شهری به اسم نوگالس توی مرز مشترک بین ایالات متحده و مکزیک، وجود داره که بین این دو کشور تقسیم شده. مردمی که توی قسمت نوگالس آریزونا زندگی می‌کنن، نسبت‌به مردم جنوبی شهر، استانداردهای زندگی قوی‌تری دارن. توی این منطقه، امکانات درمانی و تحصیلی بهتری در دسترسه؛ همچنین سطح جرم‌وجنایت کمتره و میانگین درآمد متوسط افراد سه‌برابر بیشتره. تاحالا شده با شنیدن همچین خبری بگی چی باعث این تفاوت شده؟
به‌عقیده‌ی خیلی از مردم جبر جغرافیایی بیشترین تاثیر رو داشته و می‌تونه این نابرابری رو توجیه کنه؛ اما از نظر خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند، این عقیده اصلا توجیه خوبی نیست. وضعیت مالی و اقتصادی، امکانات رفاهی یا درصد وقوع جرم و جنایت هیچ ربطی به حاصل‌خیزی خاک یا سردی و گرمی هوا نداره. فقط هم نظریه‌ی جغرافیایی نیست که مردم به اشتباه اون رو مقصر می‌دونن.
خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند به ما از پیچیدگی زندگی الانِ انسان نسبت به دوران قبل میگه؛ این خلاصه کتاب سعی داره به سوال اساسی همه‌ی مردم که میگن چرا بعضی کشورها مثل کره‌ی جنوبی و روزبه‌روز درحال پیشرفت هستن ولی کشورهایی مثل مالی روزبه‌روز فقیرتر میشن و سقوط می‌کنن.
دارون عاجم‌اوغلو و جیمز رابینسون تو خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند، دلایلی مثل آب و هوا، جغرافیا، فرهنگ و منابع طبیعی رو مقصر اصلی تقسیم شدن جامعه به دو دسته‌ی فقیر و غنی نمی‌دونن؛ درعوض اونا موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت هستن رو عامل پیشرفت یا سقوط اقتصادی می‌دونن. اقتصاد مشخصه‌ای هست که سطح زندگی تو یه کشور رو تعیین می‌کنه و رضایت افرادی که تو این وضعیت زندگی می‌کنن، سیاست رو تعریف می‌کنه. اکثرا مشکلات و بحران‌های اقتصادی تو جهان ریشه‌ی انقلاب‌ها بوده و دولت‌هایی که تونستن رفاه رو برای ملت‌هاشون تامین کنن، مدت زمانی رو آروم و بی‌دغدغه سپری کردن.
خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند چشم‌اندازهای مختلفی رو بررسی می‌کنه، چراکه همین چشم‌اندازها سقوط یا پیشرفت یه ملت رو تعیین می‌کنه. سعادت و فقر ملت‌ها یه سرنوشت ازپیش تعیین‌شده نیست که بشه براساس جغرافیا یا فرهنگ، اون رو پیش‌گویی کرد. درواقع اصلی‌ترین دلیلی که باعث می‌شه بعضی از کشورها عملکرد بهتری داشته باشن، چشم‌انداز نهادهای اون کشوره. این چشم‌اندازها توی طول یه دوره‌ی تاریخی و معمولا طی چند قرن شکل می‌گیرن.
خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند قاطعانه روی این عقیده پافشاری می‌کنه که این نهادهای سیاسی و اقتصادی ساخته‌ی دست ملت هستن که موفقیت و پیشرفت اقتصادی یا برعکس، فقدان اون رو می‌سازن؛ این ذات نهادهاست که سعادت یه کشور رو تعیین می‌کنه؛ می‌شه نهادهای کشورهای ضعیف‌تر رو هدف قرار داد و با تلاش زیاد، نهادها رو به سمت مشارکتی‌شدن پیش برد و چرخه‌ی فقر رو توی این کشورها شکست.
خلاصه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند نحوه‌ی نگاه و درک تو نسبت به جهان تغییر میده.
