خشکی زمینها به عنوان یکی از پیامدهای مستقیم تغییرات اقلیمی، اکنون به یکی از بزرگترین چالشهای محیطزیستی و اقتصادی جهان تبدیل شده است. این پدیده، که زمینهای قابلکشت را به مناطق خشک و کمبازده تبدیل میکند، پیامدهای گستردهای بر امنیت غذایی، منابع آب و وضعیت اقتصادی جوامع بهویژه در مناطق آسیبپذیر دارد.
پدیده خشکی زمین، که بخش وسیعی از کره زمین را به مناطق خشک و کمبازده تبدیل کرده، یکی از پیامدهای آشکار و جدی تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی است. این تغییرات نهتنها محیطزیست را تحت تأثیر قرار داده، بلکه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی بزرگی را برای جوامع بشری ایجاد کرده است. افزایش خشکی زمینها تهدیدی جدی برای امنیت غذایی، منابع آب، تنوع زیستی و توسعه پایدار است و جوامع آسیبپذیر را بیش از پیش در معرض بحرانهای شدید قرار میدهد.
مطالعهای جدید نشان میدهد که در سه دهه گذشته، زمینهایی به وسعت یکسوم بزرگتر از هند بهطور دائمی خشک شدهاند. این یافتهها بر اهمیت فوری اقدامات جهانی برای مقابله با بحران خشکی زمین و مدیریت پایدار منابع تأکید میکند. در ادامه، نگاهی دقیقتر به ابعاد این پدیده، دلایل آن، پیامدها و راهحلهای ممکن خواهیم داشت.
ابعاد خشکی زمین: بحران در حال گسترش
مطالعات علمی نشان میدهد که در حال حاضر، حدود 40 درصد از خشکیهای زمین (بهجز قطب جنوب) به زمینهای خشک تبدیل شدهاند. این مناطق به دلیل کمبود بارندگی و شرایط نامناسب اقلیمی، برای کشاورزی و زندگی انسانها چالشهای بسیاری ایجاد کردهاند.
بر اساس گزارش گروه رابط علم و سیاست سازمان ملل (SPI)، حدود 75 درصد از زمینهای جهان در سه دهه گذشته خشکتر شدهاند و این تغییرات در بسیاری از مناطق دائمی به نظر میرسد. مناطق خشک به مناطقی اطلاق میشود که در آنها حدود 90 درصد بارندگی به دلیل تبخیر از بین میرود و تنها 10 درصد باقیمانده برای پوشش گیاهی استفاده میشود. این امر پیامدهای جدی برای کشاورزی، منابع آبی و امنیت غذایی در سراسر جهان دارد.
خشکی زمینها تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و معیشت جوامع بهویژه در کشورهای در حال توسعه داشته است. آفریقا، یکی از قارههایی که بیشترین آسیب را از این پدیده دیده، در بازه زمانی 1990 تا 2015 حدود 12 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به دلیل خشکی زمین از دست داده است. پیشبینیها نشان میدهد که این زیان تا سال 2030 به 16 درصد افزایش خواهد یافت.
در آسیا نیز پیامدهای مشابهی دیده میشود. این قاره ممکن است تا سال 2030 نزدیک به 7 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به دلیل خشکی زمین از دست بدهد. این تأثیرات نهتنها اقتصاد کشورها را تضعیف میکند، بلکه موجب افزایش فقر، ناامنی غذایی و مهاجرتهای اجباری میشود.
خشکی زمینها امنیت غذایی را به شدت تهدید میکند. کاهش رطوبت خاک و منابع آبی باعث کاهش بازدهی محصولات کشاورزی شده است. به عنوان مثال، پیشبینی میشود که عملکرد ذرت در کنیا تا سال 2050 به نصف کاهش یابد. چنین کاهشهایی نهتنها جوامع محلی را تحت فشار قرار میدهد، بلکه بر بازارهای جهانی غذا نیز تأثیرگذار خواهد بود.
