نعیم نوربخش روزنامه نگار و مترجم: به تازگی خبری منتشر شده است مبنی بر این که شرکت نفتی شورون آمریکا به انعقاد قراردادی 15 ساله برای تحویل محمولههای الانجی به اتحادیه اروپا نزدیک است. این خبر در حالی منتشر میشود که میدانیم اخیراً شرکتهای انرژی اروپایی سه قرارداد بلندمدت مشابه دیگر نیز با قطر یعنی بزرگترین صادرکننده الانجی در جهان امضا کردهاند. در طول سال گذشته تنها آلمان اقدام به احداث سه پایانه شناور واردات الانجی نمود و هماکنون سه پروژه دیگر نیز از همین نوع در دست احداث دارد. اتحادیه اروپا که در سال جاری به نخستین خریدار الانجی از آمریکا تبدیل شده است تازگیها مدعی شده بود که تمام تأسیسات ذخیرهسازی در این قاره صددرصد تکمیل شدهاند.
با تمام اینها اروپا هنوز مهیای زمستان نیست. به نظر میرسد که این قاره برای هدف بلندمدت کنار گذاشتن سوختهای فسیلی نیز از آمادگی لازم برخوردار نیست. رسانهها این ماه گزارش دادند که اتحادیه اروپا به دنبال تکمیل شدن ظرفیت تأسیسات ذخیرهسازی الانجی خود قصد دارد در داخل خاک اوکراین نیز به ذخیرهسازی گاز بپردازد. اکنون تقریباً 30 کشتی حامل الانجی در مسیر بنادر اروپایی هستند و انتظار میرود تا پایان ماه جاری محمولههای خود را تحویل دهند. در بین این کشتیها سه شناور روسی نیز قرار دارند که به رغم ادعای اروپا مبنی بر قطع وابستگی به منابع انرژی روسیه، حامل محمولههای الانجی به مقصد اروپا میباشند.
همه اینها حکایت از این دارد که تلاشهای اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی کشورهای عضو به منابع هیدروکربنی تاکنون نتایج ثمربخشی به بار نیاورده است. این در حالی است که کشورهای اروپایی سرمایهگذاری سنگینی روی توسعه ظرفیت تولید برق خورشیدی و بادی کردهاند. با وجود این اروپا تمام همت خود را به خرج داده است تا بتواند گاز کافی برای تضمین تأمین برق و گرمای مورد نیاز در فصل زمستان ذخیرهسازی کند. هرچند مدعی نیز هستند که ظرفیت تأسیسات ذخیرهسازی تکمیل است.
مسأله ذخیرهسازی گاز در اروپا وضعیت جالبی دارد. در حال حاضر میزان ذخیرهسازی به حد نصابی تاریخی رسیده است. البته این خبر خوبی برای اروپاییهاست اما یک نکته ظریف وجود دارد: حتی تکمیل صددرصدی ظرفیت موجود نمیتواند تضمینی برای عرضه بینقصان در سرتاسر فصل زمستان باشد و به همین دلیل این همه محمولههای الانجی در ماه جاری و احتمالاً ماههای آتی راهی اروپا هستند. این مشکل که از آن دست مشکلاتی تلقی میشود که به راحتی قابل حلوفصل نیستند از آنجا برمیآید که هیچ کدام از کشورهای عضو اتحادیه اروپا دارای ظرفیت ذخیرهسازی کافی برای پوشش صددرصدی تقاضای داخلی خود در تمام فصل سرما نیست. به همین دلیل با وجود تکمیل شدن ظرفیت تأسیسات ذخیرهسازی، واردات گاز همچنان ادامه دارد.
از این رو با وجود خطر آسیب ناشی از جنگ و احتمال هدررفت ذخایر، اتحادیه اروپا خود را ناچار دیده است که به ذخیرهسازی گاز در خاک اوکراین بپردازد. و باز به همین دلیل است که شرکتهای شل، انی و توتال در ماه گذشته همگی قراردادهای بلندمدتی با قطر امضا کردند. محدودیت ظرفیت ذخیرهسازی و فقدان امکان تولید داخلی نیز دلیل دیگری است که باوجود اطمینان از داشتن ذخایر کافی برای تأمین مصارف در طول زمستان، نهاد ناظر بر بازار برق در آلمان بر لزوم کنترل مصرف برای حصول اطمینان کافی بابت تأمین احتیاجات در زمستان تأکید کرده است.
هر چقدر گاز در ذخایر موجود باشد و هر چقدر محمولههای جدید در راه باشند احتمال محدود کردن مصرف بر قوت خود باقی است. دلیل آن نیز وجود فشار تقاضا در بازار جهانی الانجی میباشد. عامل اصلی این تنش در بازار نیز رو آوردن اروپا به الانجی برای جایگزینی 100 میلیارد متر مکعب گازی است که از طریق خطوط لوله روسیه تأمین میشده است. شاید اعلام بینیازی اتحادیه اروپا به گاز وارداتی از روسیه که در سال گذشته به عمل آمد کمی عجولانه بوده است. از آن عجولانه و ناپختهتر ادعای برخی نهادهای اروپایی بود که میگفتند اروپا میتواند با تکیه بر ظرفیت تولید برق بادی، خورشیدی، اتمی و آبی و کمی هیدروژنی تمام نیازهای خود به انرژی را حتی بدون مصرف گاز تأمین کند.
روشنترین نشانه مبنی بر پوچ بودن این ادعاها قراردادهای 27 سالهای است که اروپاییها با قطر منعقد کردهاند. این قراردادها موجب میشود اروپا از اهداف اقلیمی وضعشده برای سال 2050 تخطی کند. اما شرکتهایی که قراردادهای یادشده را منعقد کردهاند به خوبی واقف هستند که یک دنیا فرق وجود دارد میان آنچه به آن دل بسته شده است و آنچه در واقعیت قابل تحقق میباشد و بینیازی کامل از گاز چیزی است که بعید به نظر میرسد.
در عین حال شاید اروپا در سایه جاهطلبیهای خود بیش از حد محکمکاری کرده باشد. یک اندیشکده طرفدار گذار به انرژی پاک در این خصوص معتقد است که اروپا بیش از نیازی که دارد تأسیسات ذخیرهسازی الانجی را توسعه داده است. این اندیشکده در گزارش اخیر خود آورده است که بر ظرفیت واردات الانجی از ابتدای سال 2022 به میزان 36.5 میلیارد متر مکعب افزوده شده است و این در حالی است که مصرف گاز از ابتدای سال 2023 تنها 4.8 میلیارد متر مکعب بالا رفته است. البته این غیر از جهش 46.2 میلیارد متر مکعبی سال 2022 میباشد. این ظرفیت قرار است در ادامه تا سال 2030 به 406 میلیارد متر مکعب برسد اما پیشبینی میشود که مجموع تقاضا در این سال به 400 میلیارد متر مکعب کاهش پیدا کند.
البته باید یادآوری کرد که به خصوص وقتی نوبت به تعیین میزان مصرف در فصول مختلف میرسد، پیشبینیها لزوماً به واقعیت تبدیل نمیشوند اما این امر نیز معقول است که فرض کنیم بهای بالای الانجی یک مانع طبیعی برای افزایش تقاضا در اروپا خواهد بود. افسوس که همین بهای بازار است که میتواند رشد اقتصادی را تضعیف کند یعنی هدفی که به اقتصادی بودن و مطمئن بودن دسترسی به منابع انرژی بستگی دارد و این چالشی است که در دو سال گذشته اروپا بیوقفه با آن درگیر بوده است.
منبع: اویل پرایس