محمود خاقانی کارشناس انرژی: اواخر تیرماه سال 1403 بود که خاندوزی رئیس وقت اقتصاد و دارایی ادعا کردند که رکورد جذب سرمایه در دولت سیزدهم شکسته شد اما نگفتند چگونه ومیزان حجم سرمایه گذاری خارجی چقدر بوده است.
اما سابقه نشان داده است که اوج سرمایهگذاری خارجی در کشور ما به امضای برجام برمیگردد که بسیاری از سرمایهگذاران خارجی با مدیران وقت آن زمان به تهران آمدند و دیدارهای مختلفی به ویژه در اتاقهای بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی صورت گرفت. نه تنها در تهران بلکه در شهرستانها هم همین بود. بنابراین این ادعای خاندوزی چندان با واقعیت همسو نیست و موجب پرسش میشود که خودشان هم باید پاسخگو باشند. چرا که اگر سرمایهگذاری که در 16 سال گذشته سابقه نداشته است در اقتصاد ایران ورود کرده ما مردم باید آن را لمس میکردیم و تاثیراتش را میدیدیم. در حالی که ما میینیم در فقدان وجود FATF و بحران تحریم، چگونه کاسبان تحری مجولان میدهند و مردم از خرید یک ماشین ظرفشویی ساده تا حوزه بزرگ و عظیمی مثل صنعت نفت و گاز در گیری ایجاد میشود. البته که عدهای هم هستند که سردنداران این کاسبی محسوب میشوند و تشویق هم میکنند.»
به هر حال ما نتوانستیم سرمایهگذاری خارجی را خاصه در 4 سال اخیر جذب کنیم و حالا باید ببینیم که دولت چهاردهم چه برنامهای در پیش دارد. البته دولت مسعود پزشکیان در یکی از نخستین اقداماتش از مجمع تشخیص مصلحت نظام خواسته است که بازگشت FATF را در دستور کار خود قرار دهد.
عمده سرمایهگذاریهایی هم که اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم آنها را سری و محرمانه نامید و هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نمیکرد و در نتیجه کسی نمیدانست که میزان آنها چقدر است و در چه میادینی صورت گرفته است در حوزه نفت و گاز بود. شایعاتی هم مطرح شد که سرمایهگذارانش چین و روسیه هستند اما اثرات مثبتی از این ادعاها وارد حوزه صنعت نفت کشور و به دنبال آن زندگی و سفره مردم دیده نشد. البته مدیران روسی برای آشنایی بیشتر با مدیران دولت جدید به تهران آمدند و باید دید چه محصولاتی را به همراه خواهد داشت.عمده سرمایهگذاری خارجی که ایران در سالهای اخیر توانست آن را جذب کند، قرارداد توتال در فاز 11 پارس جنوبی بود که با مشارکت چین به طور مساوی صورت گرفت. البته پس از خروج ترامپ از برجام و به دنبال آن مخالفتهای جدی بسیاری از نمایندگان مجلس آن دوره که همین حالا هم در مجلس فعلی حضور دارند و میخواستند برجام را آتش بزنند میخواستند توتال را هم بر بزنند آنقدر ناامنی ایجاد کرد که با خروج ترامپ، توتال هم از ایران خارج شد و هنوز نمیدانیم که آن پروژه در چه مرحلهای قرار داد. دولت قبلی ادعا کرد که از صفر تا صدش را نجام داده و به تولید رسانده و حالا باید ببینیم زارت نفت دولت چهاردهم پس از اینکه توانست مدیران ارشد و معاونینش را هم منصوب کند، توتال را به کجا میرساند. بنابراین به طور کلی باید بگوییم که خیر ما نتوانستیم سرمایهگذار خارجی را آنچنان که باید و شاید در ایران جذب و اجرایی کنیم.پروفسور پل استیونس از اساتید برجسته دانشگاه داندی در اسکاتلند، اخیراً به مطلبی اشاره کرد درباره این پرسش که در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس کدام کشورها توسعهیافتهاند؟ برخی نگاه میکنند به عربستان و کویت و عمان و امارات و تصور میکنند که این کشورها توسعهیافتهاند. البته که در برابر ما هم چون توانستهاند سرمایه خارجی زیادی جذب کنند و آبادانی فراوانی را هم ایجاد کنند، پس اینها توسعهیافتهاند. اما این پروفسور نظر دیگری دارد. چرا که میگوید این کشورها بخش خصوصی فعال و حقیقی وجود ندارد. یک شیخی، یک خانواده آلسعود، یا یک پادشاهی است که در این کشورها صاحب ثروت کشور است و با زور قوه نظامی و حمایتهای غرب میتواند حکومت را پیش ببرد. تنها نکته مثبت این افراد این بوده که درایت استفاده از چهرههای تخصصی در حوزههای مختلف را داشتهاند و از این افراد متخصص غیربومی در آرامکو و ادناک و امثالهم استفاده کردند. در نتیجه این افراد در مسیری حرکت میکنند که خوب عمل میکنند و سود میدهند اما سود این فعالیتها به جیب آن الیگارشی موجود میرود.
اقتصاد ما پیشرفت نمیکند چون بخش خصوصی حقیقی وجود ندارد و تنها بخشهای خصولتی فعالی وجود دارند که سرمایه در جریان کشور را از نفت و معادن گرفته در دست اینهاست و دلشان هم نمیسوزد. آنچنان که باید و شاید سرمایهگذاری داخلی هم رخ نمیدهد و نتیجه این میشود که هم کمبود برق داریم و هم ناترازی و کسری گاز و بنزین. خصوصیسازی در ایران کانالسازی بود که صنعت کشور را از دست بیتالمال خارج کرد و در اختیار نهادها و افراد خاصی قرار داد که بسیاری از آن نهادها حتی مالیات هم نمیدهند.