واقعیتی عجیب در جریان کودتای گابن!

0
65

سامان سفالگر روزنامه نگار: نشریه “گاردین” در گزارشی با اشاره به کودتای اخیر در گابن و خوشحالی مردم این کشور از این واقعه، به طور خاص سعی کرده به توضیحِ چرایی این مساله بپردازد.

به گزارش نقش اقتصاد؛ گاردین در گزارش خود می‌نویسد: «اینطور به نظر می‌رسد که وقوع کودتا در کشورهای آفریقایی و تسلط نظامیان بر امور و بازداشت روسای جمهور آفریقایی، در حال تبدیل شدن به یک موضوع شایع و عادی است. از این رو، اخیراً شاهد وقوع کودتا در گابن بودیم. کشوری که در سال‌های گذشته تصویر نسبتاً باثباتی را از خود به نمایش گذاشته بود اما به یکباره درگیر کودتا و درگیری شد. کودتای گابن را باید هشتمین کودتای موفق در منطقه غرب و مرکز آفریقا از سال 2020 دانست. کودتاهایی که در قالب آن‌ها روسای نظام‌های سیاسی آفریقایی به صورت قهری برکنار شده‌اند. تنها اندکی قبل از کودتای گابن، شاهد وقوع کودتایی پرسر و صدا در نیجر بودیم. نظامیان و سربازان همچنین در مالی، گینه، بورکینافاسو، چاد و سودان نیز در دو سال گذشته قدرت را قبضه کرده‌اند. اکنون کشورهای همسایه گابن به شدت احساس خطر کرده‌اند. در این زمینه به طور خاص می‌توان به “دنیس ساسو نگسو” رئیس جمهور کنگوی برازاویل اشاره کرد. نکته قابل تأمل در مورد کودتای اخیر در گابن این است که سیل قابل توجهی از مردم این کشور نیز از وقوع کودتا در کشورشان حمایت کرده‌اند. کودتایی که موجب سقوط “علی بونگو”، رئیس جمهور گابن از قدرت شده است. فردی که 14 سال بر این کشور آفریقایی حکومت کرده است. البته که شادی مردم از کودتا در گابن چندان هم عجیب نیست. بسیاری از کودتاهای نظامی در سال‌های گذشته از سوی مردم آفریقا با استقبال رو به رو شده‌اند. افراد کمی شک دارند که گابن واقعاً به یک تغییر قالب توجه نیاز داشت. رئیس جمهور مخلوع گابن، قدرت را از پدرش به ارث برده بود. فردی که از زمان استقلال گابن در سال 1967 تا سال 2009 که فوت کرد، قدرت را در گابن در کنترل خود داشت. توجه داشته باشیم که گابن یکی از اعضای سازمان اوپک با تولید نفت روزانه 181 هزار بشکه است. منابع نفتی زیاد و جمعیت کم در گابن این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که احتمالاً این کشور، یک کشور ثروتمند آفریقایی است. با این حال، سطح بالای فساد در قالب سال‌ها حکومت خاندان “بونگو” بر گابن سبب شده که بخش قابل توجهی از جمعیت گابن زیر خطر فقر زندگی کنند. همین مساله خود یک محرک جدی بوده که سبب شده توده‌های مردم گابن خواهان وقوع تغییر در کشورشان باشند. در عین حال، توجه داشته باشیم که نظامیان در گابن مشاهده کرده‌اند که علیه همتایان کودتاچی آن‌ها در دیگر کشورهای آفریقایی اقدام خاصی صورت نگرفته و همین مساله آن‌ها را به سمت انجام کودتا در گابن جهت تسلط بر این کشور سوق داده است. از این رو، کودتاچیان در گابن، هم می‌توانند روی حمایت مردم و هم جریان اپوزیسیون کشورشان حساب باز کنند. توجه داشته باشیم که ملت‌های آفریقایی در سال‌های اخیر بیش از گذشته شهرنشین و تحصیل کرده شده‌اند و همین مساله عملاً آمال و آرزوهای آن‌ها برای دموکراسی را افزایش داده است. مساله ای که نیاز به تغییر در کشورهای آفریقایی را به نحو قابل ملاحظه‌ای تحریک کرده است. تغییری که حتی اگر به دست نظامیان اتفاق بیفتد هم جالب و مشروع به نظر می‌رسد. یکی از نکات دیگری که در جریان کودتاهای اخیر در کشورهای آفریقایی باید مورد توجه قرار گیرد این است که اغلب آن‌ها در مستعمره‌های سابق فرانسه در آفریقا رخ داده‌اند و آثار جراحات طولانی استعمار پاریس را به تن دارند. فرانسوی‌ها پس از ترک مستعمره‌های آفریقایی خود، نوعی استعمار غیرمستقیم را از طریق نیروهای دست‌نشانده خود در کشورهای مذکور دنبال کرده‌اند. در این چهارچوب، ترکیب مداخلات مستقیم و غیرمستقیم آن‌ها در کشورهای آفریقایی برای سالیان متمادی، نوعی احساس نارضایتی عمومی را برای ملت‌های آفریقایی ایجاد کرده است. گابن نیز یکی از مستعمره‌های سابق فرانسه بوده است. جالب اینکه “علی بونگو” رئیس جمهور مخلوع گابن نیز در فرانسه تحصیل کرده و پیوندهای نزدیکی را با دولت فرانسه داشته است. مساله ای که خود سبب شده تا افکار عمومی گابن وی را همدست استعمار فرانسه در چپاول کشورشان در نظر بگیرند و عملاً از وقوع کودتا در کشورشان حمایت کنند و حتی از آن خوشحال باشند.»

 

ارسال دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید