زبان بدن مناظره

0
114

محمود گبرلو کارشناس سینما: علم تحلیل زبان بدن و نحوه بیان کلمات، ثابت کرده است آشنایی یا عدم آشنایی با این تکنیک هنری بر تعداد مخالفین و موافقین مخاطبین تأثیرگذار است. در مناظره‌ها هر شش نامزد ریاست‌جمهوری، اثبات کردند در انتقال پیام خود از تکنیک تأثیرگذار اعضای بدن بخصوص چهره و دست‌ها و یا شیوه نشستن و همچنین استفاده تأثیرگذار از لحن کلام خود بهره‌ای نبرده بودند.

بیننده امروز، در لحظه، تحت‌تأثیر شیوه استفاده از اعضا بدن و چگونگی استفاده از کلام، بخصوص در قاب تلویزیون قرار می‌گیرد. نمونه آن، رفتار و کلام “زاکانی” رفتار و کلام لات گونه‌اش نه‌تنها به آرای خودش و یا هم‌فکرانش نیافزود؛ بلکه موجب افزایش رأی “پزشکیان” هم شد.

یا رفتار و کلام “پورمحمدی” هر چند به‌ظاهر تلاش کرد خود را مستقل و آزاداندیش نشان دهد؛ اما سابقه خصلت مدیریت امنیتی و اطلاعاتی‌اش کاملاً در لحن و رفتار اعضا بدن بخصوص چشمانش مشهود بود، مثل برخوردش با “شهاب اسفندیاری” در مناظره‌های تخصصی که باعث شد، مباحثش برای بیننده قابل‌باور نباشد.

یا رفتار اعضا صورت و لحن کلام “قالیباف” بخصوص با گذاشتن ریش، بر خلاف سال‌های گذشته، و انتخاب بد فریم عینک و لبخند ملیح ثابت و تکراری به موافق و مخالف و بیننده، حس ریاکاری و تمسخر را به بیننده القا می‌کرد و صد البته لحن کلام و بازی اعضا صورت دخترش در مصاحبه خبری، بزرگ‌ترین ضربه را به کاهش رأی او زد، حرکات چهره و استفاده از کلماتی نادرست در کلام دخترش، نشان از یک نوع فریبکاری داشت، بیننده باور نکرد یک دختر جوان باردار در یک سفر خارجی که البسه‌اش مشهور است برای فرزند آینده‌اش حتی یک‌تکه لباس کوچک نخرد.

یا” قاضی‌زاده هاشمی” در ریتم کلام و حرکات دست و صورتش اصلاً اوج و فرود نداشت، یکنواخت و خسته‌کننده بود، انگار در مجلس ختم حضور یافته که هر حرکت و هر حرکت و کلامی غیر از عرف عزاداری، در شأن نیست، بخصوص با پیراهن ثابت مشکی‌اش.

“پزشکیان” با پوشیدن لباس غیررسمی ذهن بیننده را به سمت سادگی سوق داد؛ اما استفاده بیش از حد غیرمنطقی از دستانش که حتی گاهی موجب پوشاندن چهره‌اش می‌شد، مفهوم خوش‌آیندی به مخاطب منتقل نکرد و مهمتر تپق‌های بیش از حد او که به‌اصطلاح، کلام را منعقد نمی‌کرد، یک فاجعه بود. با نگذاشتند فعل منفی یا مثبت بیننده متوجه نمی‌شد او چه موضعی دارد.”جلیلی”کلام‌های مؤدبانه بکار می‌برد اما چهره ثابت و کسل‌کننده‌اش بدون استفاده از ظرفیت‌های مفهومی، از جمله دریغ از یک لبخند که مهربانی را نشان دهد و یا ایجاد اوج و فرود در کلام که بیننده احساس اعتراض، دفاع کند اما چهره ثابت و کسل‌کننده‌اش بدون استفاده از ظرفیت‌های مفهومی، از جمله دریغ از یک لبخند که مهربانی را نشان دهد و یا ایجاد اوج و فرود در کلام که بیننده احساس اعتراض، دفاع کند. تقریباً همه حرف‌هایش با یک ریتم ثابت بیان شد و حس غیر اعتماد بودن، ملال‌آور و خسته‌کننده‌ای به بیننده منتقل می‌کرد.در این میان نمی‌توان قاب‌بندی‌های تلویزیونی را نادیده گرفت. رعایت عدالت، انصاف و عدم انتقال حس موضع‌گیری، باعث شده بود کارگردان تلویزیونی دنبال ایجاد چالش و مناظره واقعی در چشم بیننده نباشد وگرنه به‌اصطلاح تلویزیونی “شوت‌کردن” به‌موقع تصاویر و نشان‌دادن عکس‌العمل‌ها می‌توانست تأثیر مثبتی در ایجاد هیجان برای بیننده داشته باشد؛ اما افسوس که این مدل ترس و واهمه‌ها خلاقیت‌ها را کور می‌کند.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید