تارا مهدویان روزنامه نگار: گروه اقتصادی: فرش دستبافت که در سطح جهانی حرفی برای گفتن دارد، از سبد خرید مردم در داخل کشور خارج شده برای اطلاع از چرایی این موضوع با محمدعلی زرینه کفش، مدرس دانشگاه تهران و هنر دانشگاههای دولتی، تولیدکننده برتر و نمونه کشور، رئیس اتحادیه فرش دستبافت تهران و کشوری گفتگو کردیم:
اتحادیه فرش دستبافت از چه سالی آغاز به فعالیت کرد؟
اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستبافت از سال 1383 با رأی هیئت دولت با حذف موازی کاری از وزارتخانههای متفاوتی نظیر وزارت جهاد، وزرات کشاورزی و وزارت تعاون تحت نظر وزارت بازرگانی وقت که همان وزارت صمت حال حاضر است، فعالیت خود را آغاز و مرکز ملی فرش نیز در این سال تأسیس شد. از سالهای 1385 اتحادیهها تأسیس شدند که حامی تولیدکنندگان و بافندگان باشند که خوب نیز عمل میکردند.
اتحادیه تولیدکنندگان و بافندگان فرش دستبافت تهران با اتحادیه فرش فروشان در حال ادغام هستند که در مورد این دو اتحادیه همگن، این ادغام منطقی است، اما اگر در ابتدا ضوابط، قوانین و اختیارات اعضاء و… مشخص و سپس این طرح انجام شود بهتر است تا تمام اتحادیههای همگن با یکدیگر به درستی و ساختارمند ادغام شوند.
در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تا پنج الی شش سال ابتدایی وضعیت رسیدگی به تولیدکنندگان خوب بود، بیمه بافندهها شکل گرفت و به مرور حتی دوبرابر هم شد اما از سال 94 به بعد، بودجه و تعداد بیمه سهمیههای بافندهها مجدداً کم شد.
در برخی از شهرستانها اتحادیه تولیدکنندگان فرش با اتحادیه میوه وتره بار ادغام شده است.
صنعت فرش کشور با چه چالشهایی روبرو است؟
در مورد فرش دستبافت قانون ادغام اتحادیهها به غلط، یکشبه و بدون نظر کارشناسی کسانی که از این صنف بودند، تصویب شد که حتی در برخی از شهرستانها این ادغام با اتحادیه میوه وتره بار بود.
به عنوان نمونه در ورامین تعداد سه الی چهار هزار بافنده بسیار حرفهای هستند که تولیدات شناسنامهدار دارند یا در نقاط دیگری از کشور تولیدات بافندهها ثبت جهانی شده است، اما با ادغام نادرست، اتحادیههای مربوطه به خوبی فعالیت نداشته و دولت نه تنها از آنها حمایت نمیکند بلکه با تصمیمات و قوانین اشتباه به حال خود رها شدهاند.
در کنار اشتباه در صادرات و تولید فرش و بیمه بافندهها، دولت همچنان در حال اشتباهکردن در این حوزه است و این موضوع باعث لطمهخوردن به فرش دستبافت ایرانی میشود.
چالشها و مشکلاتی که بافندهها، طراحها، رنگرزها و سایر هنرمندان مرتبط با فرش دستبافت دارند بسیار زیاد است اما قسمت اعظم این موارد به خاطر تصمیمگیریها، اقدامات، استفاده نکردن از دستاندرکاران اصلی فرش دستباف و قانونهای غلط دولت است و ما درخواست داریم تا در کمیسیونهای مجلس نظر دستاندرکاران پرسیده شود نه کسانی که تنها منفعت و سود آنها در میان است.
اگر مواد اولیه و در کنار آن طرح و نقشهای مناسب سلیقه بازار و با توجه به نقوش ایرانی و اصیل خودمان به درستی در اختیار بافندهها قرار گیرد، میتوان نظر مردم را جلب کند که این وظیفه برعهده طراحان بانبوغ و خلاق که متاسفانه فوق العاده کم شده است.در ادامه عدم تبلیغات مناسب و عدم معرفی برند و رسانهای نشدن این کالا در عصر اینترنت و رسانه، لطمه بزرگی به این صنعت در کشور و دنیا زده است این در حالی است که ماهیت فرش دستبافت باید درست توضیح داده شود.
مشکلاتی که در تأمین مواد اولیه، قیمت بالای فرش دستبافت نسبت به قدرت خرید مردم و متعاقباً برگشت سرمایه وجود دارد را چه میکنید؟
ارزش فرش دستبافت بسیار بیشتر از این قیمتهاست و پیشنهاد میکنم تا افزایش قیمت دوباره پیدا نکرده مردم این کالا را خریداری کنند چرا که این نرخهای کنونی با دلار امروز همسان نیست و در صورت آزادسازی حداقل دو یا سه برابر خواهد شد.
در مورد مشکلات تأمین مواد اولیه، بیشتر از 90 درصد پشم و ابریشم مورد استفاده در فرش دستبافت وارداتی است و ما هم واردکننده پشم و ابریشم هستیم که میتوانیم با حمایتها و تصمیمات درست خودکفا شویم، البته پشمهای بسیار خوب و مرغوبی موجود داریم؛ اما پشم حیوان را صادر و نخ را وارد میکنیم.
ابریشم صومعهسرا در گذشته کیفیت بسیار خوبی داشت که دیگر وجود ندارد و کیفیت ابریشم ایرانی نسبتاً کیفیت پایینتری نسبت به دیگر کشورها مانند ابریشم چینی دارد گرچه در این موضوع نیز با برنامهریزی صحیح میتوانیم کارهای مفیدی انجام دهیم.
مردم با توجه به درآمدها و تورم دیگر نمیتوانند و نمیخواهند فرش ببافند و ترجیح میدهند تا به شغل راننده اینترنتی یا … بپردازند.
نکتهای که باید ذکر کنم این است که افزایش قیمت فرش صرفاً بخاطر گران بودن مواد اولیه نیست بلکه تعداد بافندهها نیز کمتر شده؛ بافت فرش، گرچه هنر زیبایی است اما کار سختی بوده و مردم با توجه به درآمدها و تورم دیگر نمیتوانند و نمیخواهند فرش ببافند و ترجیح میدهند تا به شغل راننده اینترنتی یا … بپردازند.