افزایش قیمت بنزین «مینِ» زیر پای پزشکیان

0
46

دکتر رئوف پیشدار استاد دانشگاه: صحبت از افزایش قیمت بنزین است. بنزین، نان، سیب زمینی و پیاز کالاهایی‌اند که در طول دهه‌ها به آن‌ها عنوان «اقلام سیاسی» می‌دادند، از این رو که تحمل پذیری آن در جامعه سخت و همیشه چه پیش و پس از انقلاب، دولت‌ها ترجیح دادند تا حتی یارانه ادعایی! را بپردازند ولی وارد مقوله افزایش قیمت آن نشوند.

در روزهای گذشته تذکرهای بسیاری از همه جانب و با نگاه به عواقب کار، به دولت برای دست نزدن حداقل فعلاً به قیمت بنزین داده شده است و «عقل سلیم» همانی که به آن ارجاع داده شده که نمی‌پذیرد بنزین فلان قیمت وارد شده و منهای فلان قیمت فروخته شود، حکم می‌کند هر حرکتی در بحث بنزین حال که نان هم گران شده، با نگاه همه جانبه صورت گیرد.

در موقعیت روزنامه نگاری که نزدیک به نیم قرن است کار رسانه‌ای می‌کند و حداقل سه اعتراض عمومی به افزایش قیمت بنزین، یکی پیش و دو مورد آن را در پس از انقلاب دیده است، به آقای پزشکیان هشدار می‌دهم توجه داشته باشد که افزایش بهای بنزین مینی است که زیر پای او گذاشته‌اند که با کوچک‌ترین خطایی در قدم برداشتن منفجر خواهد شد.

درک شرایط عمومی کشور سخت نیست. آقای پزشکیان و دولت او، خود معلول این شرایط است. رأی به پزشکیان از روی حُب به او و حتی طرز نگاهش به مسائل و شعارهایش نبود، رأی مردم به او، اعتراض به طرز حکومت داری بود و فرض مَفری که شاید با آمدن او بوجود آید.

اشاره کردم که افزایش بهای بنزین را مردم تحمل نخواهند کرد. پُر واضح است که این افزایش، شوکی به تمام بدنه اقتصاد کشور خواهد بود.

در کشوری که روی نفت و گاز نشسته اما مردم ناچارند خودروهای غیراستاندارد با چند برابر مصرف سوخت را به چندین برابر قیمت بخرند، عوارض و مالیات گوناگون بپردازند و در همان حال بپذیرند که کیفیت پایین خودروها از جمله اصلی‌ترین عامل کشته شدن سالی تا 20 هزار نفر در تصادفات جاده است، این‌که وسایل نقلیه فرسوده‌اند، سبد سوختی کشور ده‌ها سال متنوع نشده‌است، سیستم حمل‌ونقل عمومی سال‌ها توسعه نیافته است و مدل حمل‌ونقل در کشور جاده‌محور است، جای تفکر بسیار برای هر نوع حرکتی در بحث سوخت را خالی می‌گذارد.

صحبت از افزایش قیمت بنزین در حالی صورت می‌گیرد که: «نرخ فقر ما معادل 30 درصد است. این به معنای آن است که حدود 26 میلیون نفر از ایرانیان توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند… در حال حاضر آمارها حاکی از آن است که نیمی از ایرانیان کالری مورد نیاز خود یعنی 2100 کالری در روز را دریافت نمی‌کنند… در حال حاضر نرخ فقر شدید در ایران حدود 5 درصد است.» هادی موسوی نیک، عضو هیات علمی مرکز پژوهش‌های مجلس/ دنیای اقتصاد و «بر اساس آخرین محاسبات انجام‌شده، عدد برآوردی خط فقر یک خانوار 3 نفره در شهر تهران در سال 1403 حدود 20 میلیون تومان است.» زهرا کاویانی، عضو مرکز پژوهش‌های مجلس / رسانه‌ها

و در این حال «92 درصد ایرانیان به وضعیت فعلی ایران معترضند؛ این خلاصه بخش «مسائل و آسیب‌های اجتماعی» موج چهارم پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان است که داده‌هایش آبان‌ماه سال 1402 جمع‌آوری و حالا به یکی از مهمترین پیمایش‌ها درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است.

آب با 69 درصد، آلودگی هوا با 5/31 درصد، زلزله با 1/21 درصد و از بین رفتن جنگل‌ها با 1/21 درصد به‌عنوان مخاطره زیست‌محیطی کشور در آینده نزدیک از نظر پاسخگویان اظهار شده‌اند. 2/55 درصد پاسخگویان معتقد بوده‌اند که به میزان زیادی در سطح شهر و خیابان احساس امنیت می‌کنند و 7/33 درصد مخالف این موضوع بوده‌اند.» روزنامه هم میهن

آن‌چه در این شرایط باید به کارگزاران نظام متذکر شد درک پیام عدم مشارکت بیش‌تر از 50 درصد مردم در انتخابات 1398 و 1400 و 1402 و 1403 است و این‌که دنبال تقلیل دادن مطالبات مردمی از نظام به یک دعوای درون خانوادگی نباشند.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید