مهمترین عامل ناترازی و افت تولید گاز در کشور فنی و عدم سرمایهگذاری لازم است. اما در مورد اینکه چرا ما به این سرعت به افت تولید رسیدیم قبلاً مباحثی مطرح بود و آن اینکه نوع تقسیمبندی فازهای پارسجنوبی منجر به این افت تولید شده، اما در مورد تائید این مدعا باید بیشتر بررسی شود. به هرحال معمولاً در مخازن نفت و گاز افت تولید داریم و باید با فعالیتها و اقدامات صیانتی و برداشت از مخازن تاحدی زمان افت تولید را به تأخیر بیندازیم تا زمان را طولانیتری برداشت بیشتری داشته باشیم.
نکته مهم اینکه باید سرمایهگذاری انجام میشده و باتوجه به ذخایر گازی که داریم دیگر میادین جایگزین میشد و این افت تولید با استفاده از توسعه میادین جدید جبران میشد، هر سال که سرمایهگذاری برای توسعه میادین جدید گازی به تأخیر بیفتد وضع بدتر میشود، این موضوع قابل پیشبینی بود و حداقل در 4 سال گذشته آن را تجربه کردیم ولی عملاً تولید جدیدی که بتواند افت تولید را جبران و افزایش تقاضا را پوشش دهد وجود نداشته است، اکنون اگر برنامه مدونی تنظیم نشود این داستان ادامهدار خواهد بود.
مهمترین راهکار سرمایهگذاری در بخش توسعه و بخشی نیز سرمایهگذاری روی پروژههای صرفهجویی انرژی است که تقاضا را کنترل کند و یا به نوعی تقاضا را کاهش دهیم تا منجر به تراز در تولید و مصرف گاز شود، بنابراین دوپروژه صرفهجویی و توسعه میادین جدید باید در دستور کار قرار گیرد، همچنین به لحاظ فنی تولید میادین موجود را با نصب پمپهای درونچاهی افزایش دهیم و جلوی افت تولید را بگیریم، این اقدامات هرچند زمانبر بوده و هزینه زیادی نیاز دارد اما برای به تعادل کشاندن عرضه و تقاضای گاز کشور نیاز است.
اکنون سناریوی خوشبینانه و سرانجام روشنی برای گاز کشور پیشرو نیست، چراکه با روند کنونی برخی مواقع مجبوریم تعهدات صادراتی و بینالمللی را انجام ندهیم که نتیجه آن جرائم سنگین است، همچنین برخی مواقع گاز صنایع و نیروگاه را قطع کنیم و در نهایت اینکه حتی ممکن است به قطع گاز منازل نیز برسیم همه اینها تبعات و ضررهای اقتصادی در پی دارد و دود آن نیز در نهایت به چشم مردم میرود و سطح رفاهشان تحتالشعاع قرار گیرد.