سامان سفالگر روزنامه نگار: به تازگی و در بحبوحه انتشار چندباره اخبار مربوط به اوج گیری قابل توجه مصرف برق در کشورمان و رکوردزنیهای پیاپی در این حوزه، انتشار اخبار معنادار در مورد تشدید بحران کم آبی در ایران نیز نگرانیهای قابل توجهی را ایجاد کرده است. از این رو، محسن اردکانی مدیر عامل شکرت آب و فاضلاب استان تهران گفته است که “مصرف روزانه آب شهروندان تهرانی به حدود چهار میلیون مترمکعب و اوج مصرف لحظهای به 59 مترمکعب در ثانیه رسیده که این موضوع رکورد جدیدی در مصرف آب محسوب میشود”.
به گزارش خبرنگار «نقش اقتصاد»؛ در همین راستا، “فیروز قاسم زاده” سخنگوی صنعت آب کشورمان هم در موضع گیری گفته است که “با کاهش یک میلیارد متر مکعب آبِ منابع تجدیدپذیر در هر سال، میتوان گفت که در طی 30 سال گذشته، ایران با 30 میلیارد متر مکعب کاهش در این حوزه رو به رو شده و سرانه آب تجدیدپذیر کشورمان کاهش قابل توجهی را تجربه کرده است”.
وی با اشاره به افزایش درجه هوا در ایران نیز گفته است که “هر 10 سال یکبار به طور متوسط نیم درجه به گرمای هوا در ایران افزوده میشود و همین امر، با کاهش 10 میلیارد متر مکعبی آب در دسترس کشور از منابع تجدیدپذیر همراه میشود”. در این میان، چالش اصلی در این رابطه این است که در طی سه دهه اخیر، جمعیت کشورمان 20 تا 30 میلیون نفر افزایش یافته است.
آمارهایی از این دست وقتی در کنار برخی آمارهای بین المللی نظیر گزارش چند ماه قبل اندیشکده “منابع آبی جهان” نگریسته شوند که تاکید دارند ایران تا سال 2050، در زمزه 44 منطقه اصلی دنیاست که با تنشهای آبی جدی دست و پنجه نرم میکنند، در نوع خود، 2 نکته مهم و محوری را مورد اشاره قرار میدهند.
اولاً، علی رغم سالها هشدارهای کارشناسان و صاحب نظران حوزه آب کشورمان، جنس حکمرانی در صنعت آب ایران، ماهیتی فرسایشی به خود گرفته وآنگونه که باید و شاید، متناسب با واقعیتهای روز و چالشهای مطرح، تغییر نکرده است. در حقیقت، سالهاست که در حوزه حکمرانی آب، دولت اصلیترین بازیگر است و دیگر کنشگران نظیر کشاورزان و یا مردم و صنایع وابسته به آب (آب بَر) و دیگر ذینفعان، صرفاً به مثابه فرمانبردار و دنباله رو در نظر گرفته میشوند.
این در حالی است که در مدلهای جدید و مدرن حکمرانی آب در جهان، تمامی ذینفعان حوزه آب به نحوی فعال در عرصه حکمرانی این مساله دخیل و درگیر هستند. البته که یکی از نقدهای جدی صاحب نظران حوزه حکمرانی آب در کشورمان نظیر “انوش نوری اسفندیاری” رئیس اندیشکده تدبیر آب ایران این است که در عرصه مذکور (حکمرانی آب)، تا حد زیادی در کشورمان قوانین تقلیدی و غربی را الگو قرار دادهایم و در پی آنها و بدون توجه به واقعیتهای آبی کشورمان حرکت میکنیم. از این رو، هر چه سریعتر باید ریل حکمرانی آب در ایران به نحوی جدی آسیب شاسی شود و برای تغییر آن عزمی جدی در دستورکار قرار گیرد. اگر چنین نشود، در ادامه راه و در سالهای آتی، با چالش و بحرانهای به مراتب گستردهتری مواجه خواهیم شد که تدبیر و حل آنها، با هزینههای هنگفتی در ابعاد مختلف همراه خواهد شد.مساله کمبود آب بایستی به یک مساله نه فقط برای جریان حکمرانی در کشورمان بلکه مردم و صنعتگران و دیگر ذینفعان این حوزه تبدیل شود و مکانیسمهای همکاری میان آنها برای مخاطب قرار دادن مؤثر این چالش اندیشیده شود. نکته دوم اینکه چالشها و مشکلات مختلف در عرصه مدیریت منابع آب کشورمان نظیر آنچه در ابتدای این گزارش با محوریت کاهش قابل توجه منابع آب تجدیدپذیر در کشورمان عنوان شد، باید با رویکردی علمی مخاطب قرار گیرند.یکی از چالشهای مهم در حوزه حکمرانی آب در کشورمان این است که قواعد در این حوزه از نظر زمانی تأخر قابل توجهی به نسبت واقعیتهای روز کشورمان دارند. این مساله حقیقتاً هزینه زا است و ایجاد چالش میکند. در واقع، عدم تفوق نگاه علمی و کارشناسی در حوزه حکمرانی آب (البته این موضوع مطلق نیست) و ادامه دادن به بسیاری از قواعد سنتی، سبب شده تا میان حکمرانی درستِ آب در ایران و شرایط فعلی، یک گسست جدی ایجاد شود که پُر کردن آن با مشکلات فراوانی همراه است. با این حال، هیچ گزینه دیگری پیش روی کشورمان نیست و باید هر چه زودتر وارد حوزه اقدام و عمل جهت رفع این چالش شد.