نابودی 60 سال داده هواشناسی با مجوز شهرداری!

0
42

نورا حسینی روزنامه نگار: گروه اجتماعی: قرار است 3 برج 25 طبقه – که گفته می‌شود خوابگاه دانشجویان متأهل است – در زمین‌های مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ساخته شود. ساختمان‌هایی که پیش‌بینی هواشناسی در مرکز شهر را دچارخطا می‌کنند. هنوز مجوزهای صادر شده تبدیل به ساختمان نشده‌اند تا مشخص شود تهران بی‌قواره امروز دیگر جای زندگی خواهد بود یا نه؟ کارشناسان شهری معتقدند یک دهه دیگر آثار مصوبات کمیسیون ماده 5 بر شهر مشخص می‌شود، همان طور که مجوزهای سال‌های پیش امروز تهران را گرفتارچالش‌های اساسی کرده است.برخی از کارشناسان شهری در سه سال اخیر بارها نسبت به تصمیمات حوزه شهرسازی مدیریت ششم شهری هشدار داده‌اند. از «پایان زیست‌پذیری برخی مناطق تهران» تا «هشدار کم آبی»، «فرونشست» و مجوزهایی که به میزان یک شهر در یک محدوده کوچک، برجمعیت‌پذیری پایتخت اضافه می‌کند.

ماجرای آخرین مجوز ساخت

آخرین مجوز ساخت که ردی از آن در مصوبات کمیسیون ماده 5 پیدا نشده و به نظر می‌رسد بخشی از تفاهنامه فروردین ماه سال 1402 شهرداری تهران با دانشگاه تهران باشد، مربوط به ساخت و ساز در حریم تجهیزات پیش‌بینی هواشناسی در محدوده زمین‌های مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است.مدیران سازمان هواشناسی تهران می‌گویند اگر این ساخت و سازها انجام شود دیگر امکان پیش‌بینی هواشناسی دقیق در محدوده مرکزی تهران را نخواهند داشت.خبری که 28 فروردین ماه سال گذشته از سوی روابط عمومی شهرداری تهران منتشر شد، از امضای تفاهم‌نامه همکاری و مشارکت در ساخت و سرمایه‌گذاری برای احداث 7000 واحد مسکونی در اراضی متعلق به دانشگاه تهران برای تأمین مسکن اساتید جوان، اعضای هیأت علمی دانشگاه و کارمندان دانشگاه تهران بین محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران و علیرضا زاکانی شهردار تهران حکایت می‌کرد.

اما ماجرای ساخت و سازهای جدید دانشگاه تهران با مجوز شهرداری چیست؟ «قرار است 3 برج 25 طبقه که گفته می‌شود خوابگاه دانشجویان متأهل است در زمین‌های مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ساخته شود.»

