایی برای شنیدن پیدا نخواهد شد.» این‌ها بخشی از سخنان دکتر نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلو تهران، در گفت‌وگو با خبرآنلاین است.

به طور کل «رزیدنسی» یا دوره دستیاری، یک دوره تکمیلیِ سه الی پنج‌ساله برای دانش‌آموختگان علوم پزشکی است که مبحثی را به شکل عملی آموزش می‌بینند و بعد از پایان این دوره، به عنوان «متخصص» وارد حوزه کاری خود می‌شوند.

شهریارپور می‌گوید: «بحران خودکشی در میان رزیدنت‌ها، نسبت به جمعیت کشور، جدی‌تر و فراتر از تصور عموم است. این تنها یک ادعا یا تخمین نیست، بلکه نتیجه یک بررسی جامع از سوی انجمن پزشکی دانشگاه تهران در سال 1395 است. بر اساس این مطالعه، در یک جامعه رزیدنتی 204 نفره، بیش از 93 درصد آنها، یعنی 188 نفر، دچار «بِرن اوت – Burnout» یا «فرسودگی شغلی» شده بودند و افکار خودکشی را در سر می‌پروراندند.»

متن کامل این گفت‌وگو در ادامه آمده است:

بحران خودکشی در جامعه پزشکی ایران چقدر نگران‌کننده است؟

اخیراً کارگروهی از سوی انجمن روانپزشکی در سازمان نظام‌پزشکی تشکیل شد و با بررسی وضعیت سلامت روان 253 رزیدنت روانپزشکی مشخص شد که فشار روانی وارده بر این جمعیت، جدی‌تر از چیزی است که تصور می‌شود. طبق بررسی‌های انجام‌شده، آمار خودکشی در جامعه پزشکی 3.1 تا 5 برابر افزایش پیدا کرده است. به طوری که در جمعیت دستیاری (رزیدنتی) کشور، که معادل 14 هزار نفر است، سالانه به طور متوسط 13 خودکشی منجر به مرگ داریم. بر اساس یافته‌ها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد 40 درصد و در پزشکان زن 130 درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگران‌کننده‌ای است.

واکنش اعضای جامعه پزشکی در اعتراض به این وضعیت به چه نحو است؟

واکنش‌ها در این زمینه بیشتر جنبه اخطار داشتند؛ هشدارهایی در قالب انصراف دسته‌جمعی زنان دستیار یا انصراف دسته‌جمعی رزیدنت‌های ارتوپد داده شد؛ اما متأسفانه بی‌نتیجه بوده است.

نقش سیستم آموزشی در ایجاد این بحران چیست؟

سیستم آموزشی ما بیشتر جنبه تنبیهی دارد. ساعات کاری طولانی و وحشتناکی برای رزیدنت‌ها تعیین می‌شود؛ بی توجه به اینکه این امر سبب کاهش بهره‌وری و دقت در افراد و حتی بروز خطاهای پزشکی می‌شود. این شرایط علاوه بر خستگی جسمی، تنش‌های روانی و بار مسئولیتی بسیاری را به رزیدنت تحمیل می‌کند. در واقع وزارت بهداشت با این ترفندها و عملکرد فعلی، به‌جای استخدام و آموزش صحیح نیروی جوان، گویی یک‌سری برده بی جیره و مواجب را به خدمت گرفته تا سیستم معیوب خود را بچرخاند.

سودای مهاجرت در میان این قشر چقدر رایج است؟

دوره دستیاری به دلیل چشم‌انداز تاریکی که دارد، شبیه یک قمار دو سر باخت است. حجم بالای کار، مسئولیت‌های فراوان، عدم دریافت حقوق مکفی و نداشتن امنیت شغلی مجموعه عواملی است که یک رزیدنت را از ادامه فعالیت بازمی‌دارد و او را دلسرد می‌کند. طبیعی است که در این شرایط افراد به فکر مهاجرت باشند؛ پزشک یا دستیارِ در بند، برای نجات جان و روان خود به هر نحو دنبال فرار از این سیستم برده‌داری است.

آمارها در این‌باره چه می‌گویند؟

طبق آمار مصوب رصدخانه مهاجرت، 74 درصد از پزشکان و پرستاران تا تابستان 1401 تمایل به مهاجرت از کشور داشته‌اند. همانطور که 4 هزار پزشک طی سال گذشته از ایران مهاجرت کردند. این میزان به‌قدری قابل توجه است که در آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت اشاره شده که ایران با وجود 8 هزار پزشک جراح ایرانی در امریکا، هفتمین رتبه را در خصوص پزشکانی با ملیت متفاوت از مبدأ دارد.

گفتید حقوق و درآمد رزیدنت‌ها کافی نیست؛ این کسری را چگونه می‌توان جبران کرد؟

بد نیست که سیستم رزیدنتی در ایران مشمول قانون کار شود تا دست‌کم افراد شاغل در این حوزه از برخی مزایا بهره‌مند شوند و ساعت کاری آنها استاندارد شود. بدین ترتیب از فشار کاری، بار روانی و مسئولیت سنگینی که به عهده دارند، تا حدودی کاسته می‌شود. هم‌چنین در ازای زحماتی که بر دوش آنهاست، آنطور که شایسته است، حقوق دریافت می‌کنند.

چطور می‌توان جلوی این خودکشی‌های سریالی را گرفت؟

مسئله دردناک خودکشی رزیدنت‌ها امروز به یک بحران حاد و خطرناک تبدیل شده و نیازمند رسیدگی و توجه بسیار از سوی نهادهای مربوطه است که تا حد مقبولی شرایط تحت کنترل قرار گیرد و به مرور آرامش در این زمینه حکم‌فرما شود. کمک‌های روانی به رزیدنت‌ها، برای قطع زنجیره خودکشی، در اولویت است. اطلاع‌رسانی‌های مربوطه در طی این سال‌ها به قدر کافی انجام شده و خود مسئولان نیز متوجه جدیت بحران هستند، اما مسئله «نشنیدن» است؛ می‌بینند، می‌دانند اما نمی‌خواهند که بشنوند.

منظور از «کمک روانی» چیست؟

راه‌اندازی خطوط مشاوره یا هات‌لاین برای کادر درمان در محیط امن آنها (بیمارستان و محل تحصیل)‌ تا حد قابل توجهی به کاهش تلفات این بحران کمک می‌کند. خودکشی، تصمیمی نیست که یک‌شبه گرفته شود، بلکه فرد مدت‌ها در افسردگی، فشار کاری و روانی و عدم رضایت شغلی غوطه‌ور بوده و در نهایت به این نقطه رسیده است. اگر خطوط مشاوره‌ای در فضای نزدیک برای افرادی که متحمل این فشار روحی هستند، لحاظ شود و فرد در هر ساعت از شبانه‌روز با مشاور در تماس باشد و خود را تخلیه روحی کند، شاید بتوان قدری از بار این مصیبت کاست.نمایندگان مجلس یا اعضای کمیسیون بهداشت و درمان، به‌طور آزمایشی هم که شده، می‌بایست چنین اقدامی را در دستور کار قرار دهند. این کمترین کاری است که می‌توان برای قشری انجام داد که نه مشمول بیمه است و نه سنوات به آنها تعلق می‌گیرد؛ از طرفی متحمل سختی‌های فراوانی هم هست.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید