سامان سفالگر روزنامه نگار: صنعت نفت ایران در سالهای اخیر روزهای پرفراز و نشیبی را تجربه کرده است. در این راستا، به طور خاص پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ از توافق برجام در سال 2018 و متعاقباً تحمیل سیلی از تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان، شاهد بودیم که روند تولید و صادرات نفت کشورمان به نحوی ملموس تحت تأثیر قرار گرفت و چالشهای جدی در این حوزه برای کشورمان ایجاد شد.
دولت وقتِ آمریکا در آن زمان معافیتهای تحریمی خرید نفت ایران را نیز برای برخی از کشورها به تدریج لغو کرد و از این رهگذر سعی داشت تا درآمدزایی حوزه نفت برای ایران را تا جای ممکن کاهش دهد. با این حال، با گذشت زمان و البته خروج ترامپ از کاخ سفید و همچنین تشدید منازعات و تنشهای ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک در عرصه بین المللی، شاهد اوجگیری دوباره آمارهای مرتبط با تولید و صادرات نفت ایران بودهایم.
به نحوی که بر اساس گزارش چند وقت قبلی نشریه فایننشیال تایمز، ایران توانسته میزان تولید نفت خود را به بیش از 3.3 میلیون بشکه در روز برساند و در عین حال روزانه چیزی قریب به دو میلیون بشکه نفت را نیز بفروشد. اعددادی که تا حد زیادی تداعی کننده آمار و ارقام قبل از خروج یکجانبه دولت آمریکا از توافق برجام هستند و عملاً تعهدات قدرتهای غربی در قالب توافق مذکور جهت رفع تحریمهای نفتی ایران را بی معنا کردهاند.
از این رو، به تازگی جواد اوجی وزیر نفت کشورمان در موضع گیری گفته است که تولید نفت ایران به بیش از 3.6 میلیون بشکه در روز رسیده است. عددی که بر اساس هدفگذاری های انجام گرفته تا پایان سال 1403 باید به رقمِ 4 میلیون بشکه در روز برسد.
اوجی تاکید کرده که رشد اقتصادی بخشهای نفت و گاز ایران در سالهای 1401 و 1402 به ترتیب 10 و 20 درصد بوده است. وزیر نفت کشورمان این نکته را مورد اشاره قرار داده که افزایش 100 هزار بشکهای تولید روزانه نفت در کشورمان میتواند سالانه 2.8 میلیارد دلار به درآمدهای ارزی کشور اضافه کند.با این همه، در رابطه با هدفگذاری افزایش تولید نفت ایران به عدد 4 میلیون بشکه در روز که به نظر میرسد در دولت جدید کشورمان به ریاست جمهوری مسعود پزشکیان نیز در دستورکار باشد، توجه به 3 نکته ضروری به نظر میرسد. اولاً، باید توجه داشته باشیم که افزایش تولید نفت و فرآوردههای نفتی کشورمان به نوبه خود اتفاقی مثبت و خوشایند است با این حال، همانطور که مسعود پزشکیان و تیم سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی او نیز مورد اشاره قرار دادهاند، ظرفیتهای واقعی در این رابطه زمانی به معنای واقعی کلمه آزاد میشوند که ما بتوانیم بهتر و آزادانهتر تولیدات نفتی خود را در بازارهای بین المللی بفروشیم.اگر تولید نفت کشورمان افزایش قابل ملاحظه پیدا کند اما روند فروش نفت به اندازه تولید، رشد پیدا نکند، هیچ گزینهای الا ذخیره سازی نفت باقی نخواهد ماند. در این میان باید در نظر داشت که کشورمان در بحث دسترسی به کشتیهای غول پیکر برای ذخیره نفت و همچنین ذخیره سازی نفت در خشکی، با ظرفیتهای نامحدودی رو به رو نیست و باید سیاستها و دستورکارهایی را مد نظر داشته باشد که به تناسب توسعه بخش تولید نفت، بخش فروش نفت کشورمان نیز تا جای ممکن تقویت شود.دوم اینکه در دولت جدید کشورمان بایستی تمرکزی ویژه بر استخراج ذخایر نفتی مخصوصاً از میدانهای مشترک با دیگر کشورها معطوف شود. به بیان سادهتر نباید شرایط به نحوی پیش رود که در حوزههای نفتی مشترک، دیگران از ایران بهره برداری بیشتری داشته باشند و نفع بیشتری را ببرند.در واقع، بایستی در بحث افزایش تولید نفت کشورمان، این حوزهها را به نحوی ویژه مورد توجه و اولویت قرار داد. البته که در این رابطه نیز تلاشهای تیم سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی دولت چهاردهم میتواند بسیار مهم ارزیابی شود و زمینه را برای جلب برخی همکاریهای ضروری بین المللی و البته جذب سرمایه گذاری برای کشورمان فراهم سازد.مساله ای که خود یکی از چالشهای جدی صنعت نفت کشورمان است. و در نهایت سوم اینکه بایستی چشم اندزاهای آتی مرتبط با مؤلفههای تاثیرگذار بر فروش نفت کشورمان را نیز مد نظر داشته باشیم. به طور خاص چشم اندازهای مرتبط با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید به هیچ عنوان ضعیف نیستند. مساله ای که میتواند با پیامدهای معناداری برای کشورمان همراه باشد و برنامهها جهت افزایش تولید نفت ایران به روزانه 4 میلیون بشکه را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، آمادگی برای مواجه شدن با سناریوهای غیرمترقبه و در عین حال متنوع سازی هر چه بیشترِ خریداران نفت ایران، از جمله نکات و مسائلی هستند که در سیاست نفتی دولت چهاردهم بایستی به نحوی ویژه مورد توجه قرار گیرند.