ضربه مهلک تورم به قدرت خرید مردم

0
84

مهدی پازوکی اقتصاددان: اگر نرخ رشد اقتصادی یک نرخ رشد درون‌زا باشد، این رشد اقتصادی می‌تواند مبین بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایرانی باشد؛ ولی اگر نرخ رشد اقتصادی یک نرخ رشد برون‌زا باشد، این نرخ نمی‌تواند بیان‌کننده بهبود وضعیت اقتصادی باشد. وقتی نفت می‌فروشید، نرخ رشد برون‌زا می‌شود.

قیمت نفت را شما تعیین نمی‌کنید و این نرخ در بازارهای جهانی تعیین می‌شود. در فاصله سال 1400 تا 1402، میزان صادرات نفت از 300 هزار بشکه به یک و نیم میلیون بشکه رسیده است. این درآمد در تولید ناخالص ملی می‌آید؛ اما به مفهوم ثروت فروشی است و به معنی ایجاد توسعه و رفاه نیست.

اگر بخش صنعت و کشاورزی رشد پایدار و متناسب داشته باشد، این رشد قطعا می‌تواند مستمر باشد و مبین بهبود وضعیت اقتصادی باشد.

در دوره 1400 تا 1402، نرخ رشد بخش کشاورزی نزدیک منفی دو درصد بوده است. بخش عمده نرخ رشد مربوط به فروش نفت بوده است. نفت یکی از اجزای تشکیل دهنده نرخ رشد است. اقتصاد ایران چهار بخش اصلی شامل بخش کشاورزی، نفت، صنعت و معدن و خدمات دارد.

از این نرخ رشدی که اکنون اتفاق افتاده، بخش عمده آن مربوط به نفت است. بخش نفت در سال 1402 نسبت به سال قبل 17 درصد رشد داشته است، در حالی که بخش‌های مولد مثل کشاورزی، این رشد را نداشته‌اند.

اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریم‌ها و کرونا بود. البته نرخ رشد اقتصادی همه جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه به دلیل کرونا کاهش یافت و تورم آنها در اواخر دهه 90 شمسی افزایش یافت.

مثلا تورم در اقتصاد بریتانیا در انگلیس به نزدیک 12 درصد رسید و دو رقمی شد؛ اما با سیاست‌های خردمندانه و برخورد علمی و کارشناسی، تورم را کاهش دادند. در همین بریتانیا که نرخ تورم 11.8 درصد شده بود، با سیاست‌های درست، نرخ تورم را به 5.4 درصد در ماه می 2024 رساندند، یعنی این نرخ را کاهش دادند.

نکته مهم این است که تورم در ایران سبب شد سفره مردم به مراتب کوچکتر شود. در دولت آقای رئیسی، قدرت خرید مردم خصوصا طبقات ضعیف به شدت کاهش یافت. دولت سیزدهم اولین دولتی بوده است که در 45 سال گذشته در سه سال اول فعالیت خود، نرخ تورمش بالای 40 درصد بوده است.

همیشه دولت‌ها در سه سال اول خوب عمل کرده‌اند. متوسط نرخ تورم دولت سیزدهم طی سه سال ابتدای فعالیت این دولت بالای 42 درصد بوده است و این به مفهوم پایین آمدن قدرت خرید مردم و کاهش رفاه جامعه است. در واقع این رشد اقتصادی، روی سفره مردم نیامده است.

وقتی می‌توانید از نرخ رشد اقتصادی دفاع کنید که این نرخ رشد منتج به بهبود رفاه جامعه شود؛ ولی نرخ رشد فعلی اقتصاد ایران، باعث بهبود رفاه جامعه نشده است.

اکنون سئوال این است که آیا طی سه سال گذشته قدرت خریدم مردم نسبت به قبل افزایش یافته یا کمتر شده است؟ مثلا در کالاهای اساسی در ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم قیمت هر کیلوگرم گوشت آزاد 100 هزار تومان بوده و اکنون 700 هزار تومان شده است. قیمت هر کیلوگرم برنج درجه یک 30 هزار تومان بوده است و اکنون به 130 هزار تومان رسیده است. قیمت هر کیلوگرم مرغ 20 هزار تومان بوده و اکنون به 90 هزار تومان رسیده است. بنابراین قدرت خرید مردم خصوصا در کالاهای اساسی کاهش یافته است، مضافا از سوی دیگر این روند باعث شده است که یارانه‌ها هم طی سه سال گذشته هدفمند نشود و توزیع یارانه بدتر شود.درحالی تولید ناخالص داخلی ایران طی سال‌های 1400 و 1401 به ترتیب با رشدهای 4.4 و 4 درصدی مواجه بوده که بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، میزان مصرف کالری نیمی از ایرانیان در سال 1401 کمتر از حد استاندارد (یعنی 2100 کالری در روز) بوده است. از سوی دیگر، همه دهک‌ها از میزان کالری خود نسبت به سال 1400 نیز کم کرده‌اند. این کاهش کالری در دهک‌های متوسط شدیدتر بوده است..

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید