سامان سفالگر روزنامه نگار: یکی از ایدههایی که در سالهای اخیر برای خانهدارشدن زوجهای جوان و یا دهکهای ضعیفترِ اقتصادی جامعه مطرح شده و بر آن تأکید میشود، طرح ساخت “مسکن ملی” است. در واقع، باتوجهبه افزایش قابلتوجه قیمت مسکن در سالهای اخیر در کشورمان که در نوع خود چالشهای جدی را از حیث هزینهای در بازار اجاره نیز ایجاد کرده، ایده مسکن ملی بهنوعی سعی در حمایت از طبقات ضعیف اقتصادی جامعه داشته است.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ بااینحال، بهتازگی اخبار مختلفی در مورد خریدوفروش شدن امتیاز طرح نهضت مسکن ملی منتشر و مطرح شده است. رویدادی که برخی از ضرورت برخورد قانونی با آن سخن میگویند و برخی دیگر نیز بر این باورند که این مسئله از نظر قانونی عاری از مشکل است. بااینهمه، باید توجه داشت که در چهارچوب ایده مسکن ملی و همچنین اینکه شاهدیم برخی امتیاز مسکن ملی خود را میفروشند، برخی نکات نهفته است که شناسایی و مطالعه آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. اولاً باید بپرسیم که چرا برخی متقاضیان مسکن ملی، امتیاز خود را میفروشند؟
به نظر میرسد پاسخ روشن باشد: زیرا توانایی پرداخت هزینههای آن را ندارند و ترجیح میدهد که با فروش امتیاز خود، تا حدی از بار مشکلات اقتصادی زندگیشان بکاهند. به طور خاص، این طیفها به این فکر میکنند که در شرایطی که از پسِ هزینههای دریافت مسکن ملی برنمیآیند بهتر است که آن را فروخته و حداقل وضعیت خود در اجارهکردن یک واحد مسکونی را بهبود بخشند. اساساً به همین دلیل است که در روزهای اخیر بسیاری از تحلیلگران بازار مسکن گفتهاند که دهکهای ضعیفتر در کشورمان نه توان مالی برای خرید مسکن ملی دارند و نه تضمینی وجود دارد که امتیاز خود را نفروشند.
در این چهارچوب، این نکته مورد اشاره قرار میگیرد که بهتر است ایده مسکن ملی به مسکن اجارهای تغییر شکل دهد و از این طریق هم تا حدی بار مشکلات در بازار اجاره کشورمان به دنبال کمبود عرضه کاهش یابد و هم دولت منابع خود را به نحوی هدفمند برای ساخت مسکن اجارهای از نوع حمایتی تخصیص دهد.
موضوعی که میتواند ایده مسکن ملی را به ایدهای مفیدتر و البته واقعبینانهتر تبدیل کند. زیرا در قالب ایده مسکن ملی احتمال دارد که افراد با فروش واحد خود هیچگاه صاحبخانه نشوند کمااینکه در قالب ایده مسکن مهر نیز نمونه این مسئله را شاهد بودیم؛ اما بهواسطه ایده حمایتی مسکن اجارهای، میتوان هم در بازار اجاره و هم وضعیت افراد برای خانهدارشدن تغییرات مثبتی را سبب شد.
نکته دوم اینکه در ایده مسکن ملی نیز همچون دیگر ایدههایی که مسئولان امر در بازارهای مختلف ارائه میکنند، اصلِ مشکل هنوز بهدرستی مورد شناسایی قرار نگرفته است. باید توجه داشته باشیم که مشکل اصلی بازار مسکن در شرایط کنونی این است که مردم قدرت خرید خود را به دلیل تورم بالا و عدم تناسب دستمزدهایشان با هزینهها و روند عمومی تورم، ازدستدادهاند.
ازاینرو، برای مخاطب قراردادن مشکلی نظیر مسکن در کشورمان و تهیه آن برای دهکهای ضعیفتر، راهحل اساسی این است که روند عمومی و کلی تورم در اقتصاد ایران مهار شود و بخشِ درآمدی مردم تقویت گردد. در غیر این صورت، سالبهسال مردم فقیرتر میشوند و قدرت دستیابی آنها به مواردی نظیر مسکن کاهش مییابد. در خودِ نمونه مسکن ملی نیز میبینیم که تشدید تورم و تضعیف بخش درآمدی برای دهکهای ضعیف سبب شده تا برخی از آنها بحث فروش امتیاز خود را در دستور کار قرار دهند.
معادلهای که اگر چارهاندیشی درست و منطقی برای آن انجام نگیرد، بدون تردید در ادامه راه وضعیت بهمراتب بدتری را به خود خواهد گرفت. در این بحبوحه، درپیشگرفتن سیاستهای دستوری نیز از کارآمدی لازم برخوردار نیست و حتی در مواردی میتواند نتیجه عکس بدهد. بازار مسکن از برخی اصول محوری نظیر عرضه و تقاضا و تورم اثر میگیرد که اکنون در هیچکدام از آنها از چشماندازی ملی، در کشورمان شاهد ثبات و آرامش نیستیم.
فراموش نکنیم که اندکی قبل در مورد ایده ساخت مسکن اقتصادی یا مسکن 25 متری نیز این مساله مطرح شد که اگر چالشهای زیربنایی در اقتصاد ایران و بازار مسکن مخاطب قرار نگیرند، نباید تردیدی به خود راه داد که با گذشت زمان، حتی همان مسکن 25 متری نیز برای طیفهای قابل توجهی از مردم کشورمان ماهیتی لاکچری و لوکس به خود خواهد گرفت. موضوعی که نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه میتواند وضع آن را بدتر نیز کند.