مرضیه خوشکار روزنامه نگار: اقتصاد ایران در سالهای گذشته شرایط پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. در این راستا، تشدید تحریمهای خارجی، وقوع چند دور جهش ارزی در اقتصادی ایران و متعاقباً افزایش تورم در کشورمان و البته تداومیافتن برخی مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران، همهوهمه سبب شدهاند تا سطح مشکلات در اقتصاد کشورمان به نحو قابلتوجهی افزایش یابند و البته که مدیریت شرایط و حرکتدادن آن به سمت بهبود، به یک اولویت جدی برای دولت تبدیل شود.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ به طور خاص در دولت سیزدهم، مسائل اقتصادی و بهبود معیشت مردم به یک اولویت جدی برای دولت و رئیسجمهوری فقید، «ابراهیم رئیسی» تبدیل شده بود.
مسئله و دستور کاری که به نحوی جدی از سوی اعضای تیم اقتصادی رئیسجمهوری نیز دنبال شده و میشود. بااینهمه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که ایجاد بهبود و ثبات در اقتصاد ایران، موضوعی است که فرایندی زمانبر را شامل میشود و نباید در کوتاهمدت انتظار تحقق آن را داشت.
در این راستا، بهتازگی دادههای یک گزارش جدید بینالمللی، حامل پالسها و پیامهای معناداری به اقتصاد کشورمان است. «مؤسسه بینالمللی انرژی» اخیراً در گزارشی مبسوط، از افزایش قابلملاحظه تولید نفت ایران در ماه آپریل سال جاری میلادی و رسیدنِ آن به عدد 3 میلیون 300 هزار بشکه در روز خبر داده است.
این میزان درمقایسه با ماه مارس سال جاری میلادی، از افزایش 50 هزار بشکهای خبر میدهد و البته که بالاترین میزان تولید نفت کشورمان از زمان خروج یکجانبه دولت آمریکا از توافق برجام در سال 2018 را نمایندگی میکند.
در همین راستا، نشریه «فایننشیال تایمز» نیز در گزارشی به این مسئله پرداخته است که ایران توانسته در حوزه صادرات نفت خود گشایشها و فرصتهای تازه و قابلملاحظهای را خلق کند. موضوعی که عملاً بندهای مرتبط با تحریم ایران در قالب توافق برجام را از حیز انتفاع ساقط کرده است و موجب شده تا تهران دستی برتر را در این حوزه در چهارچوب مذاکرات خود با جهان غرب کسب کند.
بااینهمه، گزارشهای مذکور در نوع خود حامل 2 پیام مهم و قابل تأمل به اقتصاد کشورمان و روندهای آتی مطرح در قالب آن، با توجه به وزن قابل ملاحظه حوزه انرژی در اقتصاد ایران هستند. اولاً، اینطور به نظر میرسد که وزن منفی تحریم بر اقتصاد ایران به نحو قابل توجهی در حال کمشدن است.
توجه داشته باشیم که این مسئله یک موضوع بهشدت نگرانکننده برای طرفهای غربی و البته نکتهای امیدوارکننده برای کشورمان است. در سالهای گذشته، بارهاوبارها اندیشکدههای معتبر غربی در گزارشهای مختلف خود به این مسئله توجه داشتهاند که پویا بودن بخش انرژی ایران و تأثیرپذیر اندک آن از تحریمهای غربی، میتواند چالشهای جدی را برای جهان غرب در مواجهه با تهران ایجاد کند.
اساساً به دلیل همین نگرانیها بوده که شاهد بودهایم در ماه اخیر، شماری از مقامهای وزارت خزانهداری آمریکا به کشورهای مالزی و سنگاپور سفرکردهاند تا به ادعای خود در روند صادرات نفت ایران از طریق این دو کشور ایجاد چالش و خلل کنند. دستور کاری که به اذعان مقامهای غربی تاکنون شکستخورده است. ازاینرو، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، وزن تخریبی و منفی مؤلفه تحریم بهویژه در حوزه انرژی بر اقتصاد ایران روبهکاهش است و این معانی خوبی برای کلیت اقتصاد کشورمان دارد.
دوم اینکه با افزایش تولید و صادرات نفت ایران و البته تداومیافتن تنشهای ژئوپلیتیکی در عرصه بینالمللی، انتظار میرود که منابع درآمدی کشور تا حد زیادی تقویت شود و همین مسئله خود میتواند بر چالش کسری بودجه اقتصاد کشورمان (باتوجهبه افزایش احتمالی قیمت نفت) اثرگذاری باشد و آن را تضعیف کند.
موضوعی که نمودهای عینی خود را در بازارهای کشورمان بهویژه بازار ارز و طلا و البته دیگر بازارهای به عینه نشان میدهد. به بیان سادهتر، اینطور به نظر میرسد که اهرمهای در دسترس جریان حکمرانی اقتصادی برای مدیریت عرصه اقتصاد کشورمان متنوعتر و گستردهتر میشود.
معادلهای که در نهایت به سود مردم خواهد بود. اهمیت این مسئله زمانی بیشازپیش درک میشود که توجه داشته باشیم جریان و گفتمان حکمرانی در کشورمان در سالهای اخیر به این جمعبندی رسیدهاند که تکیه به وعدههای غرب در قالب رویدادهایی نظیر توافق برجام، حامل خسارتهای جدی برای کشورمان است و بعید است که شاهد باشیم تجربهای نظیر برجام با تبعات مخربش بر اقتصاد کشورمان بار دیگر تکرار شود.
مسئلهای که در نوع خود میتواند برای ایران و اقتصاد کشورمان دستاوردساز باشد. موضوعی که به اذعان تحلیلگران اقتصادی بینالمللی بهویژه در غرب نظیر «فرناندور فریرا» از «گروه انرژی رپیدان» رسیده و آنها به دولتهای غربی هشدار میدهند که ایران توانسته ظرفیتهای تازهای را در اقتصاد خود فعال سازد که این مسئله بههیچعنوان به نفع قدرتهای غربی نیست.