لزوم تنش زدایی در روابط ایران و پاکستان

0
105

در روابط ایران و پاکستان مسائلی رخ داده است که سبب شده تا رابطه نیاز به مدیریت جدی و فوری و دور از دسترس نظامیان دو کشور داشته باشد.

دو طرف ادعاهایی در مورد استقرار و نفوذ گروه‌های تروریستی و ستیزه جو و تجزیه طلب در سمت مقابل دارند. ایران این ادعا را رد می‌کند و سعیدی نماینده چابهار در مجلس گفته است: «هیچ گروه تروریستی علیه پاکستان در خاک ایران وجود ندارد.» همین موضع را وزارت امور خارجه ایران داشته است.

آن‌چه در این شرایط حساس که بسیاری منتظر بهره گرفتن از آن‌اند مهم است، این می‌باشد که دو کشور اجازه دهند اتفاقات از مسیر صحیح و کارشناسی بررسی شود. آن‌چه اتفاق افتاده است این پیام را به طرف مقابل می‌دهد که باید در حفظ رابطه و مدیریت آن جدی‌تر باشند. ایران در سال‌های اخیر بارها به پاکستان گوشزد کرده است که سد راه تروریست‌هایی شود که مامن و ماوای آن‌ها در آن سوی مرز است. جایی که دولت اسلام آباد کنترل زیادی روی آن مناطق ندارد. کمی بالاتر از نقطه مرزی تفتان ایران، مناطق قبایلی پاکستان قرار دارد که در کناره خط دیوراند هم مرز با افغانستان ادامه می‌یابد و دولت اسلام آباد استقلال داخلی آن مناطق را  که از شروط الحاق به پاکستان بوده، به رسمیت شناخته و در قانون اساسی پاکستان نیز آمده است.   با واکنش‌هایی که تهران و اسلام آباد از خود نشان دادند، در مجموع، از این به بعد بعید است، ضربات نظامی متقابل بین دو کشور، ادامه یابد. و چه بسا این حملات باعث شود که دو طرف، برای مهار و کنترلِ گروه‌های تهدید کننده امنیت ملی یکدیگر، مذاکرات جدی‌تری به عمل آورند. حاکمیت و تمامیت ارضی دو کشور ایران و پاکستان باید مورد احترام قرار گیرد و تهران و اسلام آباد به تلاش‌های خود برای یافتن راه حل‌های مشترک برای مقابله با تروریسم ادامه دهند و لازم است با در نظر داشت ملاحظه بسیار، طالبان افغانستان و دولت‌های آسیای مرکزی و چین که در جغرافیای آن‌ها گروه‌های بنیاد گرا و سلفی فعال، و در مناطق قبایلی پاکستان و افغانستان ریشه و پایگاه دارند، نیز به این همراهی فراخوانده شوند.در کتابم  «سفرنامه کابل» که درآن به مشاهداتم در سفر پنهانی سال 1371 و دوبار دیگر قبل آن، به این مناطق در دوره اقامت در پاکستان هم اشاراتی دارم، تصاویری از بازارهای آزاد مواد مخدر و اسلحه و کارگاه‌ها و لابراتورهای تولید مخدرهای سنتی و صنعتی ضمیمه کرده‌ام که گروه‌ها و باندهای بزرگ و بین المللی قاچاق آن مناطق فعال‌اند و مدیریت و اعمال قدرت می‌کنند. چیزی که در بیش از هفتاد سال بعد از استقلال پاکستان، دولت اسلام آباد نتوانسته است اقدامی علیه آن صورت دهد و قادر به آن هم با فرض تمایل به آن، نیست، چون همان‌طور که اشاره شد استقلال داخلی از شروط قبایل در الحاق به پاکستان بوده است. در دوره مأموریت کابل هم بارها از زبان فرماندهان ارشد نظامی و امنیتی افغانستان شنیدم که در کارگاه‌های اسلحه سازی مناطق قبیله‌ای پاکستان و هم مرز با آن در افغانستان، «به جز تانک و هواپیما، هر نوع سلاحی که بخواهید ساخته می‌شود و در غیاب دولتی قدرتمند و صاحب نفوذ، تروریست‌ها در آن پناهگاه دارند.» همان سال شاهد بودم که دیپلمات یکی از کشورها به هنگام خروج از فرودگاه اسلام آباد اسلحه‌ای خودکار مانند، مثل اسلحه فیلم‌های جیمز باند همراه داشت که ساخت مناطق قبایلی بود و توقیف شد.    