• حساب کاربری
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • RSS سایت
جمعه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۲۶:۰۸
نقش اقتصاد آنلاین
  • صفحه اصلی
  • ایران و جهان
  • اقتصادی
    • اقتصاد کلان
    • انرژی
    • بورس
    • بانک و بیمه
    • صمت
    • خودرو
    • مسکن
  • شهرستان
  • فناوری
  • جامعه
  • گردشگری
  • ورزشی
  • کافه کتاب
  • طنز
بدون نتیجه
نمایش تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • ایران و جهان
  • اقتصادی
    • اقتصاد کلان
    • انرژی
    • بورس
    • بانک و بیمه
    • صمت
    • خودرو
    • مسکن
  • شهرستان
  • فناوری
  • جامعه
  • گردشگری
  • ورزشی
  • کافه کتاب
  • طنز
بدون نتیجه
نمایش تمام نتایج
نقش اقتصاد آنلاین
بدون نتیجه
نمایش تمام نتایج
خانه یادداشت

در مکتب دکتر عالیخانی درس پانزدهم: واقع بینی

۲۷ بهمن ۱۴۰۳
در یادداشت
زمان مطالعه:1 دقیقه
0 0
0

سعید قصابیان: کارشناس اقتصادی: علینقی عالیخانی (98-1307) وزیر اقتصاد ایران 1در فاصله سالهای 48-1341 است. وی یکی از تکنوکرات های برجسته ایرانی ست که در دو دوره وزارت او، ایران به رشد اقتصادی 11.5 درصدی همزمان با نرخ تورم 2.6 درصدی دست یافت؛ عملکرد درخشانی که پس از او در هیچ دولتی تکرار نشد. به همین دلیل خاطرات او ارزش مطالعه دارد. خاطراتی که طی پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد به کوشش حبیب لاجوردی مصاحبه، جمع آوری و منتشر 2شده است.

در این سلسله یادداشتها تلاش شد برداشت هائی را از این کتاب که می‌تواند برای مدیران و مهندسان امروز مفید باشد در چند بخش بصورت دنباله دار بازنویسی شوند3.

این متن، آخرین شماره از سلسله یادداشت‌ها و برداشت‌ها از تجربیات ایشان است؛ اما قطعاً آخرین درس نیست.

درس امروز: واقع بینی

من وقتی که این تظاهرات در تهران دامنه پیدا کرد و تیراندازی در میدان ژاله شد برای تعطیلات تابستانی به اروپا رفته بودم و هنگامی که به کشور بازگشتم با حکومت نظامی و وضع متشنج غیرقابل تصوری روبرو شدم. البته از چند ماه پیش از آن بخاطر اتفاق‌های قم و یزد و تبریز و چند شهر دیگر می‌دانستم که مشکلاتی در پیش است. ولی ابداً تصور نمی‌کردم دامنه این مشکلات به چنین چیزی برسد و باید اقرار بکنم که آنچنان اعتقادی به قدرت شاه و دستگاه داشتم که مطمئن بودم خبر مهمی پیش نیامده و بنابر این دلیلی برای نگرانی نیست. دیگران هم مثل من بودند و معتقد بودند که شاید این درس عبرتی برای شاه بشود ولی اتفاق مهمی نیفتاده. تنها چیزی که نگران کننده بوده این بود که چند نفر از دوستان من می‌گفتند که شاه ضعف بخرج می‌دهد. از جمله در همان هفته اول با تیمسار پاکروان (رئیس سازمان امنیت) نهار خوردم و از او پرسیدم که علت این تشنجات چیست؟ و آن مرد که بسیار مؤدب بود و نهایت احترام را برای شاه قائل بود و همیشه هم خیلی ملایم حرف می‌زد با تعجب به من گفت اگر اعلیحضرت همایون از ضعف خودشان دست بردارند هیچ اتفاق مهمی رخ نداده. ولی خوب متاسفانه اعلیحضرت همایونی از ضعف خودشان دست برنداشتند و دامنه کار بالا گرفته و با این همه من هم مانند بسیاری از دست اندرکاران مغزم را قفل کرده بودم و حاضر نبودم قبول بکنم که اوضاع در حال دگرگونی است و آن ساختمانی که ما با آن عادت داشتیم پی‌هایش دارد سخت می‌لرزد و بزودی هم همه این ساختمان متلاشی خواهد شد و بر سر همه ما خراب می‌شود. در نتیجه مسائل را خیلی با خونسردی تلقی می‌کردم. بعد هم که کار خیلی بالاتر گرفت و وضع خطرناکتر شد حاضر نبودم از ایران خارج بشوم چون اگر چه برای مدتی رابطه سردی با شاه داشتم ولی خودم را جزو این دستگاه می‌دانستم و از نظر اخلاقی احساس دِینی را نسبت به اعلیحضرت می‌کردم و معتقد بودم من بسهم خودم باید خونسردی بخرج بدهم و سرمشق بدی برای دیگران نباشم و نباید بی جهت ایران را ترک بکنم. بهمین دلیل تا بیست و پنج دسامبر (هفتم دی) در ایران ماندم و اگر هم در آن تاریخ بیرون رفتم برای این بود که همسر و بچه‌های من در واشنگتن در انتظار من بودند و هنگامی هم که تهران را ترک کردم اگرچه از یکسو احساس می‌کردم دیگر به ایران برای مدت زیادی بر نخواهم گشت، اما از سوی دیگر حاضر نبودم این حرف را باور بکنم و در نتیجه با یک چمدان و سه لباس خانه خودم را ترک کردم.

در همین مدت دکتر نصر رئیس دفتر مخصوص شهبانو با من تماس گرفت و گفت که شهبانو جلساتی دارند و مایل هستند که من هم در آن شرکت بکنم. من در آن جلسه‌ها شرکت کردم. اما باید اقرار بکنم که به اندازه کافی ورزیدگی سیاسی نداشتم که اوضاع را بصورت صحیح تجزیه و تحلیل بکنم. اگر چه مسائل سیاسی زیاد می‌خواندم ولی این کافی نبود و نمی‌توانستم دورنمای روشنی را برای وضع ایران ترسیم بکنم. بقیه کسانی هم که آنجا بودند شبیه من، هیچکداممان این تجربه را نداشتیم. از تیمسار صفاری پیرمرد گرفته تا جمشید آموزگار یا رضا قطبی یا هوشنگ نهاوندی یا قرچه داغی همه اینها کسانی بودیم که جزء دستگاه بودیم و کار خودمان را کم و بیش بصورتی تکنوکرات انجام داده بودیم و هیچکدام ما مرد سیاسی نبودیم و در ضمن هم اگر کسانی مانند من و نهاوندی تحصیلاتمان در فرانسه بود و سرمان بوی قرمه سبزی می‌داد اما تجزیه و تحلیل سیاسی ما محدود بود. به این معنی که همه ما مطمئن بودیم شاه در آخرین دم عکس العمل شدیدی از خود نشان خواهد داد و بنابراین یک چیزهائی را حاضر نبودیم بصورتی که واقعاً وجود داشت بپذیریم. این برای من از نظر فلسفی درس بزرگی شده که برای اشخاصی که احیاناً خودشان را با هوش متوسط یا بالاتر از آن می‌دانند و تحصیلاتی کرده‌اند و خودشان را جزو روشنفکران هم می‌دانند می‌توانند در خیلی از چیزها کور باشند در حالیکه مردم معمولی واقعیت را آنچنان که هست می‌بینند. این داستان مرا یاد آن قصه هانس کریستین آندرسن درباره آن کلاهبرداری که می‌خواست برای شاه لباس بدوزد می‌اندازد که عاقبت آن شاه ساده لوح را لخت روانه خیابان کرد و تنها کسی که جرأت کرد فریاد بکند که این مرد لخت است یک کودکی بود که واقعیات را آنچنان که بود می‌دید نه آنچنان که در ذهن خودش تلاش می‌کرد تصور بکند. امیدوارم از این ببعد چشمم را بازتر بکنم و واقع بین‌تر باشم. در آن جلسات همه صحبت این را می‌کردیم که باید یک اصلاحاتی بشود روحیه مردم بهتر بشود ولی تمام حرفهائی که می‌زدیم پرت و پلا بود و همه آسپیرین هائی را پیشنهاد می‌کردیم که اگر یک سال پیش از آن انجام می‌دادیم بعنوان اصلاحات درخشان سیاسی ممکن بود تلقی بشود. ولی ما در شرایطی صحبت می‌کردیم که برای این حرفها دیر بود. مثلاً اینکه برای بنیاد پهلوی بجای شریف امامی باید مرد خوشنامی را گذاشت. یا اینکه زمین‌هایی را که والاحضرت غلامرضا در ساوه از وزارت منابع طبیعی گرفته بود و شروع به فروش آنها کرده بود باید به صاحبان اصلی آن زمینها پس داد. دیگر فرصتی برای اینگونه کارها نبود. در مورد دستگیری وزراء به اطلاع آنها رساندم که این کار تف سربالا بود و باعث تقویت روحیه مردم نخواهد شد ولی احساس می‌کردم که خارج از آن جلسات سطحی هفتگی، بعضی از این کسانی که در این جلسه عضو بودند افکار احمقانه‌ای را ارائه کردند و متأسفانه درباریان دستپاچه هم این حرفها را قبول کردند و بنابراین یک اشتباهات بسیار جبران ناپذیری انجام دادند و به این ترتیب این دوران کار ما در ایران خاتمه پیدا کرد.

درس آموخته: اشخاصی که احیاناً خودشان را با هوش متوسط یا بالاتر از آن می‌دانند و تحصیلاتی کرده‌اند و خودشان را جزو روشنفکران هم می‌دانند می‌توانند در خیلی از چیزها کور باشند در حالیکه مردم معمولی واقعیت را آنچنان که هست می‌بینند.

تگ ها: واقع بینی
مطلب قبلی

نمایش عشق و ارادت در پیش چشم جهانیان در طریق المهدی

مطلب بعدی

تبعات سنگین خاموشی بر اقتصاد ایران

روزنامه نقش اقتصاد

روزنامه نقش اقتصاد

مطلب بعدی

تبعات سنگین خاموشی بر اقتصاد ایران

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش ویژه

«نقش اقتصاد» از نحوه قیمت‌گذاری و تخصیص یارانه‌های انرژی گزارش می دهد عدالت حلقه مفقوده توزیع انرژی در کشور

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
0

محمد جواد خلیلی - در جهاني که منابع انرژي به‌عنوان يکي از ستون‌هاي اصلي توسعه اقتصادي و رفاه اجتماعي شناخته...

زنگ خطر تجارت خارجی

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
0

    درطول اين دو دهه تغيير در شرکاي اصلي رخ داده است؛ به طوري که چين و عراق به...

«نقش اقتصاد» در گزارشی به بازتعریف مسیرهای انتقال نفت در سایه تحریم‌ها پرداخت سکوت چین، نفت ایران را به ساحل می برد

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
0

محمد جواد خلیلی- در شرايطي که جهان همچنان با پيچيدگي‌هاي ناشي از تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ايران دست‌وپنجه نرم مي‌کند و تلاش‌هاي...

خسارت 37 میلیارد تومانی به ازای خروج هر نخبه از ایران؛ سایه سنگین خروج نخبگان برسر صنایع

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۹ خرداد ۱۴۰۴
0

تخمين يک يادداشت در نشريه فايننشال تايمز نشان مي‌دهد تعداد دانشجويان ايراني خارج از کشور به 110 هزار نفر رسيده...

«نقش اقتصاد»دلایل توقف توسعه صنعت سی ان‌جی در ایران را بررسی کرد فرصت های از دست رفته در صنعت سی ان‌جی

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۹ خرداد ۱۴۰۴
0

محمد جواد خلیلی- در حالي که جهان با شتاب به سوي استفاده از منابع انرژي پاک و پايدار حرکت مي‌کند...

قبلی بعدی

گفت و گو

آخرین اخبار

در گفتگوی «نقش اقتصاد» با یک کارشناس بررسی شد: تبعات معاملات تهاتری بر اقتصاد کشور

توسط روزنامه نقش اقتصاد
۱۳ خرداد ۱۴۰۴
0

هیوا زارعی:  بازار مسکن ايران در حال حاضر تحت تأثير ترکيبي از تورم بالا، رکود اقتصادي و بي‌ثباتي در سياست‌هاي...

«نقش اقتصاد» در گزارشی به عوامل سقوط رشد نفت و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران پرداخت حرکت اقتصاد ایران در مسیر ناهموار

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

در گفتگوی «نقش اقتصاد» با یک کارشناس، عوامل مؤثر بر نوسانات بازار املاک واکاوی شد ابتلای بازار مسکن  به سندرم تورم

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

«نقش اقتصاد» در گفتگو با یک کارشناس به بررسی ریشه‌های بحران مسکن در ایران پرداخت؛ انفجار قیمت مسکن با  احتکار و  انحصار

۹ خرداد ۱۴۰۴

مرتضی افقه در گفتگو با «نقش اقتصاد» مطرح کرد تشدید بحران اقتصادی با بی تدبیری در سیاست‌های جمعیتی

۵ خرداد ۱۴۰۴
قبلی بعدی

آخرین اخبار

در گفتگوی «نقش اقتصاد» با یک کارشناس بررسی شد: تبعات معاملات تهاتری بر اقتصاد کشور

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

«نقش اقتصاد» در گزارشی به عوامل سقوط رشد نفت و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران پرداخت حرکت اقتصاد ایران در مسیر ناهموار

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

موانع تحقق اقتصاد دریاپایه

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

در گفتگوی «نقش اقتصاد» با یک کارشناس، عوامل مؤثر بر نوسانات بازار املاک واکاوی شد ابتلای بازار مسکن  به سندرم تورم

۱۳ خرداد ۱۴۰۴

«نقش اقتصاد» از نحوه قیمت‌گذاری و تخصیص یارانه‌های انرژی گزارش می دهد عدالت حلقه مفقوده توزیع انرژی در کشور

۱۳ خرداد ۱۴۰۴
قبلی بعدی
نقش اقتصاد آنلاین

پایگاه تحلیلی – خبری نقش اقتصاد آنلاین از سال 1395 فعالیت خود را آغاز کرده و همواره در جهت اطلاع رسانی در حوزه های مختلف بالاخص بخش اقتصادی در تلاش است.

دسترسی سریع

  • تماس با ما
  • درباره ما
  • استعلام کارت سوخت
  • نرخ ارز و طلا
  • استعلام خلافی خودرو
  • سابقه بیمه
  • ارز دیجیتال

مجوزها

تمامی حقوق متعلق به نقش اقتصاد آنلاین می باشد

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

ورود
بدون نتیجه
نمایش تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • ایران و جهان
  • اقتصادی
    • اقتصاد کلان
    • انرژی
    • بورس
    • بانک و بیمه
    • صمت
    • خودرو
    • مسکن
  • شهرستان
  • فناوری
  • جامعه
  • گردشگری
  • ورزشی
  • کافه کتاب
  • طنز

تمامی حقوق متعلق به نقش اقتصاد آنلاین می باشد

به نسخه موبایل بروید