اصغر سمیعی کارشناس اقتصادی: اقتصاد کشور در حال حاضر گرفتار برخی مشکلات از جمله چند نرخی بودن قیمت ارز است که اگر برای رفع این مشکلات گوناگون همزمان اقدام شود، کار سهلتر و مفیدتر انجام میگیرد.
هر یک از اصلاحات که در هر مورد انجام شود، درست است که خودش سختیهایی را به مردم و مجریان طرح تحمیل میکند، ولی در عین زمان کار را برای جراحی قسمتهای دیگر آسانتر میکند و به نوعی کمککننده خواهد بود.
سالانه 100 میلیارد دلار بابت یارانه انرژی در کشور پرداخت میشود، اگر بشود این بار از دوش دولت یا بخوانید ملت، برداشته شود، همزمان تقریباً رقم کسری بودجه به صفر نزدیک میشود و در این صورت نیاز به چاپ و خلق پول نخواهد بود و بنابراین نرخ تورم به شدت کاهشی خواهد شد.
در این صورت روند رشد قیمتها و از جمله ارز هم متوقف میشود و کار برای یکسانسازی آن بسیار سادهتر، ولی اگر بخواهیم فقط روی یکسانسازی نرخ ارز تمرکز کنیم و به رشد نرخ تورم و رشد نرخ بیکاری و ناترازیها و … اعتنا نکنیم، کار سخت میشود و هر مقدار هم تلاش کنیم، باز ممکن است همان کار یکسانسازی هم از دست برود.
اگر مثلاً در یک کشتی 10 حفره بزرگ و کوچک ایجاد شده باشد، اگر همه تمرکزها و توجهها متوجهترمیم یکی از حفرهها باشد و به بقیه توجهی نشود، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه به زودی حفرههای دیگر بزرگتر میشوند و با فشار بیشتری آب را به داخل کشتی میآورند.
نهتنها زمان برای یکسانسازی نرخ ارز فرا رسیده، بلکه یک روز و یک ساعت هم نباید از دست برود، ولی لازم است که همزمان اصلاحات دیگر هم صورت بگیرد، از جمله واقعی شدن خیلی از قیمتها مخصوصاً حاملهای انرژی که راهحل آن هم برای اینکه کمترین آسیب را به مردم برساند وجود دارد، و دیگر رفع خیلی از ناترازی ها از جمله ناترازی بانکها، و دیگر برداشتن هرگونه یارانه غیرهدفمند به جز سه موردی که قبلاً هم گفته بودم “آموزش و پرورش بهداشت و درمان“ و “امنیت و قضاوت “ آن هم به صورت شفاف.
یعنی اگر قرار است به کادر درمان حقوق بالاتری داده شود، بدهند، ولی نه اینکه اتومبیل گرانقیمتی را به برخی از آنها به نصف قیمت به صورت قسطی بدهند. اگر قرار است به دانشجو کمک هزینه تحصیلی بدهند به صورت شفاف باشد نه اینکه به او ارز ارزان داده شود یا از اتومبیل وارداتی او گمرک گرفته نشود. یارانهها برای سه موردی که عرض شد لازم است ولی باید شفاف باشد. معلوم باشد یک قاضی چقدر حقوق میگیرد و اگر حقوقش کم است، اضافه کنند که قاضی بتواند کارش را سالم انجام دهد، معلم هم همینطور. نباید معلم مجبور به دادن خدمات ویژه به دانشآموز یا غیر دانشآموز شود، دولت از محل یارانهها باید برای رفاه معلم قاضی و عوامل بهداشت و درمان کوشش کند.
در موارد دیگر هم عرضه و تقاضا، قیمت برای خدمات و محصولات را معین کند.