محصولاتي که به صورت کنترل شده به بورس عرضه مي شوند
صنايع پايين دستي قرباني پتروشيمي ها
بسیم لاله روزنامه نگار: در حالي که بورس کالا با هدف شفافيت و قيمتگذاري واقعي ايجاد شد، اما برخي واحدها مانند پتروشيميها همزمان با سياستهاي ناقص اقتصادي دولت و اوضاع آشفته اقتصادي براي کسب منافع بيشتر محصولات خود را کنترلشده به بورس عرضه ميکنند. اتفاقي که صنايع پايين دستي را تا مرز ورشکستگي رسانده است. […]
بسیم لاله روزنامه نگار: در حالي که بورس کالا با هدف شفافيت و قيمتگذاري واقعي ايجاد شد، اما برخي واحدها مانند پتروشيميها همزمان با سياستهاي ناقص اقتصادي دولت و اوضاع آشفته اقتصادي براي کسب منافع بيشتر محصولات خود را کنترلشده به بورس عرضه ميکنند. اتفاقي که صنايع پايين دستي را تا مرز ورشکستگي رسانده است.
چندسالي است که با توجه به سياستهاي اجراشده توسط دولتها، صنايع پايين دستي در گرو پتروشيميها درآمدهاند.
بورس کالا که عمدتاً در آن مواد اوليه عرضه ميشود با هدف شفافيت و مشخص شدن قيمت توسط مکانيسم بازار ايجاد شد. اما در سالهاي اخير کاهش ارزش پول کشور و بازار چندنرخي ارز باعث شد که اين شاخصها ديگر اهميت نداشته باشند.
برخي کالاها بهويژه در حوزه پتروشيمي گرچه روي کاغذ خصوصي هستند، اما در اصل با دريافت ارز دولتي به دنبال فروش محصولات خود يعني صادرات بودند. زيرا سود بيشتري نصيب آنها ميشد. اما در داخل افرادي که با محاسبه قيمت مواد اوليه ارزان مانند پليپروپلين و پلياتيلن در صنايع پايين دستي سرمايهگذاري کرده بودند، حالا تمام سرمايه خود را در خطر ميبينند.
چراکه موادي وجود نداشت تا محصول توليد کنند يا اگر هم عرضه ميشد قيمت آن بالاتر از حدي بود که آنها در طرح توجيهي ساخت کارخانه خود محاسبه کرده باشند.
مهدي نجار، عضو اتاق بازرگاني ايران، در گفتگو با تجارتنيوز با انتقاد از روند تخصيص کالا و عرضه آن در بورس گفت: در بسياري از حوزههاي اقتصادي کشور ثبات سياستگذاري وجود ندارد. در صنايع پايين دستي گاز و پتروشيمي نيز هنوز يک برنامه مدون و مشخص براي عرضه مواد اوليه وجود ندارد که توليدکنندگان بر آن اساس بتوانند براي حضور در بازارهاي صادراتي و حتي توسعه کسبوکار برنامهريزي کنند.
وي ادامه داد: وضعيت توليد در کشور به مرحلهاي رسيده که هر چقدر مواد اوليه بيشتر به واردات وابسته باشد، برنامهريزي براي کار کردن آسانتر است تا اينکه داخلي باشد. کالايي که ۶۰ مواد اوليه آن از چين وارد شود مدير آن ميتواند فاز دو و سه کارخانه خود را بهراحتي اجرا کند و همزمان سراغ صادرات هم برود؛ اما بدترين حالت اين است که تمام مواد اوليه داخلي باشد و توسط پتروشيميها تأمين شود. آنگاه حتي نميتوان براي حقوق و هزينههاي کارخانه برنامهريزي کرد؛ حال چه برسد براي توسعه صادرات!
او تصريح کرد: نمونه شاخص آن مشکلاتي است که براي محاسبه نرخ ارز پتروشيميها وجود داشت. برخي اصرار داشتند ارز تخصيصي با نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان محاسبه شود بدون آنکه تبعات آن را بررسي کنند؛ نتيجه اين شد که قاچاق معکوس اتفاق افتاد و محمولههاي چندصد تني پليپروپلين و پلياتيلن از کشور خارج شد. در بورس کالا هم قيمتهاي عجيب و نجومي براي فروش داده ميشود. حتي گاهي قيمت بورس کالا از قيمت فوب خليج فارس بالاتر ميرود. يعني اگر واردات ارزانتر از خريد از بورس کالا تمام ميشود.
اين فعال صنعتي اضافه کرد: اين يک واقعيت است که توليد برخي کالاها مانند پليپروپلين پاسخگوي نياز داخلي نيست و بايد واردات جايگزين آن شود. اگر واردات تسهيل شود بسياري از تخلفات ديگر رخ نميدهد. براي مثال وقتي عرضه محصولات بر مبناي ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ توماني لغو شد، به طور طبيعي تقاضا کاهش پيدا کرد؛ زيرا جذابيت آن براي فروش در بازار آزاد يا قاچاق کم شده بود، اما همزمان پتروشيميها هم عرضه در بورس کالا را کاهش دادند تا قيمتها افزايشي نشود. اين روند بر خلاف شفافيت و قيمتگذاري بر اساس سيستم بازار است.
عضو انجمن توليدکنندگان چسب يادآور شد: طي ششماهه اول سال رکود در صنعت تاثيرگذار بود. شامخ اتاق بازرگاني و بانک مرکزي نيز اين وضعيت را تائيد ميکند. اما موضوع اين است که ساير مولفههاي اقتصادي به اندازه تورم که مهمترين عامل رکود است تغيير پيدا نکرده است. به طور مثال کاهش ارزش پول ملي به اندازه تورم نيست. اين يعني سرکوب نرخ ارز؛ اين عامل باعث ميشود که صادرات به مشکل بخورد و همزمان بحث تعهد صادراتي مطرح ميشود که شرايط را سختتر ميکند.
نجار در پايان خاطرنشان کرد: به نظر ميرسد براي رهايي از اين وضعيت و رونق توليد و اقتصاد کشور تغيير برخي سياستها مانند انقباض مالي بانک مرکزي و تغيير رويه در سياست خارجي کشور است. تجربه اين سالها نشان داده که اقتصاد و رفاه مردم بشدت به اين دو عامل بستگي دارد و تا تغييري در اين حوزه رخ ندهد بهبود اوضاع صورت نخواهد گرفت.