رابطه ایران و پاکستان ریشه‌های عمیق در همه ابعاد و زمینه‌ها دارد و مرحوم علامه اقبال لاهوری شاعر ملی پاکستان و ما فارس زبان‌ها به این مفتخریم که مرحوم علامه اشعار خود را به فارسی سروده است. نفوذ و تأثیر زبان فارسی در زبان اردو به حدی است که بی تسلط به آن، یک فارس زبان با کمی تأمل و دقت می‌تواند متوجه آن شوند. ارتش پاکستان بنا بر تعاریف در علوم نظامی، نیرویی قاره‌ای با محوریت نیروی زمینی است. پاکستان یک قدرت هسته‌ای است که دانشمندان آن به ایران هم در برنامه‌های هسته‌ای‌اش کمک کردند. پاکستان در رابطه با هند از برگ ایران برای تنظیم رابطه با دهلی نو استفاده می‌کند و زمانی که رابطه آن با چین نیز متشنج بود، کارت ایران را روی میز می‌گذاشت. پاکستان در هشت سال دفاع مقدس، کمک‌های فنی زیادی در پشتیبانی نیروی هوایی ایران کرد. کارگزاران سیاسی پاکستان و ایران در پایتخت‌های کشور مقابل، بطور سنتی در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با نظامیان و افسران ارشد امنیتی بوده است. ارتش و شخص فرمانده نیروی زمینی در پاکستان در واقع حاکم اصلی این کشور است و دموکراسی چند حزبی آن خیلی از سوی ارتش جدی گرفته نمی‌شود. ارتش پاکستان تاکنون چندین بار، دولت‌های دموکراتیک این کشور را کنار زده است. «ذوالفقار علی بوتو» نخست وزیر اسبق پاکستان و پدر «بی‌نظیر بوتو» او هم نخست وزیر که قربانی تروریسم شد، توسط نظامیان پاکستان به فرماندهی ژنرال ضیا الحق که او را کنار زدند، به دار آویخته شد. ارتش پاکستان که ساختاری انگلیسی دارد، با کشورهای جنوب خلیج فارس بویژه عربستان سعودی، امارات و قطر و همچنین آمریکا و اخیراً چین روابط نزدیکی دارد و بسیاری از فرماندهان ارشد آن بویژه در سازمان اطلاعات ارتش، متأثر از باورهایی سلفی هستند که مبلغان سلفی در مراکزی مانند «دانشگاه المدینه» در شهر مدینه عربستان سعودی آموخته و تبلیغ می‌کنند. عربستان و شیخ نشین های جنوب خلیج فارس هزینه صدها! مدرسه در مناطق قبایلی پاکستان و افغانستان را می‌دهند که انتحار کننده‌های طالبان و گروه‌های دیگر موسوم به جهادی در افغانستان و پاکستان و مبلغان بنیادگرای فعال در آسیای مرکزی از جمله خروجی آنها اند و اغلب رهبران کنونی طالبان نیز در آن مدارس تعلیم دیده‌اند. با این همه و نگفته‌های بسیار که این‌جا سبب تصدیع می‌شد، آن چه حائز اهمیت است و تهران و اسلام آباد باید به آن توجه کنند، مدیریت رابطه از مجاری سیاسی است و قدرت میدان باید در جا و زمان خودش به کار گرفته شود که الان وقت آن نیست.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید