علی فریادرس کارشناس انرژی: «اگر به مردم گفته شود که پول شما در کجا خرج میشود، ممکن است نسبت به حذف یارانه سوخت نگاه مثبتتری داشته باشند.»
شبزده یعنی کسی که گرفتار شب شده و روز را از دست خواهد داد. به نظر میرسد برخی دولتها در تصمیمستزی ها و تصمیمگیریها سیاسی و اقتصادی در دام شب زدگی گرفتاراند. هرچه تصمیمی خطیرتر، ابعاد آن پیچیدهتر، و دامنه اثر آن گستردهتر باشد، شب زدگی فزونی مییابد. این شب زدگی ممکن است ریشه در برخی مکاتب سیاسی یا اقتصادی نیز داشته باشد. بطور مثال برخی اقتصاددانان نیوکلاسیک در سیاستهای پولی به اثرگذاری شوکهای پولی باور دارند. بطوری که اگر سیاست پولی یا مالی از قبل اعلام شود، کارایی خود را از دست میدهد. درستی یا نادرستی این رویکردها و اتخاذ سیاست بر این اساس همچنان محل بحثهای آکادمیک بوده و هست. به هرجهت، دولت به مثابه نهادی با ساختارهای تشکیلاتی عظیم، رابطه خود با مردم را نباید بر مبنای شوک و شب زدگی تنظیم کند. زیرا رفتار میان مردم با دولت حکم یک بازی را دارد. بازی که در آن بازیگران در گذر زمان یادگیری حاصل میکنند. شاید چند مورد شوک از سوی دولت در ابتدا مؤثر واقع شود، اما مردم نیز در مقابل از رفتار دولت یادگیری حاصل میکنند و نتیجه آن سلب اعتماد از دولت و تقابل مردم-دولت در هر تصمیم عقلایی یا غیرعقلایی دولت خواهد شد. آنگاه انسان در مقابل دولت خواهد ایستاد.
در حال حاضر دولت یارانههای متعددی را در حوزه انرژی متحمل میشود. هر از چندگاهی بار مالی دولت چندان زیاد میشود که ناگزیر دست به اصلاحاتی در قیمت حاملهای انرژی میزند. پرواضح است که ناترازیهای مالی موجود در بودجه دولت تنها ناشی از بخش انرژی نیست. نظام حکمرانی ما در بیمه، بانکها، صندوقهای مالی متعدد و… همه موجب ناترازی خود و سایر بخشها شدهاند. اما آنچه برای دولت سهل الوصولتر است افزایش قیمتی است که در اختیار دولت است. تصمیمات دولتها و مجالس مختلف در این حوزه به گونهای پیش رفته که یک حامل انرژی مانند بنزین برای کشور تبدیل به مسئلهای ذیل عنوان امنیت ملّی شده است. قیمت میوه و سبزیجات یا کت و شلوار به شورای عالی امنیت ملّی راه پیدا نمیکند، اما قیمت بنزین ممکن است. وقتی موضوعی در در دستورکار امنیتی یک کشور قرار میگیرد نگاه امنیتی نیز فزونی مییابد، و تصمیم گیریهای پیرامون آن نیز شب زدگی بیشتری را به دنبال خواهد داشت. بدیهی است که برای سیاستگذاران نیز مسئله امنیت ملّی رنگ و بوی دیگری دارد. این سخن بدان معنا نیست که انرژی نقشی در مباحث نظامی یا امنیتی ندارد، بلکه سخن این است که اگر مسئلهای با ریشههای عمدتاً اقتصادی و اجتماعی را با نگاه امنیتی بنگریم دچار خطا شدهایم. همچنان که سیاستمداران موضوعات نظامی را چندان با نگاه غلیظ اقتصادی نمینگرند و فاصله با اهداف سیاسی-نظامی اهمیت بیشتری نسبت به مخارج اقتصادی آن دارد.
بد نیست که نگاهی به وضعیت مواجهه دولت و ملت بر سر موضوع یارانه انرژی در سطح جهانی نیز داشته باشیم. در سطح جهانی یارانه انرژی به مردم در کشورهای مختلف پرداخت میشود. ارقام OECD همچنین نشان میدهد که تنها در سال 2021، 51 کشور تخفیف مالیاتی را در قالب یارانه سوختهای فسیلی با هزینه 697 میلیارد دلار ارائه کردند. این رقم دو برابر سال قبل از آن، و سه برابر مقدار مورد نیاز برای مبارزه با فقر شدید در سطح جهان در هر سال بود. یکی از مهمترین اقدامات برای کاهش انتشار کربن حذف یارانه سوختهای فسیلی است. یارانهها افزایش تولید و مصرف سوختهای فسیلی را تشویق میکنند و برای قیمتگذاری مؤثر کربن اثر معکوس دارند. حذف یارانه سوختهای فسیلی همچنین باعث آزادسازی بودجه عمومی برای سرمایه گذاری در توسعه اجتماعی و اقتصادی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه میشود.
بسیاری از کشورهایی که به مصرف سوختهای فسیلی یارانه میدهند در واقع کشورهای در حال توسعه هستند. برای مثال، حذف یارانههای زغالسنگ، گاز و نفت، هزینههای قابل توجهی را برای مصرفکنندگان تجاری و خصوصی افزایش میدهد. گذار به یک جامعه عاری از انرژی فسیلی یک چالش بزرگ در بسیاری از کشورهای در حال توسعه است، و افزایش قیمت سوخت خطر ضربه زدن به آسیب پذیرترین افراد را نیز دارد. امکان سنجی سیاسی حذف یارانه سوختهای فسیلی تا حد زیادی به میزان پذیرش (یا رد) عمومی چنین تغییری بستگی دارد.
نیکلاس هرینگ و اسورکر جاگرز، همراه با همکارانشان در دانشگاه گوتنبرگ، دانشگاه فنی لولئو و دانشگاه دلاور، نگرش مردم را نسبت به ابزارهای سیاست آب و هوایی در اکوادور، مصر، هند، اندونزی و مکزیک مقایسه کردند. اینها برخی از کشورهایی هستند که در حال حاضر بیشترین یارانه برای تولید و مصرف سوختهای فسیلی خود را پرداخت میکنند. در مطالعهای که نزدیک به 7000 پاسخدهنده داشت، محققان به تفاوتها در نگرشها نسبت به معرفی مالیات کربن داخلی و پیشنهاد حذف یارانههای سوختهای فسیلی پرداختند. پاسخ دهندگان به همان اندازه که با حذف یارانه سوختهای فسیلی مخالف بودند، با مالیات کربن نیز مخالف بودند.
محققان بررسی کردند که آیا نگرش پاسخدهندگان اگر به آنها گفته شود که درآمد به جای آن در کجا استفاده میشود، به حذف یارانههای سوختهای فسیلی برای مصرف خصوصی تغییرمیکند یا خیر؟ آنها یک پیشنهاد سیاستی برای حذف یارانهسوختهای فسیلی تدوین کردند که با نمونههایی از سرمایهگذاریهای مختلفی که میتوان با پول انجام داد ازجمله سرمایهگذاری در سیستمهای رفاهی، کاهش مالیات بر درآمد، سرمایهگذاری در اقدامات سازگاری با آب و هوا، و انتقال نقدی به فقیرترین افراد و خانوادههای متأثر ترکیب شد.
پاسخ دهندگانی که به آنها گفته شد که پول به کجا خواهد رفت، نسبت به آنهایی که هیچ اطلاعاتی در مورد استفاده از درآمد جایگزین به آنها داده نشده بود، نسبت به این پیشنهادمثبت تر بودند. اگرچه برای مثال در مصر این حمایت افزایش نیافت. نتایج نشان میدهد که تصمیمگیرندگان باید شرایط خاص کشور را هنگام طراحی پیشنهادات سیاستی در نظر بگیرند. برای ما مهم است که بفهمیم چرا برخی از پیشنهادات سیاستی با مقاومت عمومی (Public Resistance) مواجه میشوند و برخی دیگر نه. درک بهتر اینکه چگونه طراحیخطمشی میتواند به تأثیرگذاری بر نگرش مردم نسبت به سیاست یارانه انرژی کمک کند، مهم است. طراحی سیاست و خط مشی و قاب بندی مسئله میتواند نقش کلیدی داشته باشد.