خطر ایجاد خطا در پیش‌بینی‌های هواشناسی

مازیار غلامی، مدیرکل هواشناسی استان تهران به خبرآنلاین می‌گوید: ایستگاه هواشناسی دقیقاً در محیط مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است و 60 سال است که ما آمارها را از این‌ایستگاه به دست می‌آوریم و بعد ازایستگاه مهرآباد قدیمی‌ترین‌ایستگاه هواشناسی است ضمن آن که هم از نظر ملی و هم از نظر بین‌المللی دارای اهمیت است. از این بابت، سنجش و پایش این‌ایستگاه می‌تواند پیش‌بینی‌های دقیق‌تری از مخاطرات هواشناسی در مرکز شهر داشته باشد، چون تنها ایستگاه هواشناسی در میانه شهر تهران است.او ادامه می‌دهد: در پاییز سال گذشته زمزمه‌هایی شنیدم که در کنارایستگاه هواشناسی مؤسسه ژئوفیزیک قرار است ساختمانی بلند مرتبه ساخته شود. بعد از مدتی متوجه شدیم که قرار است 3 بلوک 25 طبقه ساخته شود. این ساخت و سازها چه ارتفاعی دارند و چه حائلی پشت‌ایستگاه ما ایجاد می‌کنند؟او متذکر می‌شود: این ساختمان‌ها مقابل تابش، باد و بارش را خواهد گرفت و وقتی اندازه‌گیری ما دچار خطا شود، پیش‌بینی ما دچار خطا می‌شود.غلامی یادآوری می‌کند: 8 بهمن سال گذشته، اولین نامه را به رئیس مرکز ژئوفیزیک تهران زدم و درخواست کردم در این ساخت و ساز استاندارهای سازمان هواشناسی رعایت شود. آن زمان هنوز هیچ اقدام عمرانی آغاز نشده بود. دو هفته بعد نامه‌ای از سوی رئیس سازمان هواشناسی کشور به رئیس دانشگاه تهران نامه‌ای‌زده شد اما بدون توجه به این نامه‌نگاری‌ها دانشگاه تهران اقدام به گودبرداری عمیق می‌کند. در این مدت نامه‌نگاری‌های زیادی انجام شده از مقامات استانی، مدیریت بحران تا بخش‌های مرتبط ملی که نامه‌نگاری‌هایی هم به شهردار و استاندار تهران شده است.

جابه‌جایی تجهیزات هواشناسی؟

رئیس سازمان هواشناسی استان تهران درپاسخ به این پرسش که امکان جا به جایی تجهیزات هواشناسی وجود دارد توضیح می‌دهد: این ایستگاه امکان جا به جایی ندارد، 60 سال است که داده‌های آن نقطه را جمع‌آوری می‌کند و اگر صد یا دویست متر آن را جا به جا کنیم با توجه به شیبی هم که این محدوده دارد، دیگر داده‌های آن نقطه نیست و باد، بارش و کمیت‌های دیگرش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. مثل این است که باید از 60 سال آمار چشم پوشی کنیم و به یک نقطه دیگر برویم و دوباره شروع به داده‌برداری کنیم. برای این 60 سال آمار هزینه‌های زیادی شده و تغییر مکان مرکز هواشناسی، هدر رفت بیت المال است. بر اساس این 60 سال می‌توانیم پیش‌بینی و پایش دقیق‌تری داشته باشیم و هشدارهای دقیق‌تری را صادر کنیم؛ ولی اگر به جای جدیدتری ببریم تا یک بازه زمانی باید داده‌برداری کنیم و اقلیم آن منطقه را دقیق بشناسیم و تا روی منطقه شناخت پیدا کنیم، زمان می‌برد.

صدور این پروانه خلاف قوانین است

امیرحسین عبدالله‌زاده؛ کارشناس ارشد شهرسازی درخصوص این که چه محدودیت‌هایی برای بلند مرتبه سازی در تهران وجود دارد، به خبرآنلاین می‌گوید:‌ بعد از ابلاغ طرح جامع شهر تهران، از میانه دهه 90 بلندمرتبه‌سازی در تهران تعریف و محدود می‌شود و طی آن شورای عالی معماری و شهرسازی در سال 1400 تصویب می‌کند که شهرداری تهران ضوابط و نقشه‌های جانمایی عرصه‌های مستعد بلندمرتبه‌سازی را به همراه جدول ضوابط به شورای عالی معماری و شهرسازی ارائه بدهد و ضوابط اولیه را نیز تاحدی مشخص می‌کند که بر اساس آن حداکثر تراکم ساختمانی 500 درصد و محدوده‌های آن نیز میانه‌های شهراست که اگر تبدیل به ساختمان بلندمرتبه شود، می‌بایست آن را در 10، 15 یا 20 و یا بالای 11 طبقه توزیع کنند.او ادامه می‌دهد: حداکثر تراکم ساختمانی 500 درصد در نظر گرفته شد و تاکنون هم ضوابط و نقشه‌های بلند مرتبه سازی جهت تصویب نهایی به شورای عالی معماری و شهرسازی ابلاغ نشده و بیش از ده مرتبه این موضوع به شهرداری تهران گوشزد شده است. به همین دلیل صدور پروانه بلندمرتبه‌سازی و تصویب این پرونده‌ها در کمیسیون ماده پنج، خلاف قوانین است و مادامی که ضوابط و پهنه‌ها به تصویب نرسد، دستور کار کمیسیون ماده 5 در بلند مرتبه‌سازی مشخص نخواهد بود.

