فرزین سوادکوهی روزنامه نگار: انتخاب وزیر نفت برای تکیه بر صندلی مدیریت ارشد این نهاد استراتژیک کشور زمانی به هندوانه در بسته میماند که ندیده و نشناخته فردی را در جغرافیای ژرف آن رها کنیم و منتظر نجات او باشیم و صد البته که در این هدف منظور نظرمان نجات صنعت نفت ایران باشد.
اما این صنعت حالا دیگر جایی برای آزمون و خطا ندارد و اوضاعش آنقدر چالش برانگیز شده که انگار جز یک ناجی همه چیز دان نمیتواند از پس حل مشکلاتش بربیاید.
حضور بسیار ضعیف در بازار جهانی وروبرویی با تحریمهای نفتی، توسعه نایافتگی در تولید، عقب ماندگی تکنولوژیک، از دست دادن جایگاه مقتدرانه پیشین در اوپک، ناترازی تولید و مصرف گاز و سوخت، رها شدگی میادین مشترک در باتلاق روزمرگی و روزمرگی، محدودیتهای تولید و فروش وصادرات محصولات پتروشیمی تنها بخشی از کلاف سردرگم صنعت نفت امروز ایران است که وزیر انتخابی باید از پس گشایشش برآید.
باری به هرجهت امروز خروجی آنچه از سبد کارگروه انتخاب وزیران مسعود پزشکیان به عنوان وزیر نفت به مجلس ارائه میشود کسی است که شاید بسیاری از خارج از دستگاه نفت نام او را نشنیدهاند. محسن پاک نژاد چه بسا در خود بدنه نفت هم برای همگان آشنا نباشد اما هیچکدام از این گزارهها دلیل آن نیست که او نتواند وزیر خوب یا وزیر بدی برای نفت ایران باشد.
پاک نژاد سال 45 در تهران بدنیا آمده و دانشآموخته کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. او از سال 1397 تا سال 1400 معاون وزیر نفت در نظارت بر منابع هیدروکربوری بوده، پس تا اینجای کار میبینیم که او چندان هم با نفت بیگانه که نیست هیچ بلکه دیگران هم با نمیتوانند بیگانه باشند.
وزیر پیشنهادی نفت در سالهای 1379 تا 1386 با حفظ سمت، عضو هیئت مدیره شرکت نفت مناطق مرکزی ایران نیز بوده، یعنی حضور در ردههای بالای هرم یکی از بزرگترین نهادهای نفتی کشور که بخش قابل توجهی از تولید نفت ایران را بر عهده دارد
پاکنژاد در سالهای 1384 تا 1386 مدیر برنامهریزی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران و سپس تا 1392 بهعنوان معاون مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران فعالیت کرد.
در عین حال نباید از یاد ببریم که پاکنژاد در اواسط دهه هفتاد به عنوان مشاور وزیر نفت و رئیس ستاد نظارت بر سوخترسانی وزارت نفت نیز حکم کار گرفته بود اما در دو سالهٔ 1377 تا 1379 مدیر طرح توسعه میادین گازی بود و در سال 1379 بهعنوان مدیرکل نظارت بر صادرات مواد نفتی و بازرسی فنی وزارت نفت منصوب شد.
این روزها حرف و سخن در مورد محسن
پاک نژاد در محافل و رسانهها و فضای مجازی بسیار است. کارشناسان در خصوص او گفتهاند که وی جز بهترین گزینهها برای تصدی گری وزارت نفت است چرا که پاک نژاد از مدیران وارداتی نفت است که از وزارت نیرو راهی نفت شد و در دولت روحانی مسئولیتهای مختلفی مانند مدیریت شرکت نیکو، معاونت تولید شرکت ملی نفت و معاونت نظارت بر منابع هیدروکربوری را برعهده داشت.
همچنین به تازگی تعداد قابل تاملی از مدیران ارشد نفتی کشور در مورد انتخاب او بیانهای صادر کردهاند که بر مبنای آن این گزینه معرفی شده به مجلس را یکسره مورد تائید قرار میدهد.
علی کاردر، حمید رضا عراقی، سعید خوشرو، رامین حاتمی، رضا دهقان، رسول فلاح نژاد، حمید بورد، محمد صادق عظیمی فر، جهانگیر پورهنگ و تورج دهقانی که هرکدام به نوبه خود برای صنعت نفت ایران پیراهنها پاره کردهاند در این بیانیه در مورد پاک نژاد گفتهاند:“ به عنوان یکی از برجستهترین و باتجربهترین مدیران این صنعت، کسی است که از بطن و متن صنعت نفت برخاسته و تمامی عمر حرفهای خود را در مسیر ارتقاء و اعتلای این حوزه مهم و استراتژیک سپری کرده است. وی در طول سالیان متمادی، با حضوری مؤثر و سازنده در مسئولیتهای کلیدی و حساس، نشان داده است که نه تنها به تمامی چالشها و مشکلات این صنعت اشراف کامل دارد، بلکه توانمندی لازم برای مدیریت این چالشها را نیز داراست.“
آنها همچنین می گویند ما به خوبی میدانیم که کشور در شرایطی بسیار حساس و بحرانی از نظر انرژی قرار دارد و صنعت نفت بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیری است که بدون آزمون و خطا، با درک عمیق از وضعیت موجود، بتواند راهبری دقیق و کارآمدی ارائه دهد. پس انتخاب او که فردی شناخته شده بهواسطه پاکدستی، سلامت اخلاقی و تعهد بینظیر به منافع ملی است، فرصتی بینظیر برای کشور است تا از این برهه حساس عبور کند.
در این اظهار نظر آمده است که اگر امروز، این فرصت مغتنم نادیده گرفته شود و مجدداً فردی سیاسی و خارج از این صنعت به عنوان وزیر انتخاب شود، دیگر جای گلایه و اعتراض نخواهد بود. صنعت نفت ایران سالهاست که از تصمیمات و مدیران سیاسی در این حوزه خسته شده است و اکنون نیازمند مدیری است که نه از روی سیاست، بلکه با نگاهی تخصصی و حرفهای به این عرصه بپردازد.
در واقع این مدیران میخواهند حجت را برای همگان تمام کنند که دیگر فرصت دوبارهای برای نفت ایران وجود ندارد. تشکیلاتی که در سه سال گذشته سیل بزرگی از افرادی نا آشنا، نابلد، بیگانه و ناتوان را به بدنه این نهاد وارد کرد و به اضمحلال آن سرعت بخشید.
بنابراین تو گویی نه پاک نژاد که هرکس دیگری هم که قرار باشد به صندلی شماره یک این وزارتخانه تکیه بزند کاری سخت در پیش خواهد داشت. در افتادن با سهم خواهان، مافیای تحریم خواه، هزار فامیل مفسد، نجومی بگیران، لابی گرها و دلالان جا خوش کرده در اعماق پیکره نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی نیازمند پهلوانی است که باید یک تنه به این میدان بیاید، گیرم که معاونهای قدری نیز برای خود دست و پا کند.
شاید پر بیراه نباشد که تصور کنیم خلعت خدمت برای پاک نژاد در عین حال میتواند جلیقهای انتحاری در قامت او باشد. تن پوشی که یک رو دارد. یا زندگی یا مرگ. پس این گزاره گه برد یا باخت نفت ایران با انتخاب او نیازمند صبر است امری ناگزیر خواهد بود.