محمد جواد خلیلی – در حالی که جهان با بحرانهای انرژی و تغییرات اقلیمی دستوپنجه نرم میکند و کشورهای مختلف در تلاش برای بهینهسازی مصرف منابع طبیعی و کاهش اثرات زیستمحیطی هستند ایران با معضلی جدی در حوزه مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی مواجه است که نهتنها منابع ارزشمند ملی را به هدر میدهد بلکه فشار اقتصادی قابلتوجهی بر اقشار کمدرآمد جامعه وارد میسازد. بر اساس گزارشهای اخیر که از سوی کارشناسان انرژی و تحلیلگران صنعت گاز ارائه شده است در ماههای سرد سال که تقاضا برای گرمایش خانگی به اوج خود میرسد مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی به رقمی بین 400 تا 500 میلیون مترمکعب در روز میرسد که این حجم عظیم مصرف با واقعیتی تلخ همراه است؛ نیمی از این گاز به دلیل ناکارآمدی در زیرساختها و تجهیزات به هدر میرود. این هدررفت گسترده که عمدتاً به تجهیزات گرمایشی ناکارآمد و فقدان عایقبندی مناسب در ساختمانها نسبت داده میشود نهتنها منابع ملی را به خطر میاندازد بلکه هزینههای گزافی را به اقتصاد کشور تحمیل میکند و در این میان طرح بازتوزیع گاز که با هدف صرفهجویی در مصرف این منبع حیاتی طراحی شده است به جای حل ریشهای مشکل هزینههای بهینهسازی را بر دوش خانوارهای کمدرآمد قرار داده است که این امر انتقادات گستردهای را در میان کارشناسان و فعالان اجتماعی به دنبال داشته است.
80 درصد هدررفت از تجهیزات و ساختمان
بررسیهای دقیق نشان میدهد که 80 درصد از هدررفت گاز در بخش خانگی به تجهیزات گرمایشی قدیمی و ناکارآمد و همچنین ساختارهای ساختمانی غیراستاندارد بازمیگردد که در بسیاری از موارد فاقد عایقبندی مناسب برای جلوگیری از اتلاف انرژی هستند. این تجهیزات که اغلب شامل بخاریهای گازی با راندمان پایین و سیستمهای گرمایشی مرکزی غیربهینه میشوند در کنار ساختمانهایی که بدون رعایت استانداردهای مدرن ساخته شدهاند حجم عظیمی از گاز طبیعی را به هدر میدهند که میتوانست در بخشهای دیگر اقتصاد مانند صنایع یا صادرات مورد استفاده قرار گیرد و درآمد قابلتوجهی برای کشور به ارمغان آورد. در این میان نکته قابلتوجه آن است که بخش خانگی به دلیل وابستگی گسترده به گاز برای گرمایش در فصلهای سرد سال به یکی از بزرگترین مصرفکنندگان این منبع انرژی تبدیل شده است که این امر فشار مضاعفی بر شبکه توزیع گاز وارد میکند و در برخی موارد حتی منجر به قطعی گاز در مناطق مختلف یا محدودیت تأمین برای صنایع میشود که تبعات اقتصادی و اجتماعی گستردهای به دنبال دارد.
طرح بازتوزیع؛ باری بر دوش کمدرآمدها
در پاسخ به این چالش طرح بازتوزیع گاز از سوی دولت معرفی شده است که هدف آن کاهش مصرف گاز در بخش خانگی و تخصیص منابع صرفهجوییشده به بخشهای دیگر مانند صنعت و صادرات است که میتواند به تقویت اقتصاد ملی کمک کند. این طرح که در ظاهر با هدف بهینهسازی مصرف و کاهش هدررفت طراحی شده است بر این اصل استوار است که خانوارها باید با اصلاح الگوهای مصرف خود و سرمایهگذاری در بهینهسازی تجهیزات گرمایشی و عایقبندی ساختمانها به کاهش هدررفت کمک کنند که این امر در تئوری میتواند به کاهش مصرف کلی گاز و بهبود کارایی انرژی منجر شود. اما در عمل این طرح با انتقادات جدی مواجه شده است زیرا هزینههای سنگین بهینهسازی که شامل تعویض بخاریهای قدیمی با مدلهای پربازده و یا عایقبندی ساختمانها میشود بهطور کامل بر عهده خانوارها قرار گرفته است که بسیاری از آنها بهویژه در مناطق کمدرآمد توانایی مالی لازم برای چنین سرمایهگذاریهایی را ندارند و این امر میتواند به تشدید نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی منجر شود.
نیاز به سرمایهگذاری کلان ملی
کارشناسان معتقدند که برای موفقیت هر طرحی در راستای کاهش هدررفت گاز در بخش خانگی باید تمرکز اصلی بر بهینهسازی تجهیزات و زیرساختهای ساختمانی باشد که این امر نیازمند سرمایهگذاریهای کلان در سطح ملی است تا بتواند تأثیرات پایدار و گستردهای ایجاد کند. به گفته تحلیلگران حوزه انرژی جایگزینی بخاریهای گازی قدیمی با مدلهای جدید که راندمان انرژی بالاتری دارند و همچنین اجرای برنامههای گسترده برای عایقبندی ساختمانها میتواند تا 50 درصد از هدررفت گاز در بخش خانگی بکاهد که این امر نهتنها به حفظ منابع ملی کمک میکند بلکه اثرات زیستمحیطی مثبتی نیز به دنبال خواهد داشت. با این حال این اقدامات نیازمند حمایتهای مالی و سیاستگذاریهای دقیق از سوی دولت است تا هزینههای آن بهصورت عادلانه توزیع شود و فشار اقتصادی بر اقشار کمدرآمد کاهش یابد که این موضوع در طرح بازتوزیع گاز بهخوبی مورد توجه قرار نگرفته است.
چرا خانوارهای کمدرآمد قربانی میشوند؟
یکی از انتقادات اصلی به طرح بازتوزیع گاز این است که به جای ارائه مشوقهای مالی یا یارانه برای بهینهسازی تجهیزات و ساختمانها تمام بار مالی این فرآیند را بر دوش خانوارها قرار داده است که این امر بهویژه برای خانوادههای کمدرآمد که بخش قابلتوجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند چالش بزرگی محسوب میشود. این خانوادهها که اغلب در مناطق روستایی یا حاشیه شهرها زندگی میکنند و به دلیل شرایط اقتصادی قادر به تأمین هزینههای اولیه زندگی خود هستند چگونه میتوانند هزینههای گزاف تعویض تجهیزات گرمایشی یا عایقبندی منازل خود را متحمل شوند؟ این پرسش اساسی است که از سوی فعالان اجتماعی و اقتصادی مطرح شده است و پاسخ روشنی از سوی طراحان طرح دریافت نکرده است که این امر به افزایش نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد به سیاستهای انرژی دولت منجر شده است.
راهکارهای پیشنهادی کارشناسان
در این میان برخی کارشناسان پیشنهاد دادهاند که دولت میتواند با تخصیص یارانههای هدفمند یا ارائه وامهای کمبهره به خانوارها برای بهینهسازی تجهیزات و ساختمانها این مشکل را تا حد زیادی مرتفع کند که این امر نهتنها به کاهش هدررفت گاز کمک میکند بلکه میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی در حوزه تولید و نصب تجهیزات مدرن گرمایشی و عایقبندی منجر شود. علاوه بر این اجرای برنامههای آموزشی برای آگاهیبخشی به خانوارها در مورد روشهای ساده صرفهجویی در مصرف گاز مانند تنظیم دمای مناسب در منازل و استفاده از وسایل گرمایشی با راندمان بالا میتواند بهعنوان مکملی برای اقدامات زیرساختی عمل کند که این امر نیازمند هماهنگی بین نهادهای مختلف دولتی و بخش خصوصی است.
فرهنگسازی یا اصلاح زیرساخت؟
از سوی دیگر برخی تحلیلگران معتقدند که مشکل هدررفت گاز در بخش خانگی تنها به تجهیزات و زیرساختها محدود نمیشود بلکه الگوهای مصرف نادرست نیز نقش مهمی در این معضل ایفا میکنند که این موضوع به فرهنگسازی و آموزش عمومی نیاز دارد. به عنوان مثال بسیاری از خانوارها به دلیل عدم آگاهی از تأثیرات تنظیم دمای مناسب یا استفاده از تایمر برای وسایل گرمایشی گاز بیشتری مصرف میکنند که این امر میتواند با برنامههای آموزشی هدفمند تا حدی کنترل شود. با این حال این اقدامات نمیتوانند جایگزین اصلاحات ساختاری و زیرساختی شوند که بدون آنها هر تلاشی برای کاهش هدررفت گاز ناقص خواهد ماند.
آیندهای در خطر
در نهایت طرح بازتوزیع گاز که با هدف کاهش مصرف و هدررفت گاز در بخش خانگی معرفی شده است در حالی که پتانسیل بالایی برای بهبود کارایی انرژی و حفظ منابع ملی دارد در اجرا با چالشهای جدی مواجه است که مهمترین آنها عدم توجه به شرایط اقتصادی خانوارهای کمدرآمد و نبود حمایتهای مالی کافی برای بهینهسازی است. کارشناسان هشدار میدهند که اگر این طرح بدون بازنگری اساسی و ارائه راهکارهای عادلانه ادامه یابد نهتنها به اهداف خود دست نخواهد یافت بلکه میتواند به افزایش نابرابریها و نارضایتیهای اجتماعی منجر شود که این امر در بلندمدت تبعات منفی برای اقتصاد و جامعه به دنبال خواهد داشت. بنابراین لازم است دولت با بازنگری در این طرح و ارائه مشوقهای مالی و برنامههای حمایتی گامهای مؤثری برای کاهش هدررفت گاز بردارد تا هم منابع ملی حفظ شود و هم فشار اقتصادی بر اقشار آسیبپذیر کاهش یابد. این موضوع نهتنها یک ضرورت اقتصادی بلکه یک مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی است که آینده انرژی کشور به آن وابسته است.