نعیم نوربخش- روزنامه نگار: همین چند روز پیش بود که وزیر نیرو در مورد پیشنهاد بارورسازی ابرها گفته بود: «چنانچه ابر بارانزا به سمت کشور بیاید، بارورسازی ابرها انجام میشود و برنامه گستردهای در این زمینه وجود دارد.» حالا بحران کم آبی در ایران، که با کاهش بیسابقه سطح ذخایر سدها و خشک شدن تالابها نمود یافته، توجهات را مجدداً به سمت راهکارهای نوظهور نظیر «بارورسازی ابرها» معطوف کرده است. به گزارش «نقش اقتصاد» این فناوری، که وعده خلق باران را از دل آسمان میدهد، از یک سو به عنوان یک امید در شرایط اضطراری مطرح میشود و از سوی دیگر، به دلیل هزینههای بالا و نتایج غیرقابل تضمین، مورد انتقاد شدید کارشناسان قرار دارد. این گزارش به بررسی دقیق چرایی، چگونگی و مصائب اجرای این فناوری در بستر مدیریت منابع آبی کشور میپردازد.
چرایی توجه به بارورسازی ابرها
به گزارش «نقش اقتصاد»، دلیل اصلی بازگشت بارورسازی ابرها به صدر اخبار، عمق فاجعه در بخش منابع آبی کشور است. این انگیزه را میتوان در سه عامل اصلی خلاصه کرد: نخست بحران اضطراری سدها؛ کاهش شدید ورودی آب به مخازن سدها، به دلیل تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیهای طبیعی، نیاز به منابع آبی جایگزین را ضروری ساخته است. دوم پوشاندن ضعف ساختاری؛ ناتوانی در اصلاح الگوی کشت پرمصرف، فرسایش خاک، هدررفت آب در کشاورزی سنتی، و مدیریت ضعیف زیرساختها، دولتها را به سمت راهحلهای «فناورانه» سوق میدهد تا از بار سیاسی ناشی از ناکارآمدی ساختاری کاسته شود. سوم نیز فناوری در دسترس؛ با وجود محدودیتها، بارورسازی ابرها یک فناوری نسبتاً جاافتاده بینالمللی است که ایران نیز به دنبال بومیسازی و بهکارگیری آن با استفاده از هواپیماها و پهپادها است.
چگونگی بارورسازی ابرها در ایران
بارورسازی ابرها یک فرآیند فیزیکی-شیمیایی است که هدف آن افزایش میزان و یا تغییر نوع بارش از ابرهایی است که پتانسیل بارش دارند اما به دلیل نبود هستههای لازم، قادر به بارش نیستند. این روش تنها بر روی ابرهای خاص که از نظر ساختاری پتانسیل بارندگی دارند، مؤثر است. همچنین از طریق هواپیماهای مجهز یا ژنراتورهای زمینی، مواد جاذب رطوبت به ابر تزریق میشود. یدید نقره به عنوان هستههای تراکم عمل کرده و قطرات آب را جذب میکند تا به اندازهای بزرگ شوند که بتوانند به صورت باران یا برف به زمین برسند. گزارشها حاکی از آن است که ایران تلاش میکند تا این عملیات را با استفاده از هواپیما و پهپاد انجام دهد تا بتواند به طور دقیقتر مواد را در لایههای بالایی ابر توزیع کند. این عملیات اغلب در مناطقی با پتانسیل رطوبتی بالا اما بارش کم، مانند حوضههای آبریز سدهای بزرگ، متمرکز میشود.
مصائب و نقدها؛ آیا این یک مُسکن است؟
انتقادات به بارورسازی ابرها به قدری جدی است که بسیاری از کارشناسان آن را یک مسکن کوتاهمدت و یک هزینه پرریسک میدانند تا یک راهحل بلندمدت. مهمترین نقد این است که بارورسازی ابرها تنها میتواند میزان بارش را بین 10 تا 15 درصد افزایش دهد، آن هم در شرایطی که ابر از نظر علمی قابل بارور شدن باشد. در شرایط خشکسالی شدید و کمبود رطوبت در اتمسفر، عملاً مادهای برای تبدیل به باران وجود ندارد. اندازهگیری دقیق میزان بارشی که مستقیماً ناشی از عملیات بارورسازی بوده و میزان بارش طبیعی، تقریباً غیرممکن است. این امر اثربخشی واقعی را در هالهای از ابهام نگه میدارد. از سوی دیگر عملیات بارورسازی، به ویژه استفاده از هواپیما، هزینههای هنگفتی را بر سازمان متولی (معمولاً وزارت نیرو یا سازمان محیط زیست) تحمیل میکند. در مقایسه با هزینههایی که میتوانست صرف نوسازی شبکههای توزیع آب، جلوگیری از کشت محصولات پرمصرف، یا بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی شود، این هزینه اغلب توجیه اقتصادی ندارد. نکته اینکه بارورسازی ابرها یک مسئله صرفاً داخلی نیست. اگر ایران با استفاده از این تکنیک، رطوبت را از ابرها پیش از عبور به سمت کشورهای همسایه (مانند عراق یا پاکستان) خارج کند، میتواند به تنشهای دیپلماتیک دامن بزند. مفهوم «دزدی آب از آسمان» میتواند در آیندهای نزدیک به چالشهای حقوقی بینالمللی تبدیل شود.
مسکّن در برابر درمان ریشهای
به گزارش نقش اقتصاد، بارورسازی ابرها در شرایط بحران شدید و به عنوان یک اقدام جانبی در کنار ذخیرهسازی طبیعی، میتواند ارزش محدودی داشته باشد و شاید بتواند در کوتاهمدت، درصد ناچیزی از کمبودها را جبران کند اما این روش به هیچ عنوان یک راهحل ساختاری برای بحران کمآبی ایران نیست. بحران آب ایران در درجه اول، یک بحران مدیریتی است، نه صرفاً یک بحران اقلیمی. تا زمانی که سیاستهای کلان در حوزه کشاورزی، قیمتگذاری آب، و نظارت بر منابع زیرزمینی اصلاح نشود، چه با بارورسازی ابرها و چه بدون آن، ایران همچنان با کاهش ذخایر آبی خود دست و پنجه نرم خواهد کرد. تمرکز باید بر اجرای جدی اصلاحات ساختاری باشد، نه سرمایهگذاری سنگین بر فناوریهایی که کارایی آنها در شرایط سخت ایران همواره مورد تردید خواهد بود.