سامان سفالگر روزنامه نگار: به تازگی شاهد مطرح شدن یک آمار معنادار با محوریت تجارت خارجی کشورمان در تابستان سال جاری بودهایم. در این راستا، سید روح الله لطیفی، سخنگوی کمیسیون روابط بین الملل و توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در موضع گیری اظهار داشته که در فصل تابستان، تجارت غیرنفتی ایران به عدد 30 میلیارد و 600 میلیون دلار رسیده است.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ از این میزان، 12.3 میلیارد دلار به صادرات و 18.3 میلیارد دلار به واردات کشورمان اختصاص داشته است. وی خاطرنشان کرده که میزان صادرات و واردات ایران در قیاس با دوره زمانی مشابه سال گذشته، به ترتیب رشد 6.2 و 11.6 درصدی را تجربه کرده است. البته که از چشماندازی کلی نیز میزان تجارت خارجی غیرنفتی ایران در قیاس با دوره زمانی مشابه سال گذشته، افزایش 9.4 درصدی را به ثبت رسانده است. میزان تجارت کشورمان در قیاس با فصل بهار سال جاری هم از افزایش 10 درصدی خبر میدهد. آمارهایی از این دست در نوع خود با 2 پیام و نکته قابل تأمل همراه هستند.
اولاً، باید توجه داشته باشیم که اکنون در سالگرد حادثه هفتم اکتبر و عملیات پیروزمندانه طوفان الاقصی به سر میبریم. بر اساس جدیدترین دادههای اقتصادی از اراضی اشغالی، رژیم صهیونیستی در سالگرد عملیات مذکور، بیش از 95 درصد از صنعت گردشگری خود را از دست داده و البته که بیش از 60 هزار شرکت در اراضی اشغالی نیز تعطیل شدهاند و دو بندر راهبردی این رژیم یعنی بنادر حیفا و ایلات هم در مرز ورشکستگی هستند.
سقوط بورس و پول صهیونیستها نیز کاملاً ملموس است و گزارشهای مختلف از فرار میلیاردها دلار سرمایههای داخلی و خارجی از فلسطین اشغالی حکایت دارند. حال اینکه در یکچنین شرایطی، به طور خاص تجارت غیرنفتی ایران با رشد رو به رو میشود و چشم اندازهای مثبتی نیز پیش روی معادلات آتی مرتبط با تجارت خارجی کشورمان هستند، تنها یک نکته را به ذهن متبادر میکند و آن این است که ایران به معنای واقعی کلمه در قامت یک قدرت منطقهای تاثیرگذار ظاهر میشود. قدرتی که علاوه بر رصد دقیق تحولات میدانی در سطح منطقه، نگاهی جدی به روندهای جاری در حوزه اقتصاد کشورمان و تجارت خارجی آن هم دارد و مانع از کارشکنیها و اقدامات منفی دشمن در این رابطه میشود. به بیان سادهتر، اینک کاملاً مشهود است که نگاهی چندوجهی به قدرت در عرصه حکمرانی کشورمان شکل گرفته و همین جنس نگاه برای ایران دستاوردساز است.
نکته دوم اینکه به نظر میرسد روندی که ایران در حوزه تجارت خارجی خود پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام در سال 2018 در پیش گرفته و در قالب آن، توسعه مناسبات با شرق و البته حوزههای مغفول و کمتر مورد توجه قرار گرفته در عرصه تجارت خارجیاش را اولویت بخشیده، در حال جواب دادن است و برای کشورمان دستاوردسازی میکند. این همان مساله ای است که پیش از انعقاد توافق برجام نیز بسیاری از اندیشکده های غربی نسبت به آن هشدار میدادند و تاکید داشتند که دور شدن ایران از معادلات اقتصادی تعریف شده از سوی جهان غرب در محیط بین المللی، یک تهدید جدی است و میتواند گزینههای پیش روی تهران جهت در پیش گرفتن رویههای مستقلتر را بیشتر کند. در عین حال، اینطور به نظر میرسد که در سایه تشدید تنشها میان قدرتهای غربی و شرقی جهان، ایران نیز به خوبی توانسته فضای بازیگری خود را پیدا کند و در چهارچوب منافع ملی خودش، وارد صحنه کنشگری و اقدام شود. این همان نکتهای است که میتواند حامل دستاوردهای راهبردی برای ایران باشد.
اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش آشکار میشود که توجه داشته باشیم، تحریم و فشارهای غرب علیه روسیه و البته منازعات راهبردی آمریکاییها با چین در شرق آسیا و دیگر مناطق جهان، بسیار عمیق است و این تحلیل که در کوتاه مدت آنها دوباره وارد برخی تعاملات با یکدیگر با در نظر گرفتن بعضی مصلحتها میشوند، چندان واقع بینانه نیست.
البته که در همین فضا عدهای نیز از تغییر کریدورهای قدرت جهان از غرب به شرق سخن می گویند و درست به همین دلیل این نکته مورد اشاره قرار میگیرد که بازیگران زیادی در حال تطبیق دادن خود با واقعیتهای جهانِ پساآمریکایی
هستند.