بازار سرمایه در چند ماه اخیر، به زیر ارزش ذاتی خود رسیده و اصطلاحاً ارزان شده بود. براساس روشهای مختلف ارزشگذاری، شرکتها در نقاط ارزندهای قرارگرفتهاند و P/E آینده نگر بسیاری از شرکتهای بازار به 5 و زیر 5 رسیده است. این در حالی است که هنوز اثر افزایش نرخ ارز، به 50 هزار تومان در صورتهای مالی شرکتها لحاظ نشده و اگر اینها را اعمال کنیم، قاعدتاً P/E ها بسیار پایینتر هم خواهند آمد.
رشد حدود 15 درصدی بازار در روزهای گذشته، ناشی از ارزانی زیادی است که در بازار سرمایه اتفاق افتاده است: با توجه به بررسی تاریخی بازار سرمایه و مقایسه آن با سایر بازارها، نه فقط در ایران، بلکه در دنیا، همواره بازدهی بازار سرمایه از سایر بازارها بیشتر بوده است. به این علت که شرکتها در بازار سرمایه مولد هستند و از دو محل سود تقسیمی شرکت و همچنین تغییرات قیمتی، بازدهی میدهند. در این ارزانی بازار، حتی در شرکتهای کوچک نیز کلی P/E با رقم چهار داشتیم؛ چه برسد به شرکتهای بزرگ، در سابقه پانزده ساله حضورم در بازار سرمایه، این میزان شرکت ارزان و P/E پایین ندیدهام! نمیتوانم بگویم خریداران این روزها فقط نوسان گیران یا احتمالاً شرکتهای دولتی با هدف بهبود وضعیت بازار بودهاند که به سمت خرید در بازار روی آوردهاند.
در شرایط فعلی، اگر خارج از بازار، شرکتی تأسیس شود و چندسال از فعالیت آن بگذرد و به سودآوری برسد؛ سپس وارد بازار سرمایه شود، ضرر میکند؛ چرا که بازار سرمایه، ارزانتر از بهای تمام شده، آن را قیمت گذاری خواهد کرد. اکثر شرکتها چنین شرایطی دارند. مثلاً با حدود 40 هزارمیلیارد تومان یک نیروگاه تأسیس میشود اما در بازار سرمایه با حدود 6 هزارمیلیارد تومان معامله انجام میشود. این مساله درخصوص دیگر شرکتهای تولیدی دیگر نیز وجود دارد. این شرایط، تمایل برای سرمایه گذاری جدید را سرکوب میکند.
درباره چشم انداز وضعیت بازار و امکان جبران ضرر سرمایه گذاران در ماههای گذشته میتوان گفت با اینکه حجم معاملات، میزان استقبال از بازار را نشان میدهد، اما این رقم در نهایت یک معلول است و نمیتواند شاخصی برای ارزیابی ارزندگی بازار باشد. به نظر میرسد برای تداوم روند صعودی در بازار، باید حجم معاملات بیش از حدود 7 هزار میلیارد تومان باشد. این رقم بالایی نیست و میتوان به آن رسید.برای اینکه اتفاقات سال 99 تکرار نشود سازمان بورس باید نسبت به حفظ روند متعادل نقدینگی در بازار سرمایه حساس باشددر آن دوره، در ازای ورود این سرمایه به بازار بورس، خروجیهایی در قالب عرضههای اولیه و فروش شرکتهای حقوقی بزرگ، تعریف نشد. این شرایط باعث شد قمیت ها در سال 99 حباب زیادی گرفت. سال گذشته در شرایطی برعکس، شاهد فراری دادن مردم از بازار سرمایه با اظهارنظرهای نسنجیدهای توسط بعضی مقامات دولتی بودیم.این اتفاقات کوتاه مدت است و نمیتواند دائمی باشد ممکن است دوباره بازار منفی شود، اما در هر حال، پیشنهادم این است که سهامداران صبوری کنند. سهامداران در بازار سرمایه در بلندمدت برنده هستند؛ هرچند به دلایل مختلف نوسانهایی وجود دارد. نباید به بازار سرمایه، به عنوان محلی برای سفته بازی و یا اصطلاحاً قمار کردن و مبتنی بر بخت و اقبال نگاه کرد.
دولت باید در تصمیمات خود محتاطانه پیش رود و با فرموله کردن اقتصاد، به پیش بینی پذیرکردن آن کمک کند؛ چرا که نمیشود هر روز برای شرکتها یک تصمیم گرفت و آنها را سورپرایز کرد! دولت نباید در هر شرایطی بازار سرمایه را بالا ببرد، بازار باید راه خود را برود، اما تصمیماتی که مسئولین میگیرند، گاه راه را برای بازار مشخص میکند. تصمیمهای یک شبه، نااطمینانی ایجاد میکند و این باعث میشود بازار راه منفی برود. یا وقتی ورودی و خروجیهای سنگین نقدینگی از سوی سازمان بورس ایجاد میشود، راه به بازار نشان داده میشود، که بالا برود یا پایین بیاید. برای اینکه بازار حالت عادی داشته باشد، سازمان بورس باید نسبت به کاهش حجم معاملات مقداری حساس باشد. اگر فقط همین را رعایت کنند و نقدشوندگی بازار حفظ شود، شرایط طبیعی پیش میرود.