احمد فيروزي مطرح کرد
تمايل آمريکا به افزايش روابط تجاري با ايران
سمیه رسولی روزنامه نگار: گروه اقتصادي: روابط تجاري ايران و اتحاديه اروپا و آمريکا در دهه اخير با فراز و نشيب زيادي مواجه بوده است. صادرات نفت خام به کشورهاي اروپايي به شدت از تحريمهاي تجاري و اقتصادي ايران توسط آمريکا، تأثير گرفت به نحوي که در دو سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ به دليل شروع […]
سمیه رسولی روزنامه نگار: گروه اقتصادي: روابط تجاري ايران و اتحاديه اروپا و آمريکا در دهه اخير با فراز و نشيب زيادي مواجه بوده است. صادرات نفت خام به کشورهاي اروپايي به شدت از تحريمهاي تجاري و اقتصادي ايران توسط آمريکا، تأثير گرفت به نحوي که در دو سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ به دليل شروع و تشديد تحريمها، حتي به صفر نيز رسيد. همچنين بالا بودن تعرفههاي گمرکي اتحاديه اروپا، مانعي براي صادرات محصولات غيرنفتي ايران شد. از طرف ديگر، اتحاديه اروپا در واردات بسياري از محصولات اساسي کشاورزي و ديگر کالاها، به عنوان يک واسطه عمل ميکند؛ در صورتيکه بخش قابل توجهي از کالاهاي وارداتي ايران از اتحاديه اروپا را ميتوان از ديگر کشورهاي جهان وارد کرد.با اين حال بررسي روند صادرات و واردات ايران با کشورهاي اتحاديه اروپا، حاکي از آن است که اين تجارت دوجانبه طي سالهاي اخير، محدود به صادرات نفت خام از سوي ايران و واردات ماشينآلات و مکملهاي دارويي و قطعات خودرو بوده است. اين در حالي است که کشورهاي اروپايي در واردات بخش قابل توجهي از محصولات اساسي کشاورزي و برخي ديگر از کالاهاي موردنياز ايران، نقش واسطهاي ايفا ميکنند.به علاوه صادرات غيرنفتي ايران نيز منحصر به محصولات کشاورزي و مواد اوليه و خام بوده است و همين مواد اوليه پس از فرآوري، به عنوان کالاهاي وارداتي از اتحاديه اروپا، مجدداً وارد کشور ميشوند. از سوي ديگر، صادرات نفتي ايران نيز همواره متأثر از سياست بوده است؛ به طوري که با شروع تحريمهاي آمريکا، صادرات نفت به کشورهاي اروپايي به شدت پايين آمده، تا جايي که در دو سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ هيچ صادرات نفتي به اتحاديه اروپا صورت نگرفت.در همين رابطه با احمد فيروزي سرپرست اداره کل اروپا و آمريکا سازمان توسعه تجارت ايران به گفتوگو نشستيم تا آخرين وضعيت روابط تجاري ايران و دو قاره آمريکا و اروپا را مورد ارزيابي قرار دهيم.
آقاي فيروزي لطفاً بفرمائيد در حال حاضر رابطه اقتصادي و تجاري ايران (به ويژه از نظر آماري) با قارههاي اروپا و آمريکا به چه صورتي است؟
چارچوب تعاملي سياست و اقتصاد و تأثيرپذيري اين دو حوزه از يکديگر، روند کلي اقتصاد به طور عام و تجارت را به طور خاص مشخص ميکند. روند تجارت ما با دو قاره آمريکا و اروپا نيز از اين قاعده مستثني نيست. وضعيت تجارت ما با قاره آمريکا و اروپا به دو دليل بايد از همديگر تفکيک شوند؛ دليل سياسي و بعد مسافت.
در وجه سياسي سياستهاي استکباري و تحريمهاي ظالمانه و غيرقانوني آمريکا فضا را براي شکلدهي به روند تجارت امن و پايدار مابين ايران و غرب دچار چالش کرده است. با اين وجود مناقشه بر سر برنامه صلحآميز هستهاي منجر به قطع روابط ما با قدرتهاي اقتصادي اروپايي نشده و اين کشورها تمايل خود براي تجارت با ايران را همواره حفظ کردهاند.
