کامران ندری کارشناس اقتصادی: کسری بودجه یک چالش اساسی در اقتصاد ایران است و به نوعی نقشی کلیدی و محوری در وضعیت فعلی تورمی کشور داشته ولی بیان آن را نباید نوید بخش دانست. پیش از این و در دولت پیشین هم بر رفع کسری بودجه تاکید شده بود. دولت سیزدهم برای رفع این کسری بودجه، فشاری حداکثری به سفرههای مردم وارد کرد. در طول سه سال دولت سیزدهم هر بار به بهانه کنترل کسری بودجه فشاری سخت به کارمندان و بازنشستگان وارد کرد چرا که حقوق و مستمریها را به طور مناسب افزایش نداد. این نوع رفع کسری بودجه روشی نیست که بتوانیم بگوییم به رفع چالشها کمک خواهد کرد. اینکه کسری با کوچک کردن سفرههای مردم کم شود، اگر شدنی هم باشد، منصفانه و عادلانه نیست. باید کسری بودجه کم شود ولی از طریق کنترل هدر رفت منابع و بالا بردن بهره وری و همچنین حذف هزینههای زائد، نه از طریق کاستن گوشت و برنج مردم از سفرههایشان. اینکه تخصیص منابع در کشورمان دچار مشکل است، حرف درستی است اما این تنها به معنای بیش مصرفی نیست بلکه به این معنا هم هست که دولت در بسیاری از وظیفههای حاکمیتی باید بازنگری کند. در حوزههایی چون توسعه زیرساخت یا بهداشت، درمان و آموزش کیفیت و امکانات ارائه شده به مردم بسیار کمتر از آن است که باید باشد. گفته میشود هزینهها در بخشهای دیگر بیشتر است که باید کاهش یابد.دولت نباید به بهانه کسری بودجه از وظایف اجتماعی خود بیش از پیش شانه خالی کند. امروزه وظایفی که بنا به تاکید قانون اساسی و عرف حکومت داری بر دوش حاکمیت است با کیفیتی نازل و هزینهای گزاف تأمین شده و نباید اجازه داد باز هم این بخش دچار چالش شود.دولت آقای پزشکیان باید بداند که تا جایی که میشد دولت سیزدهم به سفرههای کارمندان و بازنشستگان کشورمان فشار آورده است. در سه سال گذشته بیشترین کاهش قدرت خرید ممکن به مزدبگیران ایرانی تحمیل شد و دیگر نباید اجازه داد چنین اتفاقی بیافتد. گرچه بوروکراسی اداری کشورمان دچار کاستیهای بسیار است ولی این مهم به معنای این نیست که باید به سفره این اقشار چنان فشاری آورد که در تأمین نیازهای زندگی دچار مشکل و محدودیت شوند.
باید صبور باشیم و ببینیم دولت چهاردهم چه خواهد کرد. اینکه تا چه اندازه دولت فعلی عزم کاستن از هزینههای غیراقتصادی و زائد را دارد به شکل شفاف بیان نشده است. بدون یک نقشه هدفمند هم نمیتوانیم به عمق مسائل برویم. اینکه دولت فعلی روی خوشتری نسبت به تحریمها و رفع تنشهای خارجی دارد میتواند به چالشهای فعلی تا حدودی التیام بخشد. رفع تحریمها هم به افزایش درآمدهای دولت منجر میشود و هم با کاستن از هزینههای دور زدن تحریمها، مافیای تحریم را از عرصه اقتصاد گوشهای خواهد راند و آنها را حاشیهنشین خواهد کرد.