سید محمد حسینی روزنامه نگار: گروه سیاسی: مقبولیت و مشروعیت نظامهای سیاسی، شاخصه و متر متفاوتی دارد. یکی از آن شاخصهها، مشارکت سیاسی مردم در انتخابات است. هر چه نرخ مشارکت بالاتر باشد، نشانهای برای مشروعیت نظام سیاسی است اما لزومأ عکس آن صادق نیست؛ چه اینکه در بسیاری از نظامهای دموکراتیک؛ میانگین نرخ مشارکت کمتر از 40 درصد است اما مردم خواهان براندازی نظام سیاسی خود نیستند. چرا؟ چون مردم در آن کشورها به مکانیزم «چرخش نخبگان (الیت) سیاسی در قالب نظام حزبی» اعتماد دارند، بنابراین ضرورتی نمیبینند در انتخابات شرکت کنند.
در جمهوری اسلامی اما مکانیزم حزبی برای چرخش نخبگان سیاسی وجود ندارد، بنابراین کاهش نرخ مشارکت را نمیتوان به حساب اعتماد مردم به مکانیزم حزبی گذاشت بلکه برعکس، افت محسوس مشارکت مردم در انتخابات طی سالهای اخیر نشانه گله مندی و اعتراض مردم به نظام سیاسی است.
مشارکت 40 درصدی مردم در انتخابات جمعه گذشته نیز یک هشدار و زنگ خطر برای جمهوری اسلامی است. کاهش شدید نرخ مشارکت در شرایطی اتفاق افتاد که نظام سیاسی تا حدود زیادی امکان مشارکت مردم با سلائق مختلف را فراهم کرده بود. جمهوری اسلامی به تعبیر مقام معظم رهبری در ذات خود وابسته به حضور و مشارکت مردم است و کاهش مشارکت حتمأ مشروعیت نظام سیاسی را در معرض مخاطره قرار میدهد. اینکه برای افزایش مشارکت سیاسی چه باید کرد، موضوع بحث من نیست. در این یادداشت کوتاه قصد دارم به بازخورد نرخ مشارکت سیاسی ایران در ادراک رهبران کشورهای دیگر اشارهای کنم.
سؤال اول: آیا کاهش نرخ مشارکت در ایران به معنای سقوط جمهوری اسلامی در کوتاه مدت و حتی میان مدت است؟
پاسخ کاملأ منفی است. نظامهای سیاسی اگرچه با مشارکت سیاسی قوام بیشتری پیدا میکنند اما کاهش نرخ مشارکت حتی اگر به زیر 20 درصد هم برسد به تنهایی عامل سقوط نظام سیاسی نخواهد شد بلکه حتی هسته سخت نظام سیاسی را «درونگرا و همگراتر» خواهد کرد و نظام سیاسی به پشتوانه همان حمایت حداقلی مردم میتواند بقاء خود را تضمین کند، خاصه اگر آن حمایت حداقلی، حمایتی ایدئولوژیک باشد. پس کسانی که تصور میکنند افت مشارکت سیاسی، اسباب سقوط جمهوری اسلامی را فراهم میکند به شدت در اشتباهند و تاریخ نخواندهاند تا ببینند تاکنون کاهش شدید مشروعیت به تنهایی نتوانسته است موجب سقوط یک نظام سیاسی شود. چنین ادراکی در اصل سوء ادراک است.
سؤال دوم: آیا کاهش نرخ مشارکت باعث کاهش قدرت ملی در نظام بین الملل میشود؟
یقینأ بله. این ادراک از کاهش مشارکت کاملأ صحیح است.
تاریخ روابط بین الملل به ما میگوید هرچه مشروعیت نظام سیاسی بیشتر باشد، قدرت ملی کشورها بیشتر میشود. افزایش مشروعیت حتی کمبودهای مادی را نیز جبران میکند.
کشورها در مواجهه و با مقابله با دولتهایی که از حمایت گسترده مردمی برخوردار هستند؛ خود را در برابر یک گروه سیاسی نمیبینند بلکه خود را در مقابل یک ملت فرض میکنند.
اتفاقأ تجربه جمهوری اسلامی نیز طی 45 سال گذشته موید این معناست که دولتهایی که پشتوانه گسترده مردمی را داشتهاند، در مواجهه با کشورهای دوست و دشمن و نیز کشورهای رقیب، ابزار چانه زنی قویتری داشتند و دیپلماسی کارامدی را تجربه کردهاند:
1- مقاومت جمهوری نوپای اسلامی در مقابل با عراق تا بن مسلح و مورد حمایت شرق و غرب در هشت سال دفاع مقدس کاملأ وابسته به حمایت گسترده مردمی بود. قطعنامه 598 را با قطعنامههای صادره علیه ایران در سالهای اولیه جنگ مقایسه کنید. اخذ چنین قطعنامهای که خواستههای به حق ایران را در آن بگنجاند، دستاورد بزرگی در پایان جنگ بود که در سایه حمایت مردم از نظام و رهبری به دست آمد.
2- سیاست «هم شمالی هم جنوبی» دولت اصلاحات و نیز موفقیتهای دیپلماسی ایران در منطقه از جمله گسترش تعاملات با عربستان در دولت اول آقای احمدی نژاد نیز مرهون حمایتهای مردمی از دولتهای وقت بود.
3- دیپلماسی هستهای ایران از سال 1383 تاکنون نیز با ادراک کشورهای اروپایی از مردمی بودن دولتهای وقت، رابطهای مستقیم داشت. چه اینکه سوء ادراک غربیها از رابطه دولت و ملت پس از فتنه 88 تشدید تحریمها و افزایش چالش در مذاکرات را موجب شد و ادراک طرفهای مذاکره از رابطه دولت و ملت در دولت نخست آقای روحانی به ثمر رسیدن برجام را موجب شد.
4- سوء ادراک یا تصویری که از ایران پس از اغتشاشات 1401 به دنیا مخابره شد؛ بر روند مذاکرات احیاء برجام توسط دولت شهید رئیسی اثر منفی داشت. این در حالی بود که تا پیش از اغتشاشات، شهید امیرعبدالهیان روند مذاکرات را در مسیر درست آن هدایت کرده بود.
5- بنابراین ادراکی که از رابطه دولت با ملت ایران در اذهان دیگر کشورها شکل میگیرد، چه این ادراک منطبق با واقعیت باشد چه سوء ادراک باشد، اثر بلافصلی بر پیشبرد دیپلماسی ایران داشته است.
بر این اساس کاهش نرخ مشارکت در انتخابات روز جمعه اثر منفی بر دیپلماسی دولت 14 خواهد داشت. این پیش بینی میتواند غلط باشد مشروط به اینکه مشارکت سیاسی مردم در دور دوم انتخابات از نرخ 50 درصد فراتر رود و دولتی با پشتوانه رأی بالا و نرخ مشارکت اکثریت مردم؛ منافع ملی ایران را در منطقه و نظام بین الملل نمایندگی کند.
با توجه به اینکه یکی از ریشههای اصلی مشکلات داخلی ایران، تحریمهای ظالمانه امریکاست و رفع تحریمها، در قالب دیپلماسی مستظهر به قدرت ملی دنبال میشود؛ حضور حداکثری مردم در دور دوم انتخابات، ضرورتی برای تشکیل دولت قوی است تا بتواند با قدرتهای جهانی از موضع عزت وارد چانه زنی شود و قدرت ملی ایران را برای ایرانیان (در قالب رفاه و توسعه) نقد کند.