محمد بیات روزنامه نگار: تشدید احساس نارضایتی در خصوص فرسایشی شدن جنگ غزه و قتل عام مردم عادی در رفح سبب شده است تا دولت بایدن برای پاسخ به درخواست افکار عمومی سلسله اقدامات سیاسی- تبلیغاتی را آغاز نماید. در آخرین ساعات مه 2024، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا پس از مشورت با متحدان خاورمیانهای خود از طرح سه مرحلهای رونمایی کرد که براساس آن زمینه برای برقراری آتشبس، تبادل اسرا، انتقال کمکهای بشردوستانه و بازسازی غزه فراهم میشد. بعد از انتشار عمومی این طرح ویلیام برنز و برت مک گورک برای انتقال این طرح به رهبران حماس از طریق کانالهای قطر- مصر راهی منطقه شدند.
کمی بعد واشنگتن اقدام به ارائه و تصویب قطعنامه 2735 کرد که کموبیش دارای همان مفاد طرح بایدن است. با آنکه در ساعات ابتدایی انتشار این خبر بسیاری از ناظران بیرونی نسبت به اجرایی شدن این قطعنامه ابراز امیدواری کردند اما پاسخ مشروط حماس به آمریکا سبب شد تا بسیاری از خوشبینیهای اولیه از بین برود.
در واکنش به این اقدام آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا که برای هشتمین بار راهی منطقه شده بود از غیرقابل اجرا بودن برخی شروط ارسال شده از سوی حماس (پیام مشترک اسماعیل هنیه- زیاد نخاله) سخن گفت!
با آنکه قطعنامه اخیر شورای امنیت نسبت به قطعنامه قبلی دارای نقاط قوتی همچون عدم اشاره به حذف حماس از آینده غزه است اما همچنان ابهامات زیادی در خصوص نحوه اجرای آن وجود دارد. در مرحله نخست آتشبس پیشنهادی، پس از توقف جنگ، طرفین منازعه اقدام به تبادل بخشی از اسرا (غیرنظامیان) کرده و زمینه برای ورود کامیونهای حامل کمکهای بشردوستانه به غزه و عقب نشینی یگانهای ارتش از نقاط پرجمعیت فراهم خواهد شد.
در این مدت نمایندگان اسرائیل و جنبش حماس در خصوص کموکیف اجرای مرحله دوم وارد مذاکره میشوند و تا زمانی که به نتیجه نرسند آتشبس میان طرفین ادامه خواهد یافت. در صورت توافق دو طرف مرحله دوم آتشبس برای تبادل تمام اسرای باقیمانده در ازای خروج کامل نیروهای ارتش رژیم از غزه دنبال خواهد شد.
مهمترین دلیل برای عدم پذیرش این طرح از سوی جنبش حماس، نبود تضمین معتبر از سوی بازیگران منطقهای و بینالمللی جهت جلوگیری از عهدشکنی احتمالی اسرائیل است. پیش از این فلسطینیها خواستار دریافت ضمانت از کشورهایی همچون آمریکا، روسیه، چین، ترکیه یا مصر برای پذیرش آتشبس با صهیونیستها بودند اما تاکنون تلآویو پالس مثبتی در این رابطه ارسال نکرده است.
به نظر میرسد در نگاه مقامات دولت نتانیاهو اجرایی شدن این ایده میتواند مقدمهای برای تضعیف حاکمیت اسرائیل و افزایش نفوذ بازیگران خارجی در معادلات فلسطین اشغالی باشد.
در شرایط فعلی که زرهپوشهای صهیونیستها در تمام باریکه غزه پراکنده هستند، پذیرش آتشبس آن هم بدون دریافت تضمین معتبر از کابینه اسرائیل به معنای صدور مجوز برای بازگشت اشغالگران به غزه و وارد کردن ضربه نهایی به جنبش حماس خواهد بود.
دیگر نکته ابهام در خصوص طرح صلح بایدن را میتوان آینده غزه و بازسازی این باریکه جنگ زده دانست. از سال 2005 تاکنون بارها بخشهایی از این منطقه فلسطینینشین به دنبال حملات هوایی ارتش اسرائیل تخریب و مجدداً بازسازی شده است. با این حال در جریان هشت ماه اخیر بیش از 75 درصد از این منطقه توسط ماشین جنگ اسرائیل آسیب دیده یا به صورت کامل تخریب شده است.
در نوبتهای قبلی ترکیه، قطر و برخی کشورهای اسلامی به کمک جنبش حماس شتافته و به روند بازسازی مناطق آسیب دیده کمک میکردند اما به نظر میرسد مقامات اسرائیلی اهداف دیگری را در مرحله سوم اجرای آتشبس دنبال میکنند. با توجه به پیوستگی پرونده آتشبس، تشکیل دولت فلسطین و عادی سازی روابط پادشاهی عربی سعودی با اسرائیل به نظر میرسد دولت بایدن به بهانه «بازسازی غزه» قصد دارد تا زمینه ادغام رژیم صهیونیستی در نظم سیاسی-امنیتی منطقه را فراهم آورد.
اجرایی شدن این ایده از آن جهت برای تلآویو حائز اهمیت است که در برنامهریزی احتمالی آنها برای غزه، احتمالاً تشکیلات خودگردان یا تشکیلات مدنی محلی، اداره امور این منطقه را برعهده خواهد گرفت و سازوکاری جدید برای اصلاح نظام آموزشی و ایدئولوژیزدایی این منطقه آغاز خواهد شد. برای اجرایی شدن این طرح ابتدا لازم است تا متحدان اخوانی حماس کنار گذشته شوند و زمینه برای فعالیت کشورهای محافظه کار سنی فراهم گردد.
فرامتن پذیرش یا رد ایده برقراری آتشبس در غزه، روند تحولات در جبهه لبنان است. طی هفتههای اخیر نوع آرایش نیروهای نظامی و زرهپوش ارتش اسرائیل در مناطق مرزی نشان دهنده برنامهریزی و آماده شدن دولت نتانیاهو برای عملیات بزرگ نظامی در جنوب لبنان است. به گزارش «اسرائیل رادار» رژیم صهیونیستی تیپ کماندویی خود را هم زمان با تشدید تنش با حزب الله، از منطقه رفح خارج کرده تا برای «جنگ بزرگ» آماده شوند.
برخی تحلیلگران معتقدند کابینه نتانیاهو به دنبال رسیدن به نقطه آتشبس موقت در غزه است تا بتوانند با استفاده از ابزار نظامی، تهدید مقاومت لبنان را در نقاط مرزی از بین ببرد. در چنین شرایطی لازم است تا اعضای شبکه مقاومت با رصد دقیق تحولات میدانی، اجازه آغاز ماجراجویی جدید به اسرائیل را نداده یا حداقل هزینه این اقدام را برای تلآویو افزایش دهند.