بهاء الدین حسینی هاشمی کارشناس اقتصادی: بانک مرکزی ادعا دارد که شرایط بازار را کنترل میکند. ارز بازرگانی را اختصاص میدهد، منابع ارزی دارد. فروش نفت هم خوب است و خزانه هم خیلی شرایط خوبی دارد. حتی تأمین مالی پیمانکاران بزرگ نفتی را به عهده گرفته است. از نظر بانک مرکزی همه چیز مناسب است. اما باید نظر طرف مقابل را هم بررسی کرد. فرزین رئیس کل بانک مرکزی در واکنش به نظرات کارشناسی مطرح شده، میگوید که نمیفهمم شما چه میگویید، اصلاً چرا باید کالاها گران شود. او اصلاً به تورم کاری ندارد.
کسانی که در صف ارز هستند، پنج تا 6 ماه منتظر میمانند. بانک مرکزی برای همه یک شرطی میگذارد که تا محقق شدن این شروط، زمان زیادی لازم است. به دلیل همین شروط، صفهای طولانی برای تخصیص ارز تشکیل میشود و طول این صف سبب میشود که فرد از دریافت ارز دولتی پشیمان شده و به سمت بازار آزاد برود.
به این ترتیب، تقاضا برای بازار آزاد افزایش مییابد. مگر کسی دیوانه است که بتواند ارز قیمت مناسب دریافت کند اما این ارز را رها کند و از بازار آزاد خرید کند؟ وقتی تقاضا برای ارز تحریک میشود و افراد به سمت بازار آزاد میروند، مفهومش آن است که ارز دولتی وجود ندارد یا این ارز را به متقاضیان تخصیص نمیدهند. یا شرایط به گونهای است که افراد ترجیح میدهند به سمت بازار آزاد بروند.
اگرچه مستقیم بانک مرکزی به کسی پاسخ منفی نمیدهند اما شرایط به نحوی است که فرد نمیتواند ارزی دریافت کند. مثل فردی که میگوید من مادرم را میفروشم. از او سئوال میشود که مگر کسی مادرش را میفروشد؟ فرد پاسخ میدهد: من قیمتی میگذارم که کسی نتواند مادرم را بخرد.
کشوری که تورم دارد و تورمش 40 تا 50 درصد است و با نرخ ثابت ارز توزیع میکند؛ در چنین شرایطی قطعاً تقاضای صوری، واقعی و واهی فراونی وجود خواهد داشت.
در کشور منابع ارزی وجود ندارد، کسری بودجه داریم، رشد نقدینگی و تورم وجود دارد. ایران تحت تأثیر تحریمها مخصوصاً تحریمهای بانکی است و نمیتواند منابع ارزی از خارج بیاورد.
در کشور سرمایه بلند مدت برای پروژهها در قالب فاینانس و سرمایهگذاریهای طولانی مدت وجود ندارد. وقتی اینها وجود ندارد، یعنی صحبتهایی که میکنند، هیچکدام تأثیر عملی در بازار ندارد و همان شرایطی که سال 1402 داشتیم، امسال هم خواهیم داشت و شاید شرایط کمی سختتر باشد.
درباره راههای تأمین ارز بازار آزاد با وجود همه سیاستگزاریهای سختگیرانه بانک مرکزی باید گفت ارز بازار آزاد به دو طریق تأمین میشود. یکی اینکه آنهایی که وارد کننده هستند و حتی از خود بانک مرکزی ارز میگیرند، در واردات بزرگنمایی میکنند.
مثلاً واردکننده اظهار میکند که پنج میلیون دلار کالا آورده است در حالی که ارزش کالایش چهار میلیون دلار است. در هر پارت یک میلیون دلار ارز برای خود نگه میدارد و آن را در بازار آزاد میفروشد. صادر کنندگان هم کوچک نمایی در صادرات میکنند.
یعنی وقتی صادرکنندگان کالایی به ارزش چهار میلیون دلار صادر میکنند، با تبانی یا هر اقدام دیگری ارزش گمرکی آن را پنج میلیون دلار اعلام کرده و سند سازی میکنند. در چنین شرایطی، صادرکنندگان یک میلیون دلار تعهد ارزی خود را انجام نمیدهند. به این ترتیب ارزی در اختیار دارند که آن را در بازار آزاد میفروشند.
در شرایطی که شما تعداد زیادی واردکننده و صادرکننده دارید، مقداری ارز آزاد در دست این افراد وجود خواهد داشت که در بازار آزاد بفروشند. آنهایی که دو قانونی کار میکنند، ارزهای صادراتی خود را در دو سامانه نیما و ثنا نمیفروشند و ارزشان را در بازار آزاد میفروشند.
به این ترتیب بعد ازچند سال میبیند که فعالان اقتصادی پیمان ارزیشان را ایفا نکردهاند و باید واحدشان تعطیل شود. بعد قانون منع بستن واحدهای تولیدی میآید و همین جور روندهای قبلی ادامه مییابد. به همین خاطر شاهد خواهید بود که تعداد زیادی صادرکننده وجود دارند که تعهد ارزی خود را ایفا نکردهاند.
البته صادرکنندگان هم میگویند که ما حق داریم. دلاری که از ما به قیمت 65 هزار یا 70 هزار تومان میخرند را چرا باید با نرخ 43 هزار و 500 تومان بفروشیم؟
در حال حاضر دولت ارز ارزان میدهد، کالا گران دست مردم میرسد و سیاستگزاریها قیمت ارز را غیر واقعی کرده است، زیرا افراد به صورت قاچاق، تقلبی و تبانی ارز خود را در بازار آزاد میفروشند.
به این ترتیب سیاستگزاری باید اصلاح شود و ارز تک نرخی شود. بانک مرکزی یک سیاستی میگذارد که دعوا درست شود. سیاستهای ارزی به گونهای است که پرونده درست میشود، دادگاه تشکیل میشود، واردکننده متخلف میشود و صادر کننده هم مشکل پیدا میکند.
اصلاً چیزی که بازار را متعادل میکند، سیاستگزاری است. اگر سیاستگزاری درست باشد، هیچ وقت مشکلی پیش نمیآید.
قانون این است که در بازار قیمت را عرضه و تقاضا و نه هیچ کس دیگری تعیین میکند. اگر بازار را به سمت عرضه و تقاضا ببرند، ارز یک نرخ میشود و اقتصاد کشور شرایط مطلوبتری پیدا میکند.
ارز ارزان در انحصار دولتیها
اما وقتی میخواهید سیاستهای یارانهای بگذارید، یک عده خاصی از رانت استفاده میکنند و اقتصاد رانتی میشود. 70 درصد اقتصاد ما دولتی است و ارز ارزان را هم به همانها میدهند. دولتیها هم با ناکارآمدی، سوء تدبیر، عدم کارایی و بهرهوری اثر ارز ارزان را هیچ میکنند.