فروغ فاریابی کارشناس حملونقل: در بهمن ماه 1389 دکتر حمید بهبهانی وزیر راه و ترابریِ وقت در مجلس استیضاح و رأی عدم اعتماد گرفت. چند ماه بعد در تیرماه 1390 قانون تأسیس وزارت راه و شهرسازی از ادغام دو وزارتخانه ” مسکن و شهرسازی ” با ” راه و ترابری” تصویب و روانه اجرا شد.ظاهراً این ادغام در جهت کوچک سازی دولت و کاهش تعداد وزارتخانهها انجام گرفت. ولی کیست که نداند تقلیل امر کوچک سازی به حذف نام 2 وزارتخانه و خلق یک وزارتخانه جدید، بدون تغییر/حذف فرآیندها، تعدیل نیروی انسانی و کاهش تصدی گری، حجیم کردن آن یک وزارتخانه جدید است و عملاً کوچک سازی اتفاق نمیافتد.در همان مقطع نقدها و نظرات کارشناسی زیادی بیان شد ولی از آنجا که کل وزارت مسکن و شهرسازیِ وقت با مأموریتهایی که بیشتر در حوزه قانونگذاری و تنظیم مقررات داشت، شاید به اندازه یکی از دفاتر در یکی از معاونتهای وزارت راه میشد، این ادغام با چالش نه چندان محسوسی پیش رفت و به سرانجام رسید.(تنها مأموریت میدانی و عملیاتی چشمگیر و گسترده بخش مسکن با تعریف پروژههای مسکن مهر، ظهور کرد.)اما داستان راه و ترابری بسیار متفاوت بود. پروژههای متعدد راه سازی و عملیات نگهداری راه، زیرساختهای حملونقل در شاخههای ریل، دریا، هوا و جاده، با معاونتهای متعدد و صنوف پرجمعیت مرتبط، به اندازه کافی وزارتخانهای سنگین و فربه بود.حتی تأسیس معاونت حملونقل که شاید میتوانست نگاه اقتصادی و مطالعات راهبردی و کلان را درصنعت حملونقل توسعه دهد، نیز توفیق چندانی در سیاستگذاری و هماهنگی بین شقوق مختلف حملونقل به دست نیاورد تا جایی که با انتصاب یک فرمانده پلیس راه به این معاونت فقدان درک از این جایگاه به خوبی نمایان شد. فاجعه بارتر فراموشی مقوله ایمنی و کاهش تصادفات در برنامه هفتم بود که البته بعدها اصلاحیه خورد!حملونقل میتواند سهم قابل توجهی در احیای اقتصاد غیر نفتی برعهده بگیرد ولی در حال حاضر نیازمند احیای خود است و با ادامه نگاه فعلی و چالشهای مهمی مانند تصادفات جادهای، فرسودگی ناوگان (اعم از ریلی، هوایی و جادهای) ومشکلات نیروی انسانی، امیدی به احیای آن نیست.دکتر پزشکیان در سخنان انتخاباتی خود با جسارت قابل تحسینی اعلام کردند همانطور که برای راهبری تیمهای ورزشی اگر نیاز باشد از مربیان خارجی استفاده میکنیم، ممکن است برای بهبود برخی فرآیندهای غیر ورزشی هم نیاز به مربی خارجی داشته باشیم و از آنها استفاده کنیم.به نظر من حملونقل یکی از این حوزههاست.
بنیه دانشیک حملونقل در کشور نتوانسته است بر دید سنتیِ غیر بالنده آن غلبه کند و در حال حاضر چشم انداز روشنی پیش رو ندارد. قطعاً در بین ایرانیان خارج از کشور اندیشمندان، اساتید و صاحبان شرکتهای معتبر و سرمایه گذاران علاقمند به توسعه کشور وجود دارند که میتوانند با انتقال تجربه و دانش، در کنار متخصصین داخلی الگوی مناسبی برای ایجاد تحول در صنعت حملونقل کشور طراحی کنند.