بورس؛ پر ریسک و کم عمق

0
47

بازارهای سرمایه‌ای مثل بازار سرمایه کشور ما و کشورهای در حال توسعه، به دلیل اینکه عمق و تنوع بالایی ندارند (منظور از عمق یعنی چرخش مالی بالا نسبت به ارزش کل) شرایط متفاوتی دارند. بازارهای پیشرفته در شاخص «عمق» معمولاً یک به یک است. یعنی در طول یک سال کل ارزش بازار یک بار دست به دست می‌چرخد. این عمق متوسط بازارها را نشان می‌دهد. در بازار ما این نسبت خیلی پایین‌تر از یک است؛ یعنی این نشان می‌دهد که عمق بورس خیلی بالا نیست و می‌توان نتیجه گرفت که نقدینگی یا چرخش معاملات به نسبت کل ارزش معاملات پایین است.چنین بازاری فقط در کشور ما هم نیست. بازار سرمایه در خیلی از کشورهای در حال توسعه هم این‌گونه است. بنابراین چون عمق بورس پایین است و در عین حال تنوع بازار ما محدود و تعداد شرکت‌های پذیرفته‌شده و صنایع مختلف به‌طور نسبی محدود است، شرایط ما هم متفاوت است.هر چند در قیاس با بعضی کشورهای دیگر وضعیت عمق بورس ما بهتر است، اما وقتی می‌گویم عمق نسبتاً پایین است، معنایش این است که با یک حجم کوچکی در بازار می‌توان نوسانات قیمت خیلی بالایی ایجاد کرد. چون اگر حجم معاملات زیاد باشد هرچقدر هم بخواهیم در بازار بخریم یا بفروشیم آن سوی معامله کسی حضور دارد، ولی اگر کسی نباشد وقتی با یک حجم بالا وارد بازار بشویم- چه بخواهیم بخریم و چه بخواهیم بفروشیم- می‌توان قیمت را به شدت تحت تأثیر قرار داد و این باعث ایجاد نوسانات شدید در بازار می‌شود و بازار دستخوش بازی قرار می‌گیرد. این خطر عدم داشتن عمق در بازار است. وقتی هم تنوع در بازار نباشد ما نمی‌توانیم ریسک‌مان را متنوع کنیم و کاهش دهیم، بنابراین بازار یک ریسک بالاتری نسبت به جاهای دیگر دارد. با توجه به این دو پارامتر بورس ما دو ویژگی دارد که خیلی از کشورهای در حال توسعه دیگر هم دارند؛ اول اینکه نقدینگی آن پایین است و قیمت‌ها می‌توانند به راحتی دستخوش بازی قرار بگیرند و دیگر اینکه ریسک آن بالاست، چون نمی‌توان در آن تنوع ایجاد کرد. ما با رگولاتور و کسی که مسوول نظارت بر این بازار است با این پدیده مواجه هستیم، حالا چه باید کرد؟ ایده‌آل این است که یک برنامه و استراتژی نوشته شود که تنوع در بازار ایجاد شود و عمق را هم زیاد کرد که به نظر می‌رسد مسوولان سعی‌شان بر انجام این اقدام است، اما تا به آن نقطه ایده‌آل برسیم، بازار می‌تواند دستخوش بازی قرار بگیرد. به همین دلیل باید از مکانیزیم‌هایی استفاده کنیم که اجازه ندهیم تا بازار دستخوش بازی قرار بگیرد. در دولت قبل به گونه‌ای با این بازار برخورد کردند که انگار این بازار برای کشورهای پیشرفته است و اجازه دادند که هر کسی هرجور می‌خواهد بفروشد و بخرد. غافل از اینکه آن وضعیت ناپایدار و خطرناک بود و عده‌ای سود و عده زیادی هم ضرر کردند. الان به نظرم آنچه در حال رخ دادن است به دلیل تجربه تلخ دو، سه سال گذشته روند معقولی است. مسوولان نظارت بر بازار با توجه به دو محدودیت «عمق» و «تنوع» به نوعی از بازیگران بازار یعنی حقوقی‌ها یا ذی‌نفعان بازار به نوعی خواسته و هماهنگ کرده‌اند تا جایی که می‌توانند روی سهم‌هایی که خودشان نفع دارند بازارسازی کنند. بنابراین منافع سرمایه‌گذار ایجاب می‌کند که قیمت‌ها از حدی بالاتر و پایین‌تر نرود. مثل بانک مرکزی که روی ارز بازارسازی انجام می‌دهد، در بازار سرمایه‌ها هم این اقدام می‌شود و اتفاق غیرعادی نیست و در خیلی از کشورها هم رخ می‌دهد. نمی‌توان بازار را به کلی رها کرد و گفت عرضه و تقاضا خودش تعیین کند.زمانی می‌توان این کار را کرد که عمق بسیار بالا و تنوع زیاد باشد، اما در حال حاضر حقوقی‌ها به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که بازه قیمت‌ها در محدوده خاصی بمانند.

 

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید