سیدمحسن بهر دار روزنامه نگار: غالباً کشورهای پیشرفته جهت داشتن یک ساختار کلان مدیریت بحران به منظور پاسخگوئی سریع در شرایطی که اجزاء سیستم به خوبی تعریف شدهاند، هدفمند و قوی با حوادث و با حداقل ضایعات به وجود آمده برخورد میکنند. لزوم پیوستگی در برنامهریزی مواجهه با بروز سوانح و رویاروئی با اینگونه مسائل مستلزم داشتن ساختاری منسجم و هدفمند میباشد تا از غافلگیریها و افزایش خسارات جانی، مالی و تاسیساتی پرهیز شود اما در کشورهایی که سامانههای هوشمند برای مقابله و تدبیر از قبل فراهم نباشد اجباراً و همواره به صورت موردی و خلق الساعه و پر از بروز سوانح اقدام میشود که اصولاً با مشکلات و کاستیهای عدیدهای که همراه با زیانهای بیشتری است مواجه میباشند.
بارش برف یا بارانهای با حجم بالا در سطح شهر به جهت عدم برنامه ریزی دقیق و اصولی تحت یک سیستم عامل فعال، شهروندان را با مشکلات عدیده ترافیکی روبرو میسازد و علاوه بر اتلاف وقت بسیار، بروز تصادفات، کندی سیر، صرف انرژی بیشتر، نوع برخوردها موردی بجای سیستمی قابل مشاهده است که ضرورت تنظیم برنامهریزی مدون بسیار حیاتی میباشد، یا ترکیدگی لوله در سطح شهر که همیشه با آن مواجه میباشیم ناچار برای رفع هر کدام از آنها در مناطق مختلف 10 ساعت زمان به هدر میرود و ما نمیتوانیم نسبت به رفع این معضل مطابق با استانداردهای متعارف دیگر کشورها و نیز یکبار برای همیشه با ایجاد کانالهای ذیربط مطمئن و اثرگذار اقدامی اصولی انجام دهیم تا مجبور به تکرار فراوان کندن و سپس پر کردن و آسفالت نمودن آنها در حوزههای آب، گاز، برق و مخابرات نباشیم.
داشتن یک ساختار هدفمند و منسجم در مدیریت بحران که کلیه تخصصهای مختلف جهت اجرای به موقع و در تعامل با هم باشند میتوانند بیشترین کارایی را در مواقع خاص ایجاد کنند باید هوشمندانه سامانهها را تبیین نمائیم.
در بسیاری از سازمانها در سطح کشور هنوز فرق آمادگی و واکنش سریع در شرایط بحرانی به لحاظ ایجاد مطلوبیت در عملیاتها مشخص نمیباشد و هر بار با موضوع غافلگیری در لحظات حساس و اولیه آن روبرو میشویم.
طبیعتاً مخالفتی با داشتن یک ساختار کلان در بحث مدیریت بحران وجود ندارد و بعنوان عاملی حیاتی میبایست در جهت دریافت بودجه و منابع مالی و نیرویانسانی متخصص برای مقابله به موقع اقدام نمود، ولی کاری ساختارمند و اساسی فراهم نیست و لذا بایستی به عوامل داخل ساختار که از هوشمندی سیستمی و عوامل مؤثر کارآمد جهت پاسخگویی لحظهای و مطلوب برای کاهش خسارات توجه بیشتری صورت پذیرد.
بطور مثال در یک مسیر قطار در مواقع بروز بحران اعضای داخل آن ایستگاه چه تجهیزات مدرن برای رفع مشکل دارند؟ چه کار میکند؟ چه آموزشی دیدهاند؟ آیا با چند رخداد همزمان از جمله آسیب دیدگیهای انسانی، آتشسوزی، انفجار و … آمادگی برخورد لازم را دارند؟
موضوع پیشگیری و مدل سازی برای جلوگیری از بروز سوانح در حد امکان از جمله موارد بسیار مهم تلقی میشود که اصولاً دنیا به این سمت رفته است اما بطور کلی ما بایستی بدانیم که در یک زمان معین چه کاری را باید انجام دهیم، منظور از زمان معین (زمان بروز بحران و سانحه میباشد.)
هدف اصلی داشتن یک ساختار سیستماتیک، منظم و مدون همراه با نگاهی سازمان یافته و ایجاد امادگی در نیروهای ذیربط به مقوله مدیریت بحران و آموزش دیدگان جهت اجرا است. تجارب موجود در زمینه سیستم مدیریت بحران و ایجاد سامانههای هوشمند به شکل اثربخش انجام پذیرفته است، آیا هر از چندی اقدامات فرضی متناسب با عملیاتهای اجرایی هنگام بروز حوادث اجرا گردیده است. مدیریت بحران علاوه بر تأمین بودجه مورد نیاز مستلزم داشتن مجموعهای از اقدامات، فعالیتها، همکاری دیگر دستگاهها جهت تاثیرگذاری مطلوب به هنگام بحران میباشد.
بروز سیل در چند سال اخیر در کشورمان همواره با غافلگیری همراه بوده و خسارات وارده انسانی، مالی، تجهیزاتی و … به شدت افزایش داشته و ماهها و بلکه سالها جبران خسارت و آسیبهای محیطی و تاسیساتی نشده است.
بخشی از عوامل تعیین کننده به شرح ذیل میباشد:
- سیاستگذاریها در جهت تدوین برنامههای اضطراری و دستورالعملهای ابلاغی به نحوی که قبل و به هنگام بروز حوادث از کارآمدی بالایی برخوردار باشد.
- نیروی انسانی کارآزموده و آماده به کار همراه تجهیزات کافی
- کیفیت، هوشمندی و واکنش سریع در عملیاتها
- تأمین هزینه جهت رفع موانع و حوادث از قبل برنامهریزی شده است
- بهرهگیری از تکنولوژی و استفاده از تجهیزات قابل اتکا در بحرانها
- مشتریان از حضور تیمهای رفع بحران مطمئن هستند و خدمات بهنگام سوانح و مراحل پس از آن را تجربه میکنند.
- استقرار سایت و ایستگاههای امداد و نجات با همکاری دیگر دستگاههای مرتبط شهری در محلهای مناسب
- پیام رسانی به موقع و همزمان برای جلوگیری از توسعه خسارات با همکاری دیگر سازمانها و نحوه ارتباط صحیح با شهروندان
ریسک و مدیریت بحران در کشورها اعتبار و آبروی آنها محسوب میشود و قطعاً بدنبال تضمین و بقای سازمان میباشند و بعنوان استانداردهای HSE هستند. طبیعتاً در بعضی سازمانها و شرکتها مدیریت ریسک و بحران بعنوان عامل رقابتی در بین سازمانها در داخل و خارج همیشه مطرح میباشد.در مدیریت بحران مبحث پایداری سازمان از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. اینکه در صورت بروز بحران چگونه میتوانیم سازمان را در مواجه با حوادث به طور طبیعی منسجم، متمرکز و پایدار نمائیم دارای اهمیت ویژهای میباشد. سازمان پایدار در سالهای آتی، 5 سال بعد و … هنوز پا برجاست و میتواند حضور فعال داشته باشد.