حمیدرضا اناری روزنامه نگار: بورس تهران در حالی بدترین روزهای خود را سپری میکند که سازمان بورس ردیف اول تماشاچیان را به خود اختصاص داده و بیتفاوت نسبت به سرنوشت سهامداران، از سپردهگذاریهای کوچک و محدود صندوق توسعه ملی در بازار سرمایه تا پایان سال خبر میدهد و مدعی حمایت از کیان بازار سرمایه است! این در حالی است که شتاب خروج پول حقیقی از بازار افزایش یافته و بورس تهران را به کما فرستاده است.
نفس بورس تهران به شماره افتاده است و حالا در رکودیترین روزهای خود به سر میبرد. ارزش معاملات خرد مدتهاست در سطح سه هزار میلیارد تومان در جا میزند و حجم معاملات خرد هم عموماً در همان سطح پنج میلیارد برگه سهم مانده است.
این روند سبب شده است خروج پول حقیقی از بازار سهام به یک جریان دائمی غیرقابل کنترل تبدیل شود و دیگر خروجهای 1000 میلیارد تومانی، خبر دست اول بازار سرمایه نباشد. این آشی است که دولت از اردیبهشتماه امسال برای بازار سرمایه پخت و روندی نزولی را رقم زد که تا کنون هرگز متوقف نشده است.
چالشهای 5 ماهه بازار سرمایه و سکوت سازمان بورس
طی پنج ماه اخیر، مدیران سازمان بورس بهعنوان متولیان بازار سرمایه تنها به مصاحبه و گفتوگوهای رسانهای بسنده کرده و حتی در برخی موارد تهدیدکننده مانند غائله بورس کالا، در نهایت کوتاه آمدهاند و میدان را به دولت تمامیتخواه سیزدهم واگذار کردهاند.
طی بیش از پنج ماه گذشته، بورس تهران چالشهایی نظیر نرخ خوراک پتروشیمیها، نوسانگیری حقوقیها، نرخ ارز برای واردات مواد اولیه مورد نیاز خودروسازان و جنجال بر سر خروج فولاد و سیمان از بورس کالا را پشت سر گذاشت و هر بار ضربهای تازه را از دولت دریافت کرد. تنها در هفته دولت بود که بورس تهران چند روزی را سبزپوش سپری کرد اما با پایان آن هفته، روزهای سبز بورس هم به انتها رسید.
طی این مدت، سازمان بورس تنها در مورد نرخ خوراک پتروشیمیها، آنهم پس از یک دوره پنهانکاری طولانی و تحت فشار صاحبان صنایع و اهالی بازار سرمایه به وظیفه خود در قبال بازار عمل کرد و در برابر تصمیم دولت ایستاد. در دیگر موارد، سازمان بورس یا سکوت کرده یا در موردی مانند خروج فولاد و سیمان از بورس کالا، در نهایت عقبنشینی کرده و به درخواست وزارتخانه ورشکسته بذرپاش تن داده است.
حالا بیش از سه هفته است که بازارهای ایران تحت تأثیر جنگ غزه قرار گرفته و نوسانی شدهاند. این نوسانات که در بازارهای ارز و طلا افزایشی بوده، در بازار سهام به شدت کاهنده بوده و باعث آب رفتن سهام سرمایهگذاران شده است. تنها در روز گذشته بیش از 1400 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد که نشان میدهد اعتماد سرمایهگذاران وفادار این بازار هم طی این مدت به باد رفته است.
حمایتهای پوشالی
در این میان اما در حالی که بورس تهران رسماً به کما رفته و معدود معاملات آن نیز با عنوان فرصت خروج و فرار ایجاد میشود، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از تزریق 6000 میلیارد تومان پول صندوق توسعه به بازار سرمایه آن هم تا پایان سال خبر داده است! این در حالی است که بازار سهام طی هفتههای اخیز به طور میانگین هر هفته بیش از 1000 میلیارد تومان پول حقیقی از دست داده است!
در همین حال اعلام شد که دیروز صندوق توسعه ملی 400 میلیارد تومان پول به بازار سرمایه تزریق میکند. این در حالی بود که دیروز 1400 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شد و دیروز هم بازار سهام شاهد فرار 270 میلیارد تومانی حقیقیها بود.
سازمان بورس در حالی سناریوی تکراری مانور رسانهای درباره واریز مبالغ اندک را دوباره به نمایش درآورده که به گفته تحلیلگران، بازار سرمایه از مواردی چون نرخ بهره بانکی بالا، عدم ثبات در سیاستهای اقتصادی دولت، دستاندازی دولت به منافع شرکتها و سکوت سازمان بورس در برابر این موارد، بهعنوان دلایل اصلی از بین رفتن اعتماد عمومی و کمای بورس نام میبرند.
مشکل اصلی بورس جای دیگری است
علی احمدی، کارشناس بازار سرمایه هیجان ناشی از تنش جنگ را زودگذر دانسته و مشکل اصلی بورس را نرخ بالای سود بانکی معرفی کرده است. به گفته او نرخ بالای سود بانکی از مواردی است که موجب شده در شرایط رکودی اقتصاد بخشی از سرمایه و نقدینگی به سمت بانکها رفته و آنجا پارک شود.
احمدی معتقد است با کمشدن نرخ سود بانکی بخشی از این نقدینگی به سمت بورس حرکت خواهد کرد. او همچنین قیمت سهام شرکتها را ارزنده دانسته و به تسنیم گفته است: همواره سرمایهگذاری در بورس با دید میان و بلندمدت، سود مناسبی نصیب سرمایه گذاران کرده و باید با مشورت، تحلیل و بررسی اقدام به خرید و سرمایهگذاری در سهام کرد.
بازارهای پول و بدهی؛ رقیب بازارهای موازی
باید اشاره داشت در حالی که بازار سهام شاهد خروج روزانه صدها میلیارد تومانی پول حقیقیهاست اما صندوقهای درآمد ثابت عموماً ورود پول حقیقی ثبت میکنند. ماهیت صندوقهای درآمد ثابت نیز سرمایهگذاری در بازارهایی غیر از بازار سهام است و سهام شرکتها کمترین میزان از سبد سرمایهگذاری این صندوقها را به خود اختصاص میدهند. به این ترتیب به نظر میرسد نقدینگی بازار سهام به سمت بازار پول روانه شده است.
در همین حال نمیتوان از بازار بدهی نیز غافل شد. بازار بدهی در نیمه نخست سال، محل تسویه اوراق سررسیدشده بوده و با تصمیم جدید دولت قرار است تا پایان سال نیز اوراق مالی جدید را در بازار عرضه کند.
به این ترتیب بیم آن میرود که اندک نقدینگی موجود در بازار سهام، به تدریج به سمت بازارهای بدهی و پول که کمریسکتر هستند و سود تضمینی دارند، کوچ کند. این در حالی است که متولیان بازار سرمایه دست روی دست گذاشتهاند و صدای سکوت آنها، بازار را برداشته است.