post

شاهین شایان آرانی کارشناس ارشد بازار سرمایه

بورس؛ پر ریسک و کم عمق

بازارهاي سرمايه‌اي مثل بازار سرمايه کشور ما و کشورهاي در حال توسعه، به دليل اينکه عمق و تنوع بالايي ندارند (منظور از عمق يعني چرخش مالي بالا نسبت به ارزش کل) شرايط متفاوتي دارند. بازارهاي پيشرفته در شاخص «عمق» معمولاً يک به يک است. يعني در طول يک سال کل ارزش بازار يک بار دست […]

تاریخ انتشار: 23 آبان 1402 - 11:31
کد خبر: 13930

بازارهاي سرمايه‌اي مثل بازار سرمايه کشور ما و کشورهاي در حال توسعه، به دليل اينکه عمق و تنوع بالايي ندارند (منظور از عمق يعني چرخش مالي بالا نسبت به ارزش کل) شرايط متفاوتي دارند. بازارهاي پيشرفته در شاخص «عمق» معمولاً يک به يک است. يعني در طول يک سال کل ارزش بازار يک بار دست به دست مي‌چرخد. اين عمق متوسط بازارها را نشان مي‌دهد. در بازار ما اين نسبت خيلي پايين‌تر از يک است؛ يعني اين نشان مي‌دهد که عمق بورس خيلي بالا نيست و مي‌توان نتيجه گرفت که نقدينگي يا چرخش معاملات به نسبت کل ارزش معاملات پايين است.چنين بازاري فقط در کشور ما هم نيست. بازار سرمايه در خيلي از کشورهاي در حال توسعه هم اين‌گونه است. بنابراين چون عمق بورس پايين است و در عين حال تنوع بازار ما محدود و تعداد شرکت‌هاي پذيرفته‌شده و صنايع مختلف به‌طور نسبي محدود است، شرايط ما هم متفاوت است.هر چند در قياس با بعضي کشورهاي ديگر وضعيت عمق بورس ما بهتر است، اما وقتي مي‌گويم عمق نسبتاً پايين است، معنايش اين است که با يک حجم کوچکي در بازار مي‌توان نوسانات قيمت خيلي بالايي ايجاد کرد. چون اگر حجم معاملات زياد باشد هرچقدر هم بخواهيم در بازار بخريم يا بفروشيم آن سوي معامله کسي حضور دارد، ولي اگر کسي نباشد وقتي با يک حجم بالا وارد بازار بشويم- چه بخواهيم بخريم و چه بخواهيم بفروشيم- مي‌توان قيمت را به شدت تحت تأثير قرار داد و اين باعث ايجاد نوسانات شديد در بازار مي‌شود و بازار دستخوش بازي قرار مي‌گيرد. اين خطر عدم داشتن عمق در بازار است. وقتي هم تنوع در بازار نباشد ما نمي‌توانيم ريسک‌مان را متنوع کنيم و کاهش دهيم، بنابراين بازار يک ريسک بالاتري نسبت به جاهاي ديگر دارد. با توجه به اين دو پارامتر بورس ما دو ويژگي دارد که خيلي از کشورهاي در حال توسعه ديگر هم دارند؛ اول اينکه نقدينگي آن پايين است و قيمت‌ها مي‌توانند به راحتي دستخوش بازي قرار بگيرند و ديگر اينکه ريسک آن بالاست، چون نمي‌توان در آن تنوع ايجاد کرد. ما با رگولاتور و کسي که مسوول نظارت بر اين بازار است با اين پديده مواجه هستيم، حالا چه بايد کرد؟ ايده‌آل اين است که يک برنامه و استراتژي نوشته شود که تنوع در بازار ايجاد شود و عمق را هم زياد کرد که به نظر مي‌رسد مسوولان سعي‌شان بر انجام اين اقدام است، اما تا به آن نقطه ايده‌آل برسيم، بازار مي‌تواند دستخوش بازي قرار بگيرد. به همين دليل بايد از مکانيزيم‌هايي استفاده کنيم که اجازه ندهيم تا بازار دستخوش بازي قرار بگيرد. در دولت قبل به گونه‌اي با اين بازار برخورد کردند که انگار اين بازار براي کشورهاي پيشرفته است و اجازه دادند که هر کسي هرجور مي‌خواهد بفروشد و بخرد. غافل از اينکه آن وضعيت ناپايدار و خطرناک بود و عده‌اي سود و عده زيادي هم ضرر کردند. الان به نظرم آنچه در حال رخ دادن است به دليل تجربه تلخ دو، سه سال گذشته روند معقولي است. مسوولان نظارت بر بازار با توجه به دو محدوديت «عمق» و «تنوع» به نوعي از بازيگران بازار يعني حقوقي‌ها يا ذي‌نفعان بازار به نوعي خواسته و هماهنگ کرده‌اند تا جايي که مي‌توانند روي سهم‌هايي که خودشان نفع دارند بازارسازي کنند. بنابراين منافع سرمايه‌گذار ايجاب مي‌کند که قيمت‌ها از حدي بالاتر و پايين‌تر نرود. مثل بانک مرکزي که روي ارز بازارسازي انجام مي‌دهد، در بازار سرمايه‌ها هم اين اقدام مي‌شود و اتفاق غيرعادي نيست و در خيلي از کشورها هم رخ مي‌دهد. نمي‌توان بازار را به کلي رها کرد و گفت عرضه و تقاضا خودش تعيين کند.زماني مي‌توان اين کار را کرد که عمق بسيار بالا و تنوع زياد باشد، اما در حال حاضر حقوقي‌ها به‌گونه‌اي عمل مي‌کنند که بازه قيمت‌ها در محدوده خاصي بمانند.

 










ارسال دیدگاه

< / End-->