سامان سفالگر روزنامه نگار: تنها اندکی پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات وعده صادق 2 و شلیک بیش از 200 موشکِ پیشرفته بالستیک از سوی ایران علیه سایتهای نظامی و امنیتی صهیونیستها، مقامهای ارشد اسرائیلی طرح تهدیدات مختلف مبنی بر نشان دادن واکنش به کشورمان را در دستورکار قرار دادند.
به گزارش «نقش اقتصاد»؛ ایران به صراحت اعلام کرده که عملیات موشکی علیه فلسطین اشغالی را منطق بر ماده 51 منشور ملل متحد و در پاسخ به نقض حاکمیت و امنیت ملی خود توسط صهیونیستها در ماجرای ترور شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران انجام داده و هرگونه اقدام آتی اسرائیل علیه ایران، به واکنش به مراتب سنگینترِ ایران منجر خواهد شد. با این همه، جریانهای سیاسی و رسانهای غربی و عبری، در روزهای گذشته مانور گستردهای را با محوریت شانس بالای حمله صهیونیستها به زیرساختهای اقتصادی کشورمان و به طور خاص تاسیسات نفتی ایران به راه انداختهاند. استدلال اصلی آنها نیز این است که اسرائیل سعی دارد از طریق آسیب زدن به زیرساختهای اقتصادی کشورمان، هزینههای سنگینی را به تهران تحمیل کند و موجب ایجاد بحران برای ایران و صادرات نفت کشورمان شود.
با این همه، واقعیت این است که ورای تمامی این تهدیدات، اسرائیل با 2 ابرچالش در حمله به تاسیسات انرژی کشورمان رو به رو است. اولاً، اسرائیل در شرایطی از حمله به تاسیسات نفتی ایران سخن میگوید که تهران در جریان حمله موشکی اخیر خود به فلسطین اشغالی، صرفاً اهداف نظامی و امنیتی را نشانه گرفت و از ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی و غیرنظامی خودداری کرد. حال اگر قرار باشد اسرائیل دست از پا خطا کند و به زیرساختهای نفتی کشورمان حمله کند، این بدان معناست که ایران نیز میتواند دست به مقابله به مثل بزند و هزینههای سنگینی را به اسرائیل تحمیل کند. نباید فراموش کنیم که صهیونیستها وابستگی زیادی به میادین گازی خود در دریای مدیترانه دارند وآسیب رسیدن به این میادین به معنای محروم شدن آنها از بخش قالب توجهی از انرژی مورد نیازشان است. در عین حال، نیروگاههای برق صهیونیستها نیز از جمله اهداف راهبردی در فلسطین اشغالی هستند که حمله ایران و محور مقاومت به آنها میتواند شهرهای مهمی نظیر حیفا و تل آویو را در خاموشی مطلق فرو ببرد و البته که پیش از تحولات اخیر نیز بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی نسبت به وقوع این سناریو هشدار دادهاند. به عنوان مثال، شهردار حیفای اشغالی به صراحت گفته است که حزب الله لبنان میتواند این شهر راهبردی در اراضی اشغالی را در خاموشی مطلق فرو ببرد. حال باید توجه داشت که توانمندیهای ایران از حیث تسلیحاتی جهت نابود کردن نیروگاههای برق اسرائیل به مراتب از حزبالله لبنان بیشتر است. از این رو، اگر صهیونیستها ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی ایران را به مثابه اقدامی مؤثر ارزیابی میکنند، باید بدانند که این مساله نقطه آسیب پذیری خودِ آنها نیز است و میتواند بحرانهای قابل توجهی را برایشان به ارمغان بیاورد. نکته دوم اینکه ایران و محور مقاومت تاکید کردهاند که حمله به زیرساختهای نفتی کشورمان از طریق حریم هوایی کشورهای منطقه میتواند یک بحران بزرگ در بازار انرژی جهان را رقم بزند زیرا تهران و محور مقاومت نیز سایتهای نفتی همکاران و متحدان صهیونیستها در سطح منطقه را به آتش خواهند کشید. از این رو، فرمانده کتائب حزب الله عراق گفته است که “جنگ افروزی علیه ایران و تاسیسات فتی این کشور و عراق میتواند به حذف روزانه 12 میلیون بشکه نفت از بازار جهانی انرژی ختم شود”. معادلهای که نه کشورهای منطقه و نه متحدان غربی اسرائیل به هیچ عنوان تاب تحمل تبعات و پیامدهای ناگوار آن را ندارند. از این رو، اینطور نیست که صهیونیستها با میدانی باز پیش روی خود جهت ضربه زدن به زیرساختهای اقتصادی ایران رو به رو باشند. در این میان، باید توجه داشته باشیم که بنا بر برخی گزارشهای رسانهای نظیر آنچه اخیراً خبرگزاری الجزیره اعلام کرده، ایران دیگر صبر راهبردی را در راستای تأمین منافع ملی خود ارزیابی نمیکند و در واکنش به ماجراجوییهای اسرائیل و متحدان غربیاش نظیر دولت آمریکا، حداکثر قدرت را به کار خواهد گرفت. موضوعی که از مجاری رسمی به طرف آمریکایی نیز اعلام شده است. معادلهای که کاملاً منطقی است و نشان میدهد تهران در حراست از منافع ملی خود با هیچ کنشگری شوخی ندارد.