به ادعای خودشان «اطلاعی نداشتند»

این کارشناس حوزه شهرسازی یادآوری می‌کند:‌ در دوره گذشته این ممنوعیت و محدودیت برای ساخت بیش از 11 طبقه لحاظ شد و موردی در سال‌های 96 تا 1400 بدون این که شورای عالی تصویب کند دیده نشد؛ اما از سال 1400 به بعد چون مدیران حوزه شهرسازی از خارج از شهرداری تهران و خارج از مدیریت شهری (و خارج از فهم اجرایی قوانین) وارد شهرداری تهران شدند و به ادعای خودشان «اطلاعی نداشتند»، فکر می‌کردند در کمیسیون ماده پنج محدودیتی در اعطای تراکم و بلندمرتبه‌سازی وجود ندارد و حتی ذهنیت و پرسش اشتباهی که داشتند این بود که «چرا تاکنون برای بلند مرتبه‌ای مجوز داده نشده؟» و شروع به اعطای مصوبات بلند مرتبه سازی کردند. آن‌ها حتی در شاذترین موضع‌گیری‌های گسترده و مکاتبات خود نیز ادعا داشتند که اصلاً کمیسیون ماده 5 یا بهتر بگوییم «کمیسیون ماده 5 قانون تأسیس شورایعالی معماری و شهرسازی ایران» از اساس زیر مجموعه شورایعالی معماری و شهرسازی ایران نیست.

عبدالله‌زاده اضافه می‌کند: افزون بر مجرای کمیسیون ماده 5، طی صورت‌جلساتی مثل قرارگاه جهادی مسکن – که هیچ محمل و بستر قانونی ندارد-، درون شهرداری و مدیریت ارشد حوزه شهرسازی تصمیم گرفت برای یکسری عرصه‌ها، مثل پادگان‌ها و اراضی نظامی و پرونده‌های خاص – که خاص بودن‌شان هم به تشخیص معاونت شهرسازی است و می‌توان گفت که عمدتاً بالای خط انقلاب و در مناطق مرفه‌نشین بود- تراکمی بیش از اندازه و طبقاتی بیش از 11 طبقه به آنان اعطا شود.او یادآوری می‌کند: از سال 1400 تا امروز بالغ بر 35 مصوبه کمیسیون ماده 5 بلند مرتبه سازی تصویب شده که صرفاً 20 پرونده آن به شورایعالی معماری و شهرسازی ارسال شده است. این 35 مصوبه بالغ بر 300 برج بلندمرتبه را شامل می‌شود. تا امروز مواردی که در زمان مهرداد بذرپاش در شورای عالی معماری و شهرسازی در خصوص بلندمرتبه‌ها تصویب شده، 19 پرونده است که در حدود صد برج با میانگین 14 طبقه را شامل می‌شود. این پرونده‌ها نیز عمدتاً مشکلات فنی بسیار اساسی از قبیل حریم گسل و مسیل و مالکیت داشته‌اند که جهت بررسی مجدد در دستور کار شورایعالی معماری و شهرسازی قرار دارد. البته اینها به صورت ضابطه تراکمی نوشته شده و با تحلیل و کمی‌سازی این مصوبات این آمار احصاء شده است و کم نمی‌دانم که خودشان مطلع هستند که این تعداد برج را جواز دادند یا خیر؟می‌گویند ساخت این 3 برج 25 طبقه متوقف شده اما به نظر نمی‌آید این گودهای عمیق زمان زیادی بلاتکلیف باقی بماند وباید دید یکی از قدیمی‌ترین ایستگاه‌های هواشناسی با 60 سال داده به نقطه صفر می‌رسد.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید