سامان سفالگر روزنامه نگار: کشورمان ایران در سالهای اخیر، با روند فزایندهای از چالشهای زیست محیطی مواجه شده است. چالشهایی که بخشی از آنها ریشه در مؤلفههای بین المللی نظیر تغییرات اقلیمی دارند و برخی دیگر نیز تا حد زیادی محصول انفعال چند ساله کشورمان در مواجهه با آنها و مخاطب قرار دادنشان بوده و هستند.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ در این راستا، اخیراً شاهد بودیم که “شینا انصاری”، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان تنها اندکی پس از انتصاب در کرسی مذکور از سوی دولت چهاردهم، در موضع گیری، به مساله فرونشست زمین در استانهای مختلف ایران اشاره کرده و آن را یک ابرچالش زیست محیطی برای کشورمان ارزیابی کرده است.
در این چهارچوب، تاکنون گزارشهای مختلفی در مورد تشدید بحران فرونشست زمین در استانهایی نظیر اصفهان، یزد و گلستان منتشر و مطرح شده است با این همه، به تازگی “علی بیت اللهی” رئیس بخش زلزله شناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی کشورمان در موضع گیری اعلام کرده که استان کرمان در رابطه با پدیده فرونشست زمین بدترین وضعیت را دارد و نرخ سالانه میانگین فرونشست زمین در این استان به 30 سانتی متر هم میرسد. این در حالی است که بر اساس استانداردهای بین المللی، 4 میلی متر فرونشست زمین به صورت سالانه به معنای بحران در این حوزه است.
در این راستا، اینطور به نظر میرسد که در رابطه با این ابرچالش زیست محیطی کشورمان توجه به 3 نکته ضروری است.
اولاً، تاکنون همانطور که پیشتر نیز گفته شد، شاهد تفوق رویکردهای انفعالی در مواجهه با بحرانهای زیست محیطی نظیر فرونشست زمین در بخشهای مختف کشورمان بودهایم. همین انفعال سبب شده تا روز به روز دامنه بحران گسترده شود و به وضعیت کنونی برسد. از این رو، تداوم رویکردهای انفعالی در این حوزه سبب خواهد شد تا در مدت زمانی نه چندان دور، شاهد سرایت گسترده این بحران به مناطق شهری و مسکونی باشیم. موضوعی که میتواند با هزینههای سنگین اجتماعی و اقتصادی برای کشورمان همراه شود و حتی در نوع خود محرک مهاجرت افراد از محل زندگیشان نیز باشد. دوم اینکه برای مقابله با چالش فرونشست زمین، زمان زیادی در پیش نیست و اقدامات در این حوزه، باید در سه بخش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم شوند و برنامه ریزیهای لازم به نحوی فعال فارغ از اینکه کدام دولت با چه نگاهی سرکار باشد، در دستورکار قرار گیرد. یکی از اصلیترین چالشهایی که حوزه زیست محیطی ایران در سالهای اخیر با آن دست به گریبان بوده همین مساله بوده است که با آمدن هر دولت، سیاستها در حوزه مذکور نیز دستخوش تغییر شده و اولویتهای تازهای جایگزین شدهاند. این جنس از رویکرد، هم منابع کشورمان را هدر می دهد و هم در کسب حداکثری دستاوردها برای ایران ایجاد چالش و مانع میکند. و در نهایت سوم اینکه ما نیاز به تغییر گفتمان حکمرانی در حوزه مسائل زیست محیطی داریم. این مسائل صرفاً با تصدیگری دولت حل نمیشوند. در این معادله، هم دولت، هم کارشناسان و صاحب نظران مختلف و رسانهها و هم مردم عادی باید به ایفای نقش بپردازند. دیدگاههای سنتی از بالا به پایین دیگر در رابطه با چالشهای دنیای مدرن و پیچیده امروزی پاسخگو و راهگشا نیستند و اساساً به همین دلیل، رویکردها باید با توجه به جهان کنونی و مقتضیات مطرح در قالب آن تغییر کنند. از این رو، در حوزه گفتمانیِ مواجهه با چالشهای زیست محیطی نیز نیاز به یک خانه تکانی جدی داریم. در این میان، یکی از مشکلات اصلی در حوزه حکمرانی کشورمان در حوزههای مختلف این بوده که جریان حکمرانی تا حد زیادی از مقتضیات و چالشهای روز عقبتر است و از یک تأخر رنج میبرد. این مساله خود یک کاتالیزورِ تعمیق و تشدید مشکلات است و نمودهای عینی خود را در سالهای اخیر به عینه به نمایش گذاشته است. کما اینکه اگر به شیوه حکمرانی در حوزه آب کشورمان نیز بنگریم، تا حد زیادی با همان چالشهایی رو به رو میشویم که در حوزه فرونشست زمین با آنها دست به گریبان هستیم. از این رو، خودِ تغییر گفتمان در این حوزه باید به مثابه یک مساله مهم و محوری و اولویت دار برای جریان حکمرانی در کشورمان و مسوولان ارشد مرتبط و تصمیم ساز تبدیل شود.