در سال 1387 قانونی با عنوان قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن داشتیم که در سال 1400 قانون جهش تولید مسکن به عنوان قانون مکمل آن تصویب شد. در این قوانین ما 2 مسئله اصلی داریم که یکی افزایش کمیت تولید مسکن (جهش تولید مسکن) و دوم مدیریت عرضه و تقاضای مسکن و کاهش قیمت ساخت مسکن به نحوی است که باعث میشود، دهکهای کم برخوردار و ضعیف جامعه نیز بتوانند صاحب مسکن بشوند. بنابراین قوانین از یک طرف باید نظام تامین مالی این طرح متناسب با تولید سالیانه 1 میلیون مسکن و ساخت 4 میلیون واحد مسکونی در 4 سال برنامهریزی و حمایت و پشتیبانی شود و از سوی دیگر در بحث فناوریهای تولید و مدیریت ساخت و نهادههای تولید نیز باید تحولاتی اتفاق بیفتد که علاوه بر تحقق کمیت در ساخت مسکن قیمت تمام شده و قیمت فروش متناسب با دهکهای ضعیف و متوسط جامعه باشد، بنابر این نهضت کاهش قیمت تمام شده امری لازم و ضروری است. ما در اصل 31 قانون اساسی در بحث مسکن اقشار نیازمند مثل کارگران حتما باید در ساخت و تولید مسکن فعالیتهایی انجام دهیم و این اقدامات باید به گونه ای باشد، که این اقشار کم درآمد نیز بتوانند صاحب خانه شوند. به همین دلیل برای حمایت از دهک های پایین جامعه در ساخت مسکن، دولت زمین را در قالب طرح اجاره 99 ساله زمین به مردم عرضه می کند که با این طرح، قیمت زمین عملاً از قیمت مسکن حذف شده و یا در طول زمان طولانی قابل پرداخت شده است. موضوع دیگر بحث نیروی کار در ساخت و تولید مسکن است که در ایران این هزینه نسبتاً ارزان است. موضوع سوم بحث مدیریت ساخت توسط سازندگان و انبوه سازان است که با استفاده از فناوریهای نوین و روشهای نوین مدیریتی باید هزینههای ساخت مسکن نیز مدیریت شود. موضوع چهارم بحث مجوزهای ساخت مسکن و حقوق دولتی است که مواردی مثل بیمه، مالیات، و هزینههای مجوزهای و پروانههای ساخت را شامل میشود که در این موارد نیز در قانون تخفیفات خاصی را مقرر نموده است.
موضوع پنجم نیز بحث مصالح ساختمانی است که بخش مهم آن هزینههای فولاد و سیمان است که اولا مواد اولیه این مصالح از انفال است و در تولید و عرضه نیز از یارانه های مستقیم و پنهان حمل و نقل و یارانههای انرژی برخوردار است و در صورت مدیریت بهینه این بخش نیز موجب کاهش هزینههای خرید مصالح ساختمانی برای سازنده و مصرف کننده نهایی فراهم میشود.