علاوه بر این، خشکی زمینها به از دست رفتن تنوع زیستی منجر میشود. بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری که به شرایط خاص اقلیمی وابستهاند، با تغییرات ناگهانی زیستبومهای خود روبرو شده و در معرض خطر انقراض قرار دارند.
علل خشکی زمینها: ترکیبی از عوامل انسانی و اقلیمی
این پدیده بهطور مستقیم با تغییرات اقلیمی ناشی از انتشار گازهای گلخانهای مرتبط است. سوزاندن سوختهای فسیلی و افزایش گازهای گلخانهای در جو باعث افزایش دما و تغییر الگوهای بارندگی شده است.
علاوه بر تغییرات اقلیمی، فعالیتهای انسانی نیز نقش بزرگی در افزایش خشکی زمینها دارند. کشاورزی ناپایدار، استخراج بیش از حد منابع آبی، فرسایش خاک و تخریب پوشش گیاهی از جمله عواملی هستند که به تسریع این روند کمک کردهاند.
پیامدهای جهانی و ضرورت اقدام فوری
طبق گزارش SPI، اگر روند فعلی ادامه یابد، تا سال 2100 ممکن است تعداد افرادی که در زمینهای خشک زندگی میکنند، دو برابر شود. این موضوع به معنای فشار بیشتر بر منابع طبیعی، افزایش تنشهای اجتماعی و اقتصادی و تشدید بحرانهای انسانی خواهد بود.
برای اولین بار، یک نهاد علمی سازمان ملل هشدار داده است که سوزاندن سوختهای فسیلی و مدیریت نادرست منابع طبیعی میتواند منجر به خشکی دائمی زمینها در بسیاری از نقاط جهان شود. این پدیده میتواند به نقطه اوج بحرانهای زیستمحیطی و انسانی نزدیک شود.
راهحلها و اقدامات پیشنهادی
برای مقابله با خشکی زمینها، کارشناسان پیشنهاد میدهند که اقدامات فوری و جامع در سطح ملی و بینالمللی انجام شود:
کاهش انتشار گازهای گلخانهای: حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی میتواند نقش مهمی در کاهش تغییرات اقلیمی داشته باشد.
مدیریت پایدار منابع آب و خاک: استفاده از فناوریهای مدرن در کشاورزی، احیای جنگلها و تقویت پوشش گیاهی طبیعی از جمله راهکارهای مؤثر در حفظ منابع است.
آموزش و آگاهیبخشی: ایجاد آگاهی در میان جوامع و سیاستگذاران درباره اهمیت مقابله با بیابانزایی و حفظ منابع طبیعی ضروری است.
توافقهای بینالمللی: همکاری جهانی برای کاهش بیابانزایی و احیای مناطق آسیبدیده نیازمند تعهدات قوی و پایدار است.
چشمانداز جهانی و نقش دولتها
دولتها نقش حیاتی در اجرای این اقدامات دارند. به عنوان مثال، عربستان سعودی، یکی از خشکترین کشورهای جهان، با میزبانی کنفرانسهای بینالمللی تلاش میکند تا راهحلهایی برای توقف تخریب زمینها و احیای مناطق آسیبدیده پیدا کند. با این حال، برخی کشورها هنوز تمایلی به پرداختن به بحران آبوهوا و اثرات آن ندارند، که این موضوع میتواند تلاشهای جهانی را تضعیف کند.
به گزارش گاردین، خشکی زمینها، به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی و انسانی، تهدیدی جدی برای آینده زمین است. این پدیده تنها محدود به کشورهای آسیبپذیر نیست و اثرات آن بهصورت زنجیرهای بر تمامی کشورها تأثیر خواهد گذاشت.
برای مقابله با این بحران، نیازمند تعهد جدی جهانی و همکاری بینالمللی هستیم. کاهش انتشار گازهای گلخانهای، اجرای سیاستهای پایدار در کشاورزی و منابع آبی، و آموزش و آگاهیبخشی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند اثرات خشکی زمینها را کاهش داده و از بیابانزایی جلوگیری کنند. اکنون زمان اقدام است؛ چرا که آینده بشر به تصمیمات امروز ما بستگی دارد.
منبع:تجارت نیوز