از لحاظ بعد مسافت هم ميتوان گفت نزديکي قاره اروپا به ما و امکان دسترسي به آن از طريق کريدورهاي زميني وضعيت بسيار متفاوتي را شکل ميدهد، در مقايسه با قاره آمريکايي که هيچگونه دسترسي زميني به آن نداريم و تجارت دريايي با آن هم به دليل زياد بودن بعد مسافت امر آساني نيست. همين امر به طور سنتي در گسترش تجارت ما با اروپا و در عين حال ضعف تجارت ما با قاره آمريکا مؤثر است. با اين وجود کشورهاي آمريکاي لاتين در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران جايگاه ويژهاي داشتهاند و با نگاه جديدي که دولت سيزدهم به احياي روابط اقتصادي و تجاري با اين منطقه دارد، در سازمان توسعه تجارت برنامههاي مشخصي براي دستيابي به اين هدف طراحي شده و در حال اجرا ميباشد که در ادامه مصاحبه به تفصيل ذکر خواهم کرد.
از نظر آماري، رابطه ما با اين مناطق چگونه است؟
از نگاه آماري به طور کلي يک چالش وجود دارد و آن هم کافي نبودن استناد به آمارهاي رسمي است. بديهي است که در شرايط تحريم، حتي در صورت دسترسي، امکان انتشار دادههاي دقيق از حجم تبادلات تجاري به بسياري از کشورها وجود ندارد؛ به طور مثال حجم عمدهاي از صادرات ما به کشورهاي اروپايي از طريق ترکيه و امارات و عمان و برخي مقاصد ديگر انجام ميشود پس در آمار تجارت مستقيم ايران و کشور هدف نيز ثبت نميشود. اين چالش در خصوص مقاصد صادراتي ما با کشورهاي قاره آمريکا از جمله برزيل نيز وجود دارد.
با اين توضيح، در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۲ صادرات ما به کشورهاي منتخب اروپايي ۳۲۴ ميليون دلار و به قاره آمريکا ۲۹ ميليون دلار بوده است.
در همين بازه زماني حجم واردات ما از کشورهاي منتخب اروپايي ۳ ميليارد و ۷۶۰ ميليون دلار بوده، در حالي که واردات ما در همين بازه زماني از قاره آمريکا ۴۶۷ ميليون دلار بوده است.
گروههاي کالايي عمده صادراتي ما به کشورهاي منتخب قاره اروپا در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۲ شامل مواد اوليه پليمري، دارو، گاز LPG، زعفران، فروآلياژها و گروههاي کالايي عمده وارداتي از اين کشورها نيز شامل ساير ماشينآلات و تجهيزات مورد استفاده در خطوط توليد صنعتي، ذرت، دارو، صنايع تبديلي، تجهيزات پزشکي و دانه روغني است.
در رابطه با قاره آمريکا نيز، گروههاي کالايي عمده صادراتي در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۲ شامل خودرو و ماشين آلات، پسته، تجهيزات برقي و مخابراتي و فرش دستباف و گروههاي کالايي عمده وارداتي نيز شامل صنايع تبديلي، محصولات حيواني و صنايع وابسته، ذرت و دارو است.
رايزن بازرگاني و مرکز تجاري در اين کشورها داريم؟
در راستاي سياست توسعه روابط تجاري با کشورهاي آمريکاي لاتين و حوزه درياي کارائيب، از سال ۱۴۰۱ در برزيل، ونزوئلا و نيکاراگوئه مراکز تجاري ايران با مجوز سازمان توسعه تجارت و توسط بخش خصوصي داير شده است. همچنين به زودي رايزن بازرگاني ايران در برزيل مستقر خواهد شد و کشور بعدي ونزوئلا است که تلاش ميکنيم در سال ۱۴۰۲ فرآيند انتخاب و اعزام رايزن به اين کشور نيز انجام شود.
در حوزه اروپا، سياست سازمان توسعه همکاري با کشورهايي است که متمايل به همکاري در شرايط فعلي هستند و بر اين اساس و با توجه به تقاضاي بخش خصوصي، در کشورهاي لهستان، مجارستان، بوسني هرزگوين، نروژ و اسلووني مراکز تجاري ايران ايجاد شد.
در بخش رايزن بازرگاني نيز به زودي نماينده سازمان در صربستان مستقر خواهد شد و کشورهاي هدف بعدي لهستان و مجارستان هستند.
با کدام کشورها در اين بخش تجارت آزاد و يا تعرفه ترجيحي داريم و يا خواهيم داشت؟
ما با کشور کوبا موافقتنامه تجارت ترجيحي داريم. همچنين سال ۸۳ با ونزوئلا سند موافقتنامه تجارت آزاد به امضا طرفين رسيده و در حال مذاکره بر سر ضمائم براي احياي آن هستيم. کشورهاي ديگري مانند نيکاراگوئه و برزيل هم در حال بررسي و مذاکره براي انعقاد موافقتنامه تجاري هستيم.
در حوزه اروپا ما داراي يک موافقتنامه تجارت آزاد با کشور بوسني هستيم. همچنين اقدامات لازم از جمله اخذ مجوزهاي مربوطه به منظور عقد موافقتنامه تجارت آزاد ميان ايران و صربستان صورت پذيرفته و در مرحله مذاکره است.
امکان برقراري چنين طرحهايي در ديگر کشورهاي اروپايي و آمريکايي وجود دارد؟
در مورد کشورهاي ديگر نيز ما آمادگي همکاريهاي گسترده تجاري را داريم و هيچ گاه از طرف ايران محدوديتي وجود نداشته است.
در صورتي که تجارت آزاد و يا تعرفه ترجيحي به صورت گسترده به کار گرفته شود، وضعيت مبادلات تجاري با اين منطقه تا چه اندازه رشد ميکند؟
هرچند عوارض و تعرفههاي گمرکي بسياري از کشورهاي هدف صادراتي ما زياد نيست اما انعقاد قراردادهاي تجارت آزاد و ترجيحي با کشورهاي حوزه آمريکا و اروپا قطعاً در ميزان رشد تجارت مؤثر خواهد بود. شاهد اين امر درخواستهاي فراوان تجار ايراني براي احيا و انعقاد موافقتنامه تجارت ترجيحي و آزاد از جمله با ونزوئلا و صربستان است.
اصليترين موانع و مشکلات توسعه تجارت با اين منطقه چيست؟
اصليترين موانع موجود بر سر راه توسعه تجارت با کشورهاي حوزه قاره آمريکا را ميتوان نبود زيرساختهاي لازم از جمله خطوط مستقيم هوايي و دريايي دانست. موانع بانکي و نقل و انتقال پول، خدمات بعد از فروش، هزينههاي بالاي بازاريابي، سفر و حضور تجار در آن کشورها، عدم تعريف خطوط اعتباري از ديگر موانع موجود در اين زمينه است. لذا در سازمان توسعه تجارت به دنبال ارائه راه حل و مشوقها و تسهيلات مورد نياز براي رفع اين چالشها هستيم.پيگيري راه اندازي کشتيراني و پرواز مستقيم بين ايران و ونزوئلا، ارائه خدمات بازاريابي توسط مراکز تجاري، ارائه مشوق براي حضور شرکتها در نمايشگاهها و برگزاري رويدادهاي شناخت بازار کشورهاي هدف بخشي از اين اقدامات است که در طول يک سال گذشته اجرا شده است.
به موضوع مبادلات مالي، اشاره کرديد؛ لطفاً بفرمائيد در حال حاضر مبادلات بانکي و پولي ايران با کشورهاي منطقه اروپا و آمريکا در چه وضعيتي قرار دارد؟
در حال حاضر عليرغم محدوديتها، تجار و فعالان اقتصادي روشهاي متنوعي براي انتقال پول استفاده ميکنند. با اين وجود سازمان توسعه تجارت در تعامل با دستگاههاي متولي از جمله بانک مرکزي روشهايي را تعريف کرده و در حال حاضر بخشي از تبادلات مالي از اين کانالها در حال انجام است.
رقباي آسيايي و عربي ما در اين منطقه چه کشورهايي هستند و عملکردشان چگونه است؟
بزرگترين رقباي ما در قاره آمريکا چين و ترکيه هستند که با وجود اينکه اين کشورها نيز فاصله زيادي از اين قاره دارند، اما بسيار موفقتر عمل کردهاند. در اين دو کشور همه روزه پروازهاي منظم به اکثر شهرهاي مهم قاره آمريکا انجام ميشود. خطوط کشتيراني منظم و حمايت و مشوقهاي دولتي از تجارت خارجي نيز عوامل مؤثر ديگر در اين زمينه هستند.
عملکرد کشورهاي عربي در حوزه تجارت با قاره آمريکا به استثناي چند کشور معدود از جمله امارات متحده عربي و عربستان سعودي که زير ساختها و انگيزههاي دو طرفه لازم در اين روابط تجاري را دارا هستند، چندان مساعد نيست.
در مورد اروپا هم ميتوان گفت هر چند رقباي عمدهاي همچون ترکيه و چين در اين منطقه وجود دارند، اما عمده موانعي که مانع توسعه تجارت ما با اروپا ميشود، چالشهاي تجارت مستقيم با اين کشورهاست که منجر کاهش رقابت پذيري با ساير رقبا ميشود. عليرغم اين موانع، مزيتهاي مطلق و نسبي که برخي از محصولات و خدمات شرکتهاي ايراني دارند موجب شده جريان تجارت همچنان برقرار بوده و صادرات غيرنفتي کشور در سال ۱۴۰۱ به بالاترين ميزان خود در سالهاي پس از انقلاب برسد.
ظرفيت تجارت ايران با کشورهاي منطقه مذکور چقدر است؟
بر اساس دادههاي مرکز بينالمللي تجارت اندازه بازار کل قاره آمريکا در سال ۲۰۲۲ بيش از ۵ تريليون دلار بوده است. اين مقدار براي قاره اروپا بيش از ۸ تريليون دلار برآورد شده است. با اين حال براي يک جهش معنادار در تبادلات تجاري، به جز ارزيابي ظرفيت بازارهاي هدف، نيازمند ارتقا زيرساختهاي صادراتي مانند حمل و نقل و لجستيک، در اولويت قرار دادن صادرات کالاهاي با ارزش افزوده بالاتر مانند محصولات و خدمات دانش بنيان، کمک به ارتقا سطح آمادگي صادرات بنگاههاي توليدي، توسعه تجارت ديجيتال با استفاده از پلتفرمهاي منطقهاي و جهاني و مواردي از اين دست هستيم.
در صورت کاهش تحريمها، آينده روابط را چگونه پيش بيني ميکنيد؟
کاهش تحريمها هزينه دسترسي تجار ايراني به بازار آمريکا را کاهش خواهد داد و پيش نياز بهره مندي از فرصتهاي آتي احتمالي، حضور پيش دستانه و تمرکز بر بازارهاي اين منطقه با يک نگاه و رويکرد ميان و بلند مدت از همين امروز است.
از سوي ديگر با توجه به دسترسي زميني و دريايي راحتتر ما و قاره اروپا به هم و همچنين تمايل اروپا براي تجارت با ايران در صورتي که تحريمها مرتفع شود، بدون ترديد قاره اروپا همچون گذشته يکي از شريکان عمده تجاري ما در دو وجه صادرات و واردات خواهد بود، چرا که ظرفيت بسيار بالايي از سوي دو طرف براي تأمين نياز بازارهاي همديگر وجود دارد. از صادرات مواد اوليه و اساسي همچون نفت تا محصولات پالايشگاهي و پتروشيمي از جانب ما گرفته تا واردات تکنولوژيهاي متنوع روز همچون خودروسازي و صنايع هوايي و… از طرف اروپايي.
آيا کشورهاي منطقه اروپا و آمريکا هم تمايلي به افزايش روابط تجاري با ايران دارند؟
بله اين تمايل به طور وضوح در ملاقاتهاي انجام شده با سياستمداران و تجار کشورهاي اروپايي و قاره آمريکا مطرح شده و حضور فعالان اقتصادي اين کشورها در رويدادهاي نمايشگاهي ايران مانند ايران اکسپو که در ارديبهشت سال جاري برگزار شد و ساير نمايشگاههاي تخصصي به عنوان غرفه دار يا بازديدکننده شاهد اين مدعاست.