«نقش اقتصاد»  گزارش می دهد؛آمارهای تکان دهنده مصرف انرژی در ایران

0
88

سامان سفالگر روزنامه نگار: بالابودن آمارهای مرتبط با مصرف انرژی در ایران، سال‌هاست که به یک چالش بزرگ در کشورمان تبدیل شده است. در این زمینه به طور خاص شاهد هستیم که مثلاً در فصل سرد سال با کمبود گاز و در فصل گرم سال با کمبود برق روبه‌رو هستیم. درعین‌حال، در حوزه مصرف بنزین نیز وضعیت چندان مناسبی نداریم.به گزارش خبرنگار «نقش اقتصاد» در این راستا، به‌تازگی “سید هاشم اورعی” استاد دانشگاه صنعتی شریف در موضع‌گیری گفته است که مصرف انرژی در ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان در سال 1357 تا به امروز، بیش از 11 برابر افزایش‌یافته است این در حالی است که اقتصاد ایران 11 برابر نشده است.

وی تصریح کرده که سالانه در کشورمان معادل با 180 میلیارد دلار مصرف انرژی داریم که این رقم در قیاس با تولید ناخالص داخلی اقتصاد ایران که سالانه 400 میلیارد دلار است، عدد چشمگیری است. سید هاشم اورعی همچنین گفته است که ایران سالانه معادل با 12 کشور ثروتمند اروپایی مصرف گاز دارد و رتبه چهارم مصرف گاز دنیا را به خود اختصاص داده است.

درعین‌حال، مصرف روزانه بنزین در ایران نیز به بیش از 110 میلیون لیتر رسیده است. در حوزه مصرف برق نیز که شاهد رکورد زنی‌های پیاپی هستیم. مسائل و معادلاتی که سبب شده‌اند تا در کشورمان روزانه معادل با 7 میلیون بشکه نفت مصرف انرژی داشته باشیم. آمارهایی از این دست حقیقتاً تکان دهنده هستند و از نوعی عدم توزان جدی در کشورمان خبر می‌دهند.

در حقیقت، با آمارهایی ازاین‌دست، حاکی از این هستند که ایران در آینده‌ای نه‌چندان دور از یکی از تولیدکنندگان نفت و گاز جهان به یکی از واردکنندگان آن تبدیل خواهد شد. موضوعی که به‌هیچ‌عنوان به نفع ایران نیست و تبعات مضر و خسارت‌باری را برای آینده کشورمان به دنبال خواهد داشت.

با این‌همه دررابطه‌با آمارهایی ازاین‌دست، توجه به 3 نکته مهم و ضروری به نظر می‌رسد. اولاً، اینطور به نظر می‌رسد که هنوز از منظر فرهنگی، وخامت و جدیت مصرف نامناسب انرژی در ایران، برای افکار عمومی کشورمان به یک مساله جدی و مهم تبدیل نشده است.

به بیان ساده‌تر، هنوز بخش قابل‌توجهی از مردم کشورمان اصلِ چالش و بحران را جدی نگرفته‌اند. موضوعی که در نوع خود سبب شده تا سال‌به‌سال شاهد بدتر شدن وضعیت مصرف انرژی در کشورمان باشیم. از این رو، از حیث فرهنگ‌سازی و مسائل مرتبط با این حوزه، نیاز به یک انقلاب و تغییر رویه جدی داریم و اصلِ موضوع باید به مسئله جدی و فوری برای مردم کشورمان تبدیل شود.

بایستی فعالیت‌های فرهنگی از صِرف تشویق مردم به‌صرفه جویی و مصرف بهینه انرژی تغییر جهت دهند و ماهیت و ابعاد گسترده‌تری را به خود بگیرند. دوم اینکه چالش مصرف بی‌رویه انرژی در ایران به‌مثابه یک مشکل مهم و جدی که جدای از بلعیدن بخش قابل‌ملاحظه‌ای از منابع خدادادی کشورمان، موجب هدررفت بخش قابل‌توجهی از منابع مالی دولت در قالب ارائه یارانه برای تولید انرژی می‌شود نیز از یک دولت‌به‌دولت دیگری منتقل شده و راهکاری جدی و عملیاتی برای مخاطب قراردادن این مشکل به نحوی ریشه‌ای اندیشیده نشده است.

در حقیقت، دست‌به‌دست شدن این چالش در دولت‌های مختلف صرفاً انباشت بیشتر و بیشتر آن را به دنبال داشته و آن را به نقطه بحرانی فعلی رسانده است. مسئله‌ای که اگر برای مواجهه و مخاطب قراردادن آن راهکارهای جدی اندیشیده نشود، در آینده نیز وضعیت به‌مراتب بحرانی‌تری را در قیاس با موقعیت کنونی به خود خواهد گرفت.

و در نهایت سوم اینکه باید توجه داشته باشیم که اصلاح الگوی مصرف انرژی یک الزام راهبردی و جدی برای ایرانِ امروز و توسعه آن است. تا زمانی که انرژی لازم برای کارگاه‌ها و کارخانه‌ها و مراکز تولیدی ایجاد و اندیشیده نشود، اینکه تصور کنیم توسعه محقق خواهد شد رؤیایی بیش نیست. اینکه شاهدیم در فصول گرم و سرد سال، برق و گاز کارخانه‌ها قطع می‌شود و با کمبودهای جدی در کشورمان روبه‌رو می‌شویم، به‌هیچ‌عنوان مسئله مثبتی برای توسعه ایران و آینده کشورمان نیست.

توجه داشته باشیم که اصل در حکمرانی درجازدن و ماندن در وضعیت موجود نیست؛ بلکه باید به‌پیش رفت و قله‌های تازه‌ای را فتح کرد. معادله‌ای که نفع آن به همه مردم کشورمان می‌رسد. حداقل تا به اینجای کار باتوجه‌به الگوی نادرست مصرف انرژی در ایران، چشم‌اندازهای توسعه در کشورمان چندان روشن به نظر نمی‌رسند. موضوعی که باید به نحوی جدی و ریشه‌ای مخاطب قرار گیرد و نیازمند یک عزم فراگیر و ملی است.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید