موضوع مهم در عضویت در پیمانها اینکه کشوری که به عضویت در پیمانهای منطقهای و بینالمللی در میآید، باید برنامه و اهدافی را دنبال کند و در این صورت است که میتواند از منافع عضویت در این پیمانها استفاده اقتصادی داشته باشد و میتواند منافع اقتصادی برای اعضا ایجاد کند.
اگر کشوری بدون برنامه، عضو پیمانهای بینالمللی شود و نقشه راه تجاری و راهبرد اقتصادی نداشته باشد، عضویت در این پیمانها برای آن کشور نه تنها عایدی نخواهد داشت بلکه میتواند مضراتی هم داشته باشد. از جمله اینکه ممکن است تفاهماتی که درباره تعرفهها صورت میگیرد به ضرر کشورمان باشد.
هرچند عضویت در پیمانهای منطقهای و بینالمللی باعث ارتقای اعتبار سیاسی میشود و وزن سیاسی را افزایش میدهد اما در حوزه اقتصاد اگر راهبرد اقتصادی و بده و بستانها مشخص نباشند ممکن است که عضویت در این پیمانها عایدی هم برای کشورمان نداشته باشد؛ چنانکه سالیان سال ایران عضو سازمان اکو هستیم اما عضویت در این سازمان و پیمان برای کشورمان عایدی نداشته و نتوانستیم از ظرفیتهای اکو استفاده کنیم.
اساساً فلسفه بریکس این است که بتواند قدرت 7 کشور توسعه یافته به رهبری آمریکا را بشکند، چین از اعضای بریکس قدرت اول دنیا از حیث تولید و هند از دیگر اعضای بریکس از حیث تولید ناخالص داخلی برحسب قدرت برابری خرید رتبه سوم در دنیا است. همچنین روسیه از دیگر اعضای این پیمان جزو 10 الی 15 کشور برتر با تولید ناخالص بالای 2 تریلیون دلار و برزیل هم از دیگر اعضا از کشورها در حال توسعه محسوب میشود. بنابراین وزن تولید ناخالص داخلی برحسب قدرت برابری خرید کشورهای عضو بریکس از 7 کشور توسعه یافته جهان غرب بیشتر است.
این کشورها میتوانند نهادهایی برای خود ایجاد کنند و قواعدی خارج از قواعد قرن بیستمی داشته باشند، اعضای بریکس هم قاعدتاً رقابتهایی دارند و قطعاً در آینده بین هند و چین رقابتهای تجاری و اقتصادی ایجاد خواهد شد اما در کنار این رقابتها میتوانند نهادیی با قواعدی جدید ایجاد کنند.
به طور کلی معتقدم از عضویت در پیمان بریکس نباید خوشحال یا ناراحت شد چراکه هر گونه استفاده از این ظرفیت بستگی به راهبردهای اقتصادی و تجاری دارد که ایران از عضویت در این پیمان، آن راهبرد را ترسیم و دنبال میکند و البته اگر این راهبرد به اجرا نرسد عضویت در بریکس نه تنها مزیتی نخواهد بود بلکه مضراتی خواهد داشت.به هرحال تحریمهای علیه ایران تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا است و مسأله اصلی اقتصاد ایران هم همین تحریمهایی هستند که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا اعمال شده و تا زمانیکه دلار ارز جهانروا و اقتصاد آمریکا اقتصاد برتر است، سایر کشورها و شرکتهای مطرح در جهان به دلیل ترس از دست دادن بازار آمریکا همچنان از سیاستهای آمریکا تبعیت میکنند.
اما به طور قطع در سالهای آینده با رشد و پیشرفت اقتصادی که در چین و هند رخ میدهد، این مسأله یکجانبه گرایی آمریکا در جهان زیر سؤال میرود و در آن زمان دیگر فشار سنگین از سوی آمریکا قابل اعمال نخواهد بود. اگر محاصره آمریکا در سالهای آینده ادامه پیدا کند، عضویت ایران در بریکس میتواند از فشار یکجانبهگرایی آمریکا تا حدودی بکاهد که البته به طور قطع بروز این تغییر شرایط زمانبر است.
برآوردها نشان میدهد که اقتصاد آمریکا در دهه فعلی همچنان از اقتصادهای برتر دنیا خواهد بود و همچنان در اقتصاد دنیا اثرگذار است اما با حرکتهایی که در چین، هند، اندونزی و … شروع شده به طور قطع با این روند شرایط اقتصادی کشورها در آینده تغییر میکند و میتوانند این یکجانبهگری از آمریکا را بگیرند یا کاهش دهند، از این رو باید از فرصت عضویت در پیمانها استفاده کرد اما همانطور که گفته شد استفاده از این فرصت به برنامه راهبرد اقتصادی و تجاری نیاز دارد.