دکتر رئوف پیشدار استاد دانشگاه: به جز یک نفر که گفته است: مدیریت فضای مجازی باید بر عهده خود مردم باشد، آنها با شعورند. هیچ یک از دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تاکنون درباره فضای مجازی و نگاهشان به آن چیزی به صراحت نگفتهاند، گرچه دیدگاههای قبلی یشان روشن و در دسترس است که بیشتر سلبی است.
علیرغم آنکه نقدهای جدی و عمیق به فضای مجازی بویژه برخی از پلتفرمهای آن دارم و آن را یکی از بازوهای اصلی مولفهٔ نمایشی شدن و نمایشی کردن همهچیز در جهان مدرن میدانم، معتقدم که این فضا و قابلیتهای پُر شمار آن فرصت و ابزاری است که در صورت آموزش و فرهنگ سازی، فوائد آن بسیار بیشتر از مضراتش خواهد بود.
معتقدم از اساس فیلترینگ هرگز پاسخ نخواهد داد کما اینکه تا به حال نداده است. در زمانی که زندگی بیش از نیمی از مردم جامعه با اینترنت و پلتفرمهای فضای مجازی گره خورده است! دیگر نمیتوان با فیلترینگ جلو رفت. همان ابتدا که نقدهای جدی کارشناسان به فیلترینگ به عمل آمد، فرصت بود تا در این سالها جایگزینی بومی، مناسب و کارآمد برای آن تدارک ببینیم که غافل شدیم.
مدیران و مسئولان امنیتی _رسانهای و سایر مسئولین و افراد تصمیمگیر و تصمیمساز در حوزه ارتباطات و رسانه، باید دایرهٔ نگاه خود را قدری وسیعتر کنند و فارغ از یک قشر خاص برای نظرات سایر مردم نیز ارزش قائل شوند.
مرور تاریخ مواجهه سلبی با رسانهها و فناوریهای جدید ارتباطی_رسانهای در دهههای اخیر نیز، بهترین شاهد بر عدم مؤثر بودن اینگونه اقدامات است. البته فیلترینگ مقطعی یا هوشمند، مقابله با اقدامات سازمانیافته و شبکهسازیهای معاندین علیه نظام و امنیت عمومی بر بستر این رسانهها امری پذیرفتنی و حتی گاهی واجب است و اطمینان دارم عموم مردم و کاربران آنرا میپذیرند، ولی یقین داشته باشیم که اقداماتی مانند تکفیر رادیو، تلویزیون، ممنوعیت فروش و استفاده از دستگاههای ویدئو، مقابله با امکان برقراری تماس تصویری، ممنوعیت ماهواره که تا مرحله هلیبرن ماموران انتظامی با هلیکوپتر بر بام برخی خانههای تهران جهت جمعآوری دیشهای ماهواره هم پیشرفت! هرگز جوابگو نخواهد بود و باید مردم و شعور و فهم آنان را باور داشت و مدیریت را به خودشان واگذار کرد و ارگانهای ذی مدخل به وظایف تخصصی خود مانند تولید محتوا، نظارت بر شبکه برای حفاظت جامعه و آموزش بپردازند.
در دوره کارشناسی ارشد در آزمونی استاد بی نظیرم دکتر «اکبر عالمی» که متاسفانه در دوره کرونا آسمانی شد، امتحان یک درس مهم را بدون مراقب و به هر ترتیبی که دانشجویان مایل به نشستن سر جلسه امتحان بودند با هر وسیله همراه گرفت. ابتدای جلسه فقط یک جمله گفت و خودش هم از کلاس تا آخر جلسه امتحان بیرون رفت. آن جمله این بود: «من به شما اطمینان دارم.» هیچ کس، سرش را تا زمانی که سؤالات را پاسخ داد، از ورقه بلند نکرد. استاد امتحان را به «وجدان» دانشجویان سپرده بود.
اقدامات سلبی در ایران و مقابله با فناوریهای نو مثلاً در حوزه ویدئو و ماهواره به سختترین شکل ممکن انجام شد، با وصف آن، شاهد رشد روزافزون تعداد خانوادههای دارای گیرندههای ماهواره و میزان ساعت استفاده از آن بودهایم و نتیجه مستقیم اقدامات قهری غالباً منجر به کاهش سرمایه اجتماعی و تشدید دوگانه مردم/نظام گردید.
جالب اینکه در همان زمانی که ما مشغول مقابله با ماهواره بودیم، چیزی که مانع رشد کمی و کیفی استفاده از آن در جامعه شد، نه مواجههای سلبی که ورود فناوری ارتباطی _ رسانهای جدیدی به نام شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی بوده است. و جالبتر آنکه احتمالاً زمانی که ما درگیر مواجهه سلبی با امثال اینستاگرام و تلگرام هستیم، فناوری جدیدی مانند متاورس ما را غافلگیر میکند و این داستان همچنان ادامه خواهد داشت!
با نگاه به آمار رو به رشد کاربران فضای مجازی در ایران که روز به روز بر شمار آنها افزوده میشود و آمار کاربران دو پلتفرم اینستاگرام و تلگرام پیش و پس تشدید فیلترینگ تأیید آن است، بپذیریم این میلیونها نفر که طعم زیست مجازی را چشیدهاند و ساکن قبیله دیجیتال شدهاند، حداقل در این مقطع زمانی با زور حاکمیت و بهواسطه فیلترینگ آن را ترک نخواهند کرد، پس لطفاً برای حفظ سرمایهٔ اجتماعی نظام هم که شده بیش از این با خواست مردم مقابله نکنید.