وحید حاج سعیدی روزنامه نگار: تلویزیون را میتوان نماد هویت و شناسنامه فرهنگی یک کشور قلمداد کرد. داشتن مخاطب فراوان، اثرگذاری فوری، ضریب نفوذ بالا و دربرگیری این رسانه آن را در زمره یکی از مهمترین رسانههای ارتباط جمعی سراسر دنیا قرار داده است و با وجود توسعه سایر رسانههای ارتباط جمعی در دنیا، نگاه دولتمردان به این رسانه تغییر نکرده است و گزینه اول مصاحبههای مهم و تاثیرگذار اکثر دولتمردان، تلویزیون است.در کشور ما نیز پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی شاهد تحولات گستردهای در صدا و سیما بودیم و مسوولان با وعده ایجاد تغییر و تحول ساختاری و محتوایی در رادیو و تلویزیون، به استفاده از متخصصان، کارشناسان، هنر پیشگان، برنامه سازان و هنرمندان حرفهای روی آوردند تا به زعم خودشان برنامههایی متناسب با فرهنگ و ساختار اجتماعی جامعه و پرکردن اوقات فراغت به نحو شایسته تولید کنند و آن را هم ردیف با دانشگاه در زمره یکی از کلاسهای آموزشی بزرگ قلمداد کردند.با توسعه روز افزون تکنولوژی و ظهور انواع و اقسام رسانههای ارتباط جمعی، رسانه ملی نه تنها در رقابت با رسانههای نوظهور توفیقی به دست نیاورد بلکه از آرمانها و اهداف مقدسی که نیز برایش در نظر گرفته شده بود به شدت فاصله گرفت و مخاطبان آن با سرعت بالایی در حال ریزش هستند. تغییر و تعویض مکرر مدیران، دستمایه قرار دادن سوژههای کم رنگ و لعاب و غیر واقعی در فیلمها و سریالها، به کار گیری مجریان معلوم الحال و چند لایه از لحاظ ساختاری و پوششی، تشویق مردم به پیشگویی نتایج فوتبال و والیبال و کسب درآمد میلیونی که شائبه ترویج قمار را در ذهن متبادر میسازد، فقر تخصص در برنامه سازی و احترام به ذائقه مخاطب، اعمال سلیقه در ممنوع التصویری برخی از افراد، عدم رعایت برخی قوانین نظیر حق باشگاهها، سانسور بی مورد و بی محتوی برخی آرمهای شرکتها و تصاویر، روی آنتن بردن بیش از حد برخی چهرهها و سلبریتی ها تا جایی که امروز کمتر کسی است که نداند غذای مورد علاقه علی پروین کتلتهای مامان نصرت است و یا تعداد بخیههای روی سر و صورت فلان بازیکن چه تعداد است و … باعث شد سطح این رسانه از «دانشگاه خود خوانده» به «مدارس کپری» کاهش یابد!هر چند نباید منکر ساخت برخی فیلمها و مجموعههای فاخر در این رسانه شد ولی در مجموع باید گفت حال عمومی رسانه ملی خوب نیست و به بیان سادهتر وخیم است و در حال حاضر با وجود اختصاص بودجههای دولتی و غیر دولتی و بهره مندی از سود سرشار حاصل از تبلیغات لایتناهی دیگ و پاتیل و سایر اشیاء، ادوات و خدمات، کماکان مردم گریزی و سلب اعتماد مردم از این رسانه ادامه دارد و حتی رضایت نسبی از این دم و دستگاه چند هکتاری دیده نمیشود! رسانهای که میتوانست در نقش یک تاثیرگذار و راهبر، نقش عمدهای در آگاهی بخشی و ترویج امور صواب در جامعه ایفا کند، امروزه آلت دست فروشندگان دیگ و پاتیل و اپلیکیشن ها شده و کار تا جایی از خرک در رفته است که دیگر، گردانندگان سیما برای برنامه سازی از اسپانسرها طلب یاری نمیکنند بلکه به اسپانسرها کمک میکند تا در تلویزیون و در جهت کسب در آمد بیشتر برنامه ریزی کنند! با این وجود باید خداوند را شاکر باشیم که لابلای برنامههای مربوط به معرفی اپلیکیشن های متعددی که بود و نبود آنها تأثیر چندانی در زندگی عامه مردم ندارد، رقابتهای فوتبال و فوتسال و فیلم و سریال هم پخش میشود!
تمامی حقوق متعلق به نقش اقتصاد آنلاین می باشد.