در مکتب «دکتر عالیخانی» درس اول: سرمایه گذاری خارجی

0
37

سعید قصابیان کارشناس حمل و نقل: علینقی عالیخانی (98-1307) وزیر اقتصاد ایران در فاصله سالهای 48-1341 است. وی یکی از تکنوکرات های برجسته ایرانی ست که در دو دوره وزارت او، ایران به رشد اقتصادی 11.5 درصدی همزمان با نرخ تورم 2.6 درصدی دست یافت؛ عملکرد درخشانی که پس از او در هیچ دولتی تکرار نشد. به همین دلیل خاطرات او ارزش مطالعه دارد. خاطراتی که طی پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی مصاحبه، جمع آوری و منتشر  شده است.

در اینجا تلاش شده برداشت هائی را از این کتاب که می‌تواند برای مدیران و مهندسان امروز مفید باشد در چند بخش بصورت دنباله دار بازنویسی شوند . هر بار با یک موضوع.

درس امروز: سرمایه گذاری خارجی

یک چیزی که در ایران آن زمان بسیار مُد بود تشویق سرمایه گذاری خارجی بود. مرتب در جلسه‌های هیئت عالی برنامه آقای عَلَم (نخست وزیر) اشاره میکردکه می‌بایست ترتیبی بدهی که سرمایه‌های خارجی بطرف ایران سرازیر بشود و هیچوقت هم اینها از خودشان سئوال نکرده بودند که سود و زیان چنین سرمایه گذاری خارجی چیست؟

من با تشویق سرمایه گذاری خارجی بصورت بکلی آزاد و بی قید و شرط سخت مخالف بودم، هستم و خواهم بود. من مواردی را در این سرمایه گذاری خارجی در کشورهای دیگر دیده بودم و کاملاً آگاه شده بودم که می‌بایست این تشویق مشروط باشد. ولی در آغاز کار کاملاً در اقلیت بودم. اما چون مقداری چیز خوانده بودم که دیگران نخوانده بودند، قدرت پاسخگوئی به مرا نداشتند و در نتیجه در کار خودم موفق می‌شدم. علتش هم این بود که می‌گفتم اگر یک ایرانی می‌تواند سرمایه گذاری بکند به چه دلیل ما باید این کار را در اختیار خارجی بگذاریم و بعد تضمین می‌کنیم که این شخص می‌تواند سود خودش را بصورت ارز از ایران خارج بکند. در حالی که ایرانی حق خروج ارز را نداشت و حق هم همین بود که نداشته باشد در شرایط آن روز. این که می‌بینند که سرمایه گذار خارجی می‌آید و سرمایه گذاری می‌کنند بفکر این نیستند که یک روزی هم این شروع می‌کند که سود خودش را از کشور بیرون بردن و آن موقع ممکن است چندین برابر سرمایه‌ای که آورده بیرون ببرد. این نکته را در چندین جلسه بخصوص در هیئت عالی برنامه گفتم و باعث شد که عَلَم دیگر زیاد اصرار نکند و اصفیاء مدیرعامل وقت سازمان برنامه با من بسیار دوست بشود برای اینکه از حرفهای من بسیار خوشش آمد ولی خودش نمی‌دانست چگونه باید جواب این جماعت را داد.

درس آموخته: تا وقتی می‌شود از سرمایه ایرانی استفاده کرد هیچ ضرورتی به آوردن سرمایه گذاری خارجی نیست. وقتی نمی‌توانیم سرمایه داخلی را جذب و حفظ کنیم و با فرار سرمایه مواجه هستیم، چطور می‌توانیم میزبان سرمایه خارجی باشیم؟

ادامه دارد…

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید