محمد جواد خلیلی: نظام بودجهریزی در ایران بهعنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت مالی دولت بهرغم سالها تلاش برای اصلاح، همچنان با مشکلات عدیدهای مواجه است. یکی از مهمترین مشکلاتی که بهطور پیوسته در این حوزه مشاهده میشود، ناکارآمدی و فقدان شفافیت است که به شدت بر عملکرد اقتصادی و اجتماعی کشور تأثیر میگذارد. آیا واقعاً نظام بودجهریزی در ایران، به عنوان ابزار اصلی سیاستگذاری مالی، توانسته است به اهداف خود دست یابد؟ پاسخ به این سؤال پیچیده است، چرا که علیرغم روندهای پیچیده و دقیق، در عمل نتایج چندان امیدوارکنندهای مشاهده نمیشود. در این گزارش تلاش داریم بهطور دقیق به بررسی علل این ناکارآمدیها، پیامدهای آن و راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت بودجهریزی بپردازیم.
وابستگی شدید به نفت؛ یک معضل ساختاری
به گزارش روزنامه «نقش اقتصاد» یکی از بزرگترین چالشها در نظام بودجهریزی ایران، وابستگی بیپایان به درآمدهای نفتی است. درآمدهایی که در حال حاضر بهعنوان پایه اصلی بودجه سالانه محسوب میشوند، به جای تمرکز بر منابع پایدار و قابل پیشبینی، به نفت و قیمتهای جهانی آن وابستهاند. این وابستگی نه تنها کشور را در برابر نوسانات جهانی آسیبپذیر میکند، بلکه فساد و عدم شفافیت در تخصیص منابع را نیز دامن میزند. وقتی بخش بزرگی از منابع مالی کشور بهدلیل تغییرات جهانی در قیمت نفت متزلزل باشد، دولتها به دنبال تأمین منابع از طریق دستکاری در بودجه یا تغییرات ناگهانی در سیاستهای مالی میروند. نتیجه این رفتارها چیست؟ قطعاً فساد، ضعف در تصمیمگیریهای اقتصادی و عدم توانایی در تخصیص منابع بهصورت بهینه.
فرآیند غیراستاندارد و نابودی کارایی
فرآیند بودجهریزی در ایران بهقدری پیچیده و غیراستاندارد است که نه تنها زمان زیادی از دولتها و نهادهای دولتی میگیرد، بلکه مانع از پاسخگویی به نیازهای فوری اقتصادی میشود. بودجهریزی افزایشی که بر مبنای هزینههای سال گذشته تنظیم میشود، نهتنها هیچ نگاهی به نیازهای واقعی اقتصاد کشور ندارد، بلکه مانع از ارزیابی مجدد اولویتها و نیازهای جدید جامعه میشود. این در حالی است که کشورهای پیشرفته با اجرای بودجهریزی مبتنی بر صفر یا مبتنی بر عملکرد، قادر هستند بهطور مؤثرتر منابع را تخصیص دهند و به اهداف اقتصادی خود دست یابند. در ایران اما، تغییرات اساسی در این فرآیند بهندرت دیده میشود و همین امر موجب ناکارآمدی و عدم تحقق اهداف مالی میشود.
شفافیت، کلید حل مشکلات بودجهریزی
یکی از بزرگترین مشکلات نظام بودجهریزی در ایران، عدم شفافیت است. عدم شفافیت در تخصیص منابع و اجرای بودجه، زمینهساز فساد و اختلالات مالی میشود که اثرات آن در تمام عرصههای اقتصادی قابل مشاهده است. عدم انتشار صورتهای مالی و گزارشهای دقیق از روند تخصیص بودجه، میتواند منجر به استفاده نادرست از منابع و ایجاد فساد در سطح دولتی شود. در شرایطی که اطلاعات مربوط به تخصیص منابع در اختیار همگان قرار نگیرد، دسترسی نهادهای نظارتی به دادهها دشوار شده و از کارآیی آنها کاسته میشود. این عدم شفافیت باعث میشود که گروههای خاص و ذینفع، بودجهها را بهنفع خود تغییر دهند و در نتیجه، نابرابریهای اقتصادی افزایش یابد. واقعاً چطور میتوان به توسعه اقتصادی رسید وقتی که اطلاعات در تاریکی قرار دارند؟
ناتوانی در مقابله با فساد
دستگاههای نظارتی مسئول نظارت بر بودجهریزی و اجرای آن در ایران، بهویژه دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور، عملاً با ضعفهای ساختاری و قانونی مواجهاند. در حالی که این نهادها باید بهعنوان عوامل کنترلی عمل کنند، ضعف قوانین و تفسیرپذیری آنها باعث شده تا نظارت دقیق بر تخصیص منابع و اجرای بودجه بهشدت کاهش یابد. بهعنوان نمونه، گزارش تفریغ بودجه 1402 نشاندهنده بینظمی و ناکارآمدی گسترده در اجرای بودجه است. این موضوع بهطور واضح نشاندهنده عدم کارآیی و ضعف نظارتی است که میتواند به بحرانهای اقتصادی بزرگتری منجر شود. آیا بدون تقویت نظارتها، میتوان به توسعه پایدار دست یافت؟
راهکارهایی برای اصلاح؛ آیا تغییر ممکن است؟
راهکارهایی برای اصلاح نظام بودجهریزی ایران باید بهطور جامع و عملیاتی پیگیری شود. اولین گام در این اصلاح، تقویت شفافیت است. انتشار بهموقع دادههای بودجه و تخصیص منابع میتواند مانع از فساد و سوءاستفادههای مالی شود. همچنین، ایجاد سیستمهای جدید حسابداری که تعهدات مالی را بهطور دقیق شفافسازی کند، میتواند به تسهیل فرآیندهای مالی کمک کند. بهعلاوه، کاهش وابستگی به نفت و تنوعبخشی به منابع درآمدی کشور میتواند به ثبات و پایداری بودجه کمک کند. در نهایت، اجرای بودجهریزی مبتنی بر عملکرد و تقویت نهادهای نظارتی میتواند در جهت اصلاحات اساسی در نظام بودجهریزی مفید واقع شود.
سیاستهای مالی؛ تأثیر مثبت یا منفی بر بودجهریزی
سیاستهای مالی که توسط دولتها اعمال میشود، بهطور مستقیم بر کارایی نظام بودجهریزی تأثیر میگذارند. در ایران، اعمال سیاستهای مالی غیرکارآمد، مانند افزایشهای مکرر در بودجههای جاری بدون توجه به شرایط اقتصادی و نیازهای واقعی کشور، باعث ایجاد عدم تعادل در منابع و مصارف میشود. در بسیاری از موارد، دولتها بهجای توجه به اولویتهای اقتصادی، بودجه را بهطور افزایشی تنظیم کردهاند، بهویژه در شرایط بحرانی اقتصادی، که این روند نتایج منفی بسیاری را به دنبال دارد. اگر سیاستهای مالی مبتنی بر بهینهسازی منابع و اجرای پروژههای توسعهای باشد، میتواند بهطور قابل توجهی در ارتقای کیفیت بودجهریزی و تخصیص منابع اثرگذار باشد. با این حال، در ایران همواره سیاستهای مالی بهگونهای بوده است که خود به یکی از دلایل اصلی بحرانهای اقتصادی بدل شده و بسیاری از مشکلات ساختاری کشور را تشدید کرده است.
کلید حرکت به سمت نظام بودجهریزی کارآمد
یکی از عوامل مهم در بهبود نظام بودجهریزی، ارتقای سطح آموزش و آگاهی در میان مسئولین و کارکنان دولتی است. نبود آگاهی کافی از فرآیندهای دقیق مالی و بودجهریزی در نهادهای دولتی، باعث میشود که تصمیمگیریها نادرست و غیرکاربردی باشد. برگزاری دورههای آموزشی برای مسئولین مالی و تخصیص منابع، میتواند گامی مهم در جهت ارتقای کیفیت نظام بودجهریزی باشد. در کشورهای پیشرفته، این موضوع بهعنوان یکی از ارکان اساسی مدیریت دولتی شناخته میشود. در ایران اما، عدم توجه به این امر باعث شده که مدیران دولتی اغلب از استراتژیهای ناکارآمد و سلیقهای در تنظیم و تخصیص بودجه استفاده کنند. این خلاء آموزشی، تنها با برنامهریزی و سرمایهگذاری در آموزش و توسعه توانمندیهای انسانی در نهادهای مالی کشور قابل رفع است.
فساد، قاتل پنهان بودجهریزی کشور
یکی از موانع جدی در مسیر بهبود نظام بودجهریزی در ایران، فساد گستردهای است که در بسیاری از سطوح اجرایی و مالی کشور وجود دارد. این فساد، هم در مرحله تخصیص منابع و هم در مرحله نظارت بر اجرای بودجه خود را نشان میدهد. در حالی که بودجه باید صرف پروژههای توسعهای و زیرساختی شود، به دلیل فساد و سوءاستفادههای مالی، بخش بزرگی از این منابع بهطور نادرست یا در مکانهای غیرضروری هزینه میشود. این روند نهتنها به ناترازی در اقتصاد منجر میشود، بلکه منافع عمومی را به خطر میاندازد و اعتماد مردم به سیستمهای اقتصادی را کاهش میدهد. مقابله با فساد و شفافسازی فرایندهای مالی، میتواند زمینه را برای یک بودجهریزی کارآمدتر و مؤثرتر فراهم کند.
ضرورت تغییرات اساسی
در نهایت، باید گفت که ناکارآمدی نظام بودجهریزی و چالشهای شفافیت در ایران، نهتنها رشد اقتصادی کشور را تهدید میکند، بلکه باعث کاهش اعتماد عمومی و ایجاد فساد میشود. اصلاحات اساسی و جدی در ساختار بودجهریزی، تنها راهحل واقعی برای مقابله با این چالشهاست. اگر ایران به دنبال توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است، باید این سیستم ناکارآمد را بهطور بنیادی تغییر دهد و به سمت نظامی شفاف و کارآمد حرکت کند.