خصوصی‌ها، بلاگردان دولتی‌ها!

0
18

کاظم سلیمی کارشناس اقتصادی: آزادسازی کامل قیمت‌ها و واگذاری مدیریت‌های شرکت‌های دولتی وخصولتی وابسته به بانک‌ها، نهاد رهبری و دولت خوب و ضروری ست ولیکن کسالت اقتصادی کشور ما در این است که با تعارض منافع آقایان شدنی نیست. چرا تأثیر عرضه و تقاضا در چنین بازار حساس و نابهنجاری در نظر گرفته نمی‌شود. در این مملکتی که حتی نانوا و مغازه دار و غیره به ناکارآمدی مسئولان واقفند با افزایش هزارتومان نرخ دلار آزاد سریعاً قیمتها توسط تولید کننده تا مغازه‌دار تغییر می‌کند وبه هر بهانه‌ای هر تهدید دولت را به یک فرصت تبدیل می‌کنند حذف ارز نیمایی و وصل پیله‌های دیگر همگی به فرصت‌هایی برای چپاول بیشتر مردم تبدیل خواهند شد.

آزادسازی کامل قیمت‌ها و واگذاری مدیریت‌های شرکت‌های دولتی وخصولتی وابسته به بانک‌ها، نهاد رهبری و دولت خوب و ضروری ست ولیکن کسالت اقتصادی کشور ما در این است که با تعارض منافع آقایان شدنی نیست. مشکل اصلی کشور ما که حتی قبل از انقلاب هم البته خیلی کمرنگتر وجود داشته این است که صاحبان قدرت (هر کسی به نحوی که در قدرت سیاسی حضور دارند) با صاحبان ثروت به عنوان شرکای اقتصادی دست به یکی شده‌اند و از روش‌های مختلف اعم از تسهیلات دولتی چند نرخی بودن ارز، چاپ پول بدون پشتوانه وامضاهای طلایی اعطای مجوز به خودشتن و به کار گماردگی افراد در جایگاه‌های مهم اقتصادی و تجاری هر کدام به بهانه‌ای کشور را می‌بلعند و اکثریت مطلق مردم هم حقوق بگیر و به نان شب محتاجند.

در اکثر کشورهای جهان سوم نهاد بروکراسی از نظام تاراج (spoil system) پیروی می‌کنند به همین خاطر بر سر کسب قدرت و به تبع آن کسب ثروت› تعارض منافع وجود دارد حتی اگر توان اصلاح هم وجود داشته باشد متعمداً تمایلی برای آن وجود ندارد› چون هر اصلاحی باعث از دست رفتن منافع گروهی می‌شود به همین دلیل افراد به شکلی مسالمت آمیز با هم کنار می‌آیند که در حال حاضر در کشور ما اخیراً به حالت وفاق ملی قلمداد می‌شود و توده‌های مردم هم که از این شرایط ارتزاق ندارند اغلب برای اینکه از قافله عقب نمانند به نوعی به فساد آلوده می‌شوند به زبان عامیانه برای گذراندن روزگار دست توی جیب همدیگر می‌کنند.در کشور ما بخش اعظم اقتصاد کشور (بیش از ۸۵ درصد) در دست شرکت‌های دولتی و شبه دولتی و خصولتی و غیره است اگر نظام قصد کند که حداقل به خاطر بقای خودش به اصلاح امور بپردازد و مسئولیت پذیری اجتماعی را ترویج دهد باید ابتدا از خودش شروع کند تا اعتماد مردم را جلب کند در غیر این صورت همه چیز در حد شعار باقی مانده وچه بسا اینکه مانده است.

نمی‌شود مجموعه‌ای که ۸۵ درصد سهم را دارد به اشتباهات خود ادامه دهد و از ۱۵ درصد انتظار داشته باشد مسئولیت تمامی مشکلات را به گردن گیرد، این مطلب به جمیع جهات اقتصادی و راهبردی کشور اعم از انرژی ‹آب و برق ‹ پرداخت مالیات سیطره دارد.باید کارها را به کاردان وکارشناس بسپارند تا بیش از این به کشور و مردم ظلم نشود. ایران در حال تمام شدن